علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

یک دکتر روانشناس چگونگی تفکر ، احساس و رفتار ما از دیدگاه علمی را مطالعه می کند و این دانش را برای کمک به افراد در درک ، توضیح و تغییر رفتار خود به کار می برد.
روانشناسان کجا کار می کنند؟

برخی از روانشناسان در درجه اول به عنوان محقق و استاد در دانشگاه ها و در سازمان های دولتی و غیر دولتی کار می کنند. دیگران در درجه اول به عنوان پزشک در بیمارستان ها ، مدارس ، کلینیک ها ، مراکز اصلاح و تربیت ، برنامه های کمک به کارمندان و دفاتر خصوصی کار می کنند. برخی دیگر به عنوان مشاور شرکت ها و سازمان های مختلف کار می کنند. بسیاری از روانشناسان هم در تحقیق و هم در عمل فعال هستند.
روانشناسان چه کاری انجام می دهند؟

روانشناسان در طیف وسیعی از موضوعات مربوط به نحوه تفکر ، احساس و رفتار افراد درگیر تحقیق ، تمرین و آموزش هستند. کار آنها می تواند افراد ، گروه ها ، خانواده ها و همچنین سازمان های بزرگتر در دولت و صنعت را درگیر کند. بعضی از روانشناسان تحقیقات خود را بیشتر از حیوانات بر روی حیوانات متمرکز می کنند. در اینجا برخی از انواع موضوعاتی وجود دارد که روانشناسان تحقیق و عمل خود را به سمت آنها متمرکز می کنند:

    مشکلات بهداشت روان مانند افسردگی ، اضطراب ، ترس و غیره.
    عوامل تعیین کننده رفتار عصبی ، ژنتیکی ، روانشناختی و اجتماعی ؛
    عوامل تعیین کننده روانشناختی سلامت و عوامل روانشناختی که به سلامت و مدیریت بیماری کمک می کنند.
    نقش عوامل روانشناختی در پیشگیری از بیماری و حفظ سلامت جسمی ؛
    توانبخشی و سازگاری با ناتوانی و بیماری مزمن ؛
    آسیب مغزی ، بیماری های دژنراتیو مغز.
    درک و مدیریت درد ؛
    رابطه بین عوامل روانشناختی و شرایط جسمی و بیماری (به عنوان مثال دیابت ، بیماری قلبی ، سکته).
    مدیریت جنبه های روانشناختی بیماری های فانی و مراقبت های پایان زندگی ؛
    عملکردهای شناختی (به عنوان مثال ، یادگیری ، حافظه ، حل مسئله ، توانایی فکری) ؛
    توانایی ها و مشکلات رشد و رفتاری در طول عمر ؛
    رفتار مجرمانه ، پیشگیری از جرم ، و خدمات برای قربانیان و مرتکبان فعالیت جنایی.
    اعتیاد ، مصرف مواد و سو abuse مصرف (به عنوان مثال سیگار کشیدن ، الکل ، داروهای تجویز شده و تفریحی) ؛
    استرس ، عصبانیت و سایر جنبه های مدیریت سبک زندگی.
    مشاوره دادگاه در مورد نقش عوامل روانی در امور حقوقی (به عنوان مثال ، حوادث و جراحات ، توانایی والدین ، ​​صلاحیت اداره امور شخصی شخص) ؛
    روانشناسی در محل کار (به عنوان مثال انگیزه ، رهبری ، بهره وری ، بازاریابی ، محل کار سالم ، ارگونومی).
    روابط و مشکلات زناشویی و خانوادگی ؛
    رفتارها و نگرش های اجتماعی و فرهنگی
    رابطه بین فرد و گروههای زیادی که وی عضو آن است (به عنوان مثال کار ، خانواده ، جامعه). و
    عوامل روانشناختی مربوط به عملکرد در / در کار ، مدرسه ، تفریح ​​و ورزش.

تفاوت روانشناس و روانپزشک چیست؟

در کانادا ، متخصصانی که به طور معمول افرادی را با مشکلات بهداشت روان درمان می کنند روانشناسان و روانپزشکان هستند. یک روانشناس دارای مدرک کارشناسی ارشد و / یا دکترا در روانشناسی است که شامل 6 تا 10 سال مطالعه دانشگاهی در مورد نحوه تفکر ، احساس و رفتار افراد است. روانشناسانی که دارای مدرک دکترا هستند ، می توانند از عنوان "دکتر" استفاده کنند. روانشناسانی که تمرین می کنند (و از این رو افرادی که مجوز دارند) به طور معمول دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاهی خود را در روانشناسی بالینی ، روانشناسی مشاوره ، روانشناسی اعصاب بالینی یا روانشناسی آموزشی / مدرسه به پایان می رسانند.

اگرچه روانشناسان به طور کلی مجوز دارند و در حوزه های خاص خاصی قرار ندارند ، اما آنها باید حوزه های صلاحیت خود را به نهاد نظارتی اعلام کنند و لازم است در محدوده صلاحیت خود تمرین کنند. مهم است که ، به عنوان مثال ، یک روانشناس که روان عصب شناسی را انجام می دهد (ارزیابی و درمان مشکلات تفکر یا عملکرد مغز که ممکن است بعد از تصادف یا سکته رخ دهد به عنوان مثال) در زمینه روانشناسی اعصاب آموزش دیده باشد.

یک روانشناس که با کودکان کار می کند باید در زمینه روانشناسی کودک و غیره آموزش دیده باشد. به طور معمول ، این روانشناس هنگام تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی این دوره ها را دیده و دوره ها و تجارب آموزشی را برای آماده سازی برای کار در یک منطقه خاص خاص انتخاب کرده است. گاهی اوقات ، روانشناسان پس از فارغ التحصیلی با گذراندن دوره تحصیلات تکمیلی پس از دکترا ، آموزش تخصصی را دنبال می کنند.

یک روانشناس عملی برای ارزیابی و تشخیص مشکلات تفکر ، احساس و رفتار و همچنین کمک به افراد برای غلبه بر این مشکلات یا مدیریت آنها آموزش دیده است. یک روانشناس به طور منحصر به فرد آموزش دیده است تا از آزمون های روانشناسی برای کمک به ارزیابی و تشخیص استفاده کند. روانشناسان با استفاده از انواع روش های درمانی یا روان درمانی به افراد کمک می کنند تا مشکلات خود را پشت سر بگذارند یا مدیریت کنند.

روانپزشکان پزشکانی هستند که در زمینه بهداشت روان و اختلالات روانی تخصص می گیرند. روانپزشکان اغلب از داروها برای کمک به مشتریان خود در مدیریت اختلالات روانی استفاده می کنند و برخی از اختلالات وجود دارد که داروها برای آنها بسیار ضروری است (اسکیزوفرنی و برخی افسردگی ها برای مثال). بعضی از روانپزشکان نیز مانند روانشناسان روان درمانی می کنند.

گاهی ممکن است مشتری هنگام مراجعه به روانشناس برای روان درمانی با پزشک خانواده خود در مورد دارو مشورت کند. برخی از پزشکان خانواده در درمان مشکلات روانی علاقه و آموزش دارند.

برای اطلاعات بیشتر به سایت دکتر روانشناس ترانه موذنی مراجعه فرمایید.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

درک عمومی و تخصصی از اختلال وسواس فکری عملی (OCD) طی دهه گذشته به طرز چشمگیری بهبود یافته است. در حال حاضر پزشکان پزشک احتمالاً ممکن است بیماری را که مبتلا به OCD است زندگی کرده و آنها را بطور مناسب ارجاع دهند. اگرچه مردم هنوز از اصطلاح OCD سو "استفاده نمی کنند (" من در مورد کیف مداد خود بسیار OCD هستم! "و غیره) ، جستجوی تحت هشتگ OCD در یک بستر رسانه های اجتماعی به احتمال زیاد محتوای واقعی OCD ارسال شده را به ارمغان می آورد توسط مبتلایان ، به جای تصاویر سنگ فرش برنده و "arhhh! OCD من!" زیرنویس یا شوخی در مورد "اختلال گربه وسواسی".

با این حال ، هنوز هم غیر معمول نیست که فرد مبتلا به OCD قبل از کمک یا تشخیص به مدت طولانی منتظر بماند. میانگین زمان بین بروز علائم در OCD و دریافت کمک با توجه به منبع مورد مطالعه متفاوت است ، اما اکثر آنها آن را در منطقه بیش از یک دهه قرار می دهند. به طور خلاصه ، به عنوان کسی که بسیاری از افراد مبتلا به OCD را از طریق شرکت در گروه های پشتیبانی و کارگاه ها و تسهیل آنها می شناسد ، اغلب به نظر من می رسد که تأخیر در دسترسی به پشتیبانی یا دریافت تشخیص بیشتر از جایی است که فرد مبتلا بیش از آنکه اجبارهای جسمی و اجباری داشته باشد ، اجبار روانی داشته باشد. اما شاید تعجب کنید که اجبارهای ذهنی چیست؟

همه OCD شامل وسواس است (افکار ناخواسته ای که باعث پریشانی قابل توجه شما می شوند ، مانند "اتفاق ناگواری برای خانواده من خواهد افتاد") و به دنبال آن اجبارها ، عملی است که در پاسخ به فکر ناراحت کننده انجام می شود (به عنوان مثال ، "من باید لمس کنم انگشتان من 20 بار برای جلوگیری از این اتفاق بد برای خانواده ام "). آنچه که اغلب حتی توسط پزشکان و متخصصان بهداشت روان به درستی درک نمی شود این است که اقدام انجام شده لازم نیست که جسمی باشد. شخصی که شروع به شمردن در سر خود می کند ، یا عبارتی را تکرار می کند که احساس می کند "خنثی" می شود یا فکر او را درباره اتفاق ناخوشایندی که برای خانواده اش می گذارد اصلاح می کند ، به همان اندازه که مجبور می شود انگشتان پای او را لمس کند ، یک عمل اجباری را نیز انجام می دهد در پاسخ.

همانطور که پاتریشیا زوریتا اونا ، Psy.D. (همچنین به نام دکتر Z. شناخته می شود.) ، نویسنده Living Beyond OCD با استفاده از درمان پذیرش و تعهد ، اظهار نظر می کند: "اجبارهای ذهنی اعمال ذهنی هستند که از ساده ای به پیچیده دیگر متفاوت هستند ؛ به همان اندازه که اجبارهای عمومی ناراحت کننده هستند ، می توانند توسط هر فردی ایجاد شوند. از نوع وسواس ، و هدف از بین بردن ترس ، وحشت و احساسات وحشتناک است ، حتی فقط برای کمی. " مشاهدات من این است که کسانی که عمدتاً یا به طور کامل اجبارهای ذهنی را تجربه می کنند ، برای دریافت کمک طولانی تر می شوند ، احتمالاً منطقی است. از نظر من ، بزرگترین نکته منفی در انجام اجبار در ذهن شما این است که هیچ کس متوجه آن نخواهد شد. بزرگترین نقطه ضعف در انجام اجبار در سر شما این است که هیچ کس متوجه نخواهد شد.

توجه به این نکته مهم است که به سادگی تجربه یکی از مثال های فوق به معنای ابتلا به OCD یا مجبور بودن به ذهن نیست. واضح است که ، به طور متوسط فردی که در حال دعا یا تعجب در مورد مسائل وجودی است احتمالاً OCD ندارد. مانند سایر موارد OCD ، نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است که این اقدامات چقدر زمان می برد و به طور قابل توجهی میزان آزار شما را ایجاد می کند. تجربه خواندن نماز اجباری به عنوان یک رفتار ایمنی (برای مثال اول ، تکرار "لطفا خدا نگذارد خانواده ام بمیرند" چندین بار تکرار می شود) ، با تجربه دعا بسیار متفاوت است زیرا شما درگیر تمرین معنوی که به زندگی شما معنی می بخشد.

گفته شد ، اگر مبتلا به OCD هستید یا اینکه در مورد اینکه آیا ممکن است س questionال کنید ، لیست فوق یک نقطه شروع مفید است که از آن می توانید تجربه خود را در نظر بگیرید.

 

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

فقط کمی صبر

در مورد همه گیری موارد بسیار دشواری وجود دارد. یکی از آنها فکر کردن و صحبت کردن در مورد چیزهای دشواری است که توسط همه گیری به وجود آمده است! بیایید نگاهی به فضیلت صبر بیندازیم ، زیرا ممکن است به ویژه برای زندگی ما در این مدت مناسب باشد. با شرایطی که روبرو هستیم ، صبر و تحمل می تواند کمرنگ شود ، اما همچنین می توانیم در این زمینه کاری انجام دهیم.

صبر چیست؟

روش های زیادی برای تفکر در مورد صبر وجود دارد. در اینجا برخی از ویژگی های فرد بیمار وجود دارد:

     آنها بدون شکایت قادر به تحمل ناراحتی هستند.
     آنها عصبانیت کندی دارند و وقتی عصبانی هستند ، این عصبانیت متناسب با شرایط است.
     آنها تمرکز کمتری روی خود ، به ویژه خواسته ها و نیازهایشان دارند و قادر به دیدن تصویر بزرگتر هستند.

 

ما می توانیم کمی بیشتر به جزئیات بپردازیم و در مورد انواع مختلف صبر فکر کنیم:

1. صبر با مزاحمت ها: افراد می توانند آزاردهنده یا ناامید کننده باشند ، مانند انتظار در صف در فروشگاه یا فرودگاه ، کنار آمدن با آب و هوا ، عبور از چاله در خیابان و سایر مشکلات ناخوشایند زندگی.

2. صبوری با کسالت: بعضی اوقات روال زندگی می تواند ما را فرسوده کند و ما را بی قرار یا حتی عصبانی کند.

3. صبر با رنج جسمی یا روانی قابل توجه: این از برخی جهات مالیات آورترین شکل صبر است. تحمل از طریق تلاطم های عاطفی و کشمکش ها ، صدمات جسمی ، بیماری ها و ناتوانی ممکن است دشوار باشد.

 

چرا سخت است؟

به طور کلی ، صبر و شکیبایی به دلیل مخمصه خودمحوری برای ما دشوار است. این روشی فانتزی است که می گوید ما در درجه اول از آن آگاهی داریم و غالباً تمایل داریم بیشتر به فکر و احساسات خود اهمیت دهیم. بنابراین ، مانند بسیاری از فضایل ، مانع اصلی رشد صبر ، خودمحوری خود ماست. مشکل دیگر این است که گاهی اوقات شکایت مورد نیاز و موجه است و ما می توانیم با دانستن اینکه چه اتفاقی می افتد ، مبارزه کنیم.

اما صبر می تواند رشد کند. کارهایی وجود دارد که می توانیم برای پرورش این فضیلت در زندگی خود انجام دهیم.

 

یک تغییر ساده در دیدگاه

یک استراتژی که به نظر من مفیدترین است ، مربوط به دیدگاه من است. وقتی می بینم یک درد ، یک ناراحتی یا یک آزمایش کوچک یا بزرگ به عنوان فرصتی برای تمرین صبر پیش می آید ، غالباً چیزی در درون من اتفاق می افتد. این تغییر دیدگاه راه صبر را هموار می کند. ممکن است شک داشته باشید ، اما واقعاً م doesثر است. از تجربه ، من دریافته ام که اگر مثلاً در یک فروشگاه مواد غذایی در صف طولانی هستم و با خودم می گویم "این فرصتی برای تمرین صبر است" ، من اغلب این توانایی را دارم.

 

مدتی برگشت ، من و یک پسر دیگر از پرواز دور شدیم. پشت صف او در صف باجه بلیط قرار داشتم و سعی در رزرو مجدد داشت و او عصبانی شد. او مانند یک احمق کامل عمل می کرد که کارمند شرکت هواپیمایی سعی در کمک به او داشت. منظور من این نیست که او فقط کمی کوتاه قد یا بی ادب بود. خیلی بدتر از این بود. در حالی که من قطعاً همیشه در این نوع شرایط صبور نیستم ، اما در اینجا عمداً قصدم. همانطور که من با کارمند شرکت هواپیمایی مهربان و راحت بودم ، او به طور مداوم با "متشکرم" مرا گلوله کرد. همانطور که او به من کمک کرد پرواز خود را رزرو کنم.

وقتی می توانید صبور باشید ، قطعاً برای دیگران تفاوتی ایجاد می کند ، اما من در این شرایط فهمیدم که بیرون رفتن از حد معمول ، که به نظر می رسد این روزها به سمت بی حوصلگی و بی ادبی گرایش دارد ، سرگرم کننده است.

صبر ، مانند بسیاری از فضایل دیگر ، ضد فرهنگی است. و می تواند لذت بخش باشد!

ورزش های کوچک در صبر

کارهای کوچکی وجود دارد که می توانیم انجام دهیم ، که در ظاهر نوعی عجیب و غریب و حتی مانند اتلاف وقت به نظر می رسند ، اما می توانند به ما در پرورش صبر و شکیبایی کمک کنند. E. Boyd Barrett در کتاب خود ، قدرت اراده (که در اینجا به صورت رایگان موجود است) چندین کار غیر ضروری را پیشنهاد می کند که می تواند به ما کمک کند تا صبورتر شویم:

     تعدادی سکه را روی زمین پراکنده کنید. سپس ، آنها را بردارید و آنها را در یک دسته شسته و رفته بچینید. بارت پیشنهاد می کند این کار را برای چند روز انجام دهید و تعداد سکه ها را هر روز افزایش دهید.
     با صدای بلند ، آهسته و واضح ، به مدت 10 دقیقه بشمارید.
     یک کارت را پراکنده کنید ، سپس آنها را بر اساس تعداد و کت و شلوار مرتب کنید.

 

می دانم احمقانه و بی معنی به نظر می رسد. همینطور رفتن به ورزشگاه و دویدن در محل روی تردمیل به مدت 30 دقیقه. اما ما این کار را برای ورزش بدن و سلامت آن انجام می دهیم. ما می توانیم همین کار را انجام دهیم تا شخصیت خود را حفظ کنیم ، آن را قوی و سالم نگه داریم. به این تمرینات کوچک مانند رفتن به "سالن بدن سازی صبر" فکر کنید. اگر اینها مفید به نظر نمی رسند ، سعی کنید خود را درست کنید.

 

تنهایی و سکوت را تمرین کنید

ما به طور کلی از تنها و ساکت بودن وحشتناک هستیم. ممکن است تنها باشیم ، اما وقتی هستیم ، تمایل داریم که از طریق تلفن های هوشمند و سایر صفحات به دنیا متصل شویم. ما به طور منفعلانه از سرگرمی ، توئیت استفاده می کنیم یا شاید از آن شخصی که در فیس بوک اشتباه می کند عصبانی می شویم!

اما یک چیز که می تواند به ما در توسعه صبر کمک کند این است که یک زمان منظم را تنظیم کنیم تا در سکوت تنها با افکار خود ، از همه چیز جدا شویم. حتی فقط 15-20 دقیقه چند بار در هفته می تواند فواید بسیار خوبی داشته باشد. تنها باشید ، ساکت باشید و کاری نکنید. بله ، هیچ چیز این مزایای بسیار دیگری نیز دارد. آن را امتحان کنید!

س forالاتی برای تأمل و کاربرد بیشتر

1. یک موقعیتی که تمایل به بی حوصلگی داشته باشم چیست؟ چرا این باعث بی صبری در من می شود؟ برای تغییر این عادت چه کاری می توانم انجام دهم؟

2- کیست که فردی برای تحملش صبر کنم ، و چگونه ممکن است دیدگاهم نسبت به آنها را به گونه ای تغییر دهم که بتواند به من کمک کند صبورتر باشم؟

3. کسی که من می شناسم واقعاً یک فرد صبور است کیست؟ چه چیزی باعث شده است که آنها اینگونه باشند؟ چه چیزی ممکن است از آنها در مورد صبر یاد بگیرم؟

4- کدام یک از 3 پیشنهاد برای ایجاد صبر را می توانم این هفته امتحان کنم؟ برنامه خود را بنویسید ، به عنوان روشی برای داشتن تعمق در این مورد.

برای مطاله بیشتر به وبسایت دکتر ترانه موذنی مراجعه فرمایید.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

تحقیقات جدید نشان می دهد منشاء شکاف جنسیتی در نگرش توزیع مجدد.

بررسی ها به طور مداوم نشان می دهد که زنان حتی پس از کنترل عوامل اجتماعی و اقتصادی ، طرفدار توزیع مجدد در بسیاری از کشورهای غربی هستند. همسو با این امر ، زنان بیشتر از مردان به احزاب چپ رای می دهند. به عنوان مثال ، شکاف جنسیتی در انتخابات ایالات متحده برای دهه ها در حال افزایش است ، در سال 2016 با 24 امتیاز بالاترین رکورد ، و در نظرسنجی های فعلی نیز رکوردهای جدید ثبت شده است.

در تحقیقات تجربی جدید ، یک تیم تحقیقاتی بین المللی از جمله خود من بررسی کرده اند که چگونه این نگرش ها نسبت به توزیع مجدد در دیدگاه های مختلف از انصاف ، تمایل به اشتراک با دیگران و برداشت از درآمد نسبی خود و بی ثباتی آن منشا می گیرد. نتایج ما نشان می دهد که اعتماد به نفس مردان نسبت به درآمد خود دلیل اصلی عدم تمایل آنها به توزیع مجدد است.

برای رسیدن به این نتیجه ، ما داده های حاصل از آزمایشات را از هشت مکان در 4 کشور مختلف ، ایالات متحده ، ایتالیا ، آلمان و نروژ تجزیه و تحلیل کردیم. در این آزمایشات ، شرکت کنندگان در گروههای حدود 20 نفره جمع شدند و توزیع پاداش های پولی بسیار انحرافی به آنها داده شد ، از چند سنت برای برخی از شرکت کنندگان تا 100 دلار برای دیگران. قبل از بردن این پاداش ها ، شرکت کنندگان می توانستند میزان توزیع مجدد بین گروه را انتخاب کنند و به آنها امکان اجرای یک نتیجه برابرتر را بدهند.

در شرایط مختلف ، این آزمایش جنبه های مختلفی از تصمیم توزیع مجدد را تغییر داد: گاهی اوقات تخصیص اولیه منابع تصادفی بود ، در حالی که بار دیگر بر اساس نوعی شایستگی بود (به عنوان مثال عملکرد در یک کار). بعضی اوقات تصمیم توزیع مجدد شامل پول شخصی در تصمیم گیرندگان می شد و بعضی اوقات فقط برای بقیه گروه اعمال می شد. سرانجام ، در برخی شرایط عدم اطمینان درباره توزیع درآمد اولیه ، اجرای "حجاب جاهلیت" وجود دارد - وسیله ای که توسط فیلسوف جان راولز ترویج نگرانی های منصفانه هنگامی که منافع شخصی خود نامشخص است ، تبلیغ می شود.

در حالی که ما در گرایش به توزیع مجدد ، یک شکاف کلی جنسیتی آشکار داریم ، اما این شکاف در بین شرایط و موقعیت های جغرافیایی جهانی نیست. این شکاف بیشترین شکاف را دارد که درآمد اولیه مبتنی بر استحقاق است ، و وقتی عدم اطمینان در مورد سطح درآمد فردی وجود دارد (به عنوان مثال زیر پوشش ناآگاهی). با کاوش بیشتر ، در می یابیم که شکاف جنسیتی در اعتماد به نفس بیش از حد می تواند بیشتر این نتایج را توضیح دهد. در حالی که مردان اکثراً نسبت به عملکرد نسبی وظیفه خود اطمینان دارند و از این رو نیز نسبت به خود اطمینان ندارند ، از این رو زنان نسبتاً در توزیع درآمد مشارکت دارند.

زنان بر این باورند که آنها ایستاده اند تا بیشتر از آنچه که واقعاً انجام می دهند ، از توزیع مجدد سود بیشتری کسب کنند. در میان هر هشت مکان تجربی ، متوجه شدیم که اعتماد به نفس بیش از حد بسیاری از شکاف جنسیتی در توزیع مجدد را توضیح داده است. ما همچنین یک نقش توضیحی ، هر چند کوچکتر ، برای ریسک گریزی پیدا می کنیم: زنان بیشتر نگران واریانس درآمد خود هستند و برای کاهش این واریانس از توزیع مجدد استفاده می کنند.

بنابراین ، نتایج ما نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان مجبور به توزیع مجدد هستند زیرا آنها بدبین تر و نگران درآمد آینده خود هستند. نتایج حاصل از آزمایشگاه با شواهد دیگر مطابقت دارد ، نشان می دهد که مردان نسبت به چشم انداز بازار کار خود (غیرقابل توجیه) خوش بین ترند و سوceptions برداشت در مورد سطح درآمد نسبی بر حمایت از توزیع مجدد تأثیر می گذارد. مطالعه ما نشان می دهد که افزایش خطر درآمد برای زنان ، ناشی از افزایش نرخ طلاق ، کاهش نرخ ازدواج زودرس و افزایش مشارکت در بازار کار ممکن است عامل مهمی در شکاف جنسیتی در توزیع مجدد باشد. از آنجا که به نظر می رسد اعتماد به نفس بیش از حد مردان از ویژگی های قابل اعتماد زندگی بشر است ، شکافهای جنسیتی در نگرشهای توزیع مجدد احتمالاً در اینجا باقی خواهد ماند.

برای خواندن مقالات بیشتر به وبسایت دکتر موذنی مراجعه کنید.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

انحلال ازدواج تقریباً همیشه یک واقعه ناراحت کننده است ، حداقل در ناامیدی و از بین رفتن رویاها و انتظارات.

علاوه بر این ، چالش های حقوقی ، مالی ، والدین ، عاطفی و عملی وجود دارد که نیاز به زمان ، انرژی و تغییر در مسئولیت ها دارد. برای بازیابی تعادل می تواند سال ها طول بکشد. با این وجود ، طلاق از نظر قانونی و عاطفی عملکرد مهمی را ارائه می دهد.

چرا مردم طلاق می گیرند

یکی از مهمترین وقایع قرن بیستم ، تغییر در نقش هایی بود که زنان می توانند در زندگی خصوصی و عمومی به عهده بگیرند و به زنان فرصت های بیشتری برای رضایت و خوشبختی می داد. با تغییر نقش در داخل و خارج از خانه ، تغییر و تحولات مسئولیت در داخل خانه - و اغلب بحث برانگیز - اتفاق افتاد ، یکی از عوامل بسیاری باعث افزایش عمومی در میزان طلاق و آزادسازی قوانین طلاق شد.

خیانت از دیرباز همراه با تحولات مالی عامل اصلی طلاق بوده است. اما یکی از پیامدهای نگرش آزاد شده به طلاق ، یکی دیگر از موارد مهم در این لیست است - جستجوی نزدیکی عاطفی. امروزه افراد انتظار بالایی از رضایت رابطه دارند.

چگونه از طلاق شفا یابیم

طلاق به همان اندازه یک روند عاطفی است و یک روند قانونی است و برای شروع روند تقسیم شجاعت لازم است. ممکن است یک یا هر دو شریک امواج شک و تردید را تجربه کنند. هر دو به مهارت های زیادی نیاز دارند تا بتوانند درگیری ها و ناامیدی های اجتناب ناپذیر حاصل شوند.

در طول طلاق ، دو نفر باید با شکست رابطه کنار بیایند ، زندگی عاطفی و معمولاً از نظر اقتصادی مستقل برقرار کنند و رابطه را محکم در گذشته بگذارند. درک و پذیرفتن نقشی که هر یک از شرکا در تجزیه روابط داشته است مهم است. غالباً برای شرکای طلاق کار تنظیم قوانین درگیری برای محدود کردن تماس با یکدیگر مفید است. نگاه بیرونی یک مشاور حرفه ای می تواند به ویژه مفید باشد.

سرانجام ، تلاطم عاطفی فروکش می کند و امکان پذیر و ضروری می شود - یک داستان غنی از روابط ، عدم موفقیت آن ، طلاق و رشد عاطفی ناشی از آن را در هویت فرد گنجانید. بسیاری از اشیاء برای استفاده از نوعی آئین - مانند مبادله نامه یا هدایا - برای علامت گذاری به پایان می رسند ، گذشته را با هم تصدیق می کنند و به سمت آینده جدا می شوند ، مفید هستند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

وحشیگری پلیس ممکن است چیزی باشد که موجی از اعتراضات را در سراسر ایالات متحده و بعد از آن برانگیخت ، اما "همه گیر نژادپرستی" - اصطلاح اعمال شده توسط دکتری سندی شولمن ، رئیس جمهور APA ، برای آسیب های مداوم ناشی از نژادپرستی بسیار عمیق تر است.

روانشناسان می گویند نابرابریهای امروز ریشه در گذشته ما دارد و وضعیت موجود دیگر قابل قبول نیست. تئوپیا جکسون ، دکتری ، رئیس انجمن روانشناسان سیاه (ABPsi) می گوید: "هر مؤسسه در آمریکا از خون ایدئولوژی سوپرماسیستی سفید و سرمایه داری متولد شده است - و این بیماری است."

در سرتاسر کشور ، صحبتهایی در مورد آنچه برای دستیابی به تغییر سیستمی واقعی انجام می شود ، صحبت می شود. تحقیقات روانشناختی ، درمان و رهبری می توانند و باید بخش اصلی راه حل باشند. روانشناسان می گویند ، اما این امر نیاز به نگاهی دقیق به چگونگی نادیده گرفتن این زمینه - و حتی تحریک - بی عدالتی های نژادی در گذشته دارد.

APA در سه سطح این مسئله را مورد بررسی قرار می دهد: از طریق ارتباط گسترده با علم روانشناسی در مورد تعصب و نژادپرستی ، از جمله از طریق مصاحبه های رسانه ای ، وبلاگ ها و پادکست ها. با تهیه توصیه های عملی از طریق یک کارگروه ریاست جمهوری APA مربوط به نابرابری های نژادی در پلیس و برخوردهای پلیس و شهروندان ، به ویژه با جامعه سیاه؛ و با تلاش برای برچیدن نژادپرستی نهادی درازمدت.

این کار به اطلاعات گسترده اعضای APA متکی است ، فرایندی که با مجموعه ای از سالن های شهر مجازی آغاز شد که در ژوئن آغاز شد. اولویت های اعضا شامل ایجاد نیروی کار روانشناختی متنوع و ترجمه موثر بینش تحقیق به عمل است.

روانشناسان نیز به عنوان فعال در جوامع محلی خود نیز نقش دارند. آنها می توانند با تماس با قانونگذاران ، داوطلب کردن یک هدف یا نامزد ، بالا بردن صدای آنها در رسانه های اجتماعی و موارد دیگر ، صدای خود را بشنوند.

دکتر آرتور سی. ایوانز ، مدیر ارشد APA می گوید: "APA سابقه طولانی در موضع گیری در مورد این موضوعات را دارد ، اما ما همچنین می دانیم که ما مسائل خودمان را به عنوان یک انجمن و به عنوان یک زمینه داریم." وی افزود: "ما باید نقش خود را به عنوان یک نظم در تحکیم برخی از موارد اعتراض آمیز نگاه کنیم. این باید بخشی از تعهد ما باشد. "
راه حل های علمی محور

در میان کسانی که برای پایان دادن به بی عدالتی های نژادی تلاش می کنند ، منبع امید و سرخوردگی تحقیقات قوی است که روانشناسان بر مبنای تعصبات نژادی ، تبعیض و روابط بین گروهی ساخته اند.

دکتر BraVada Garrett-Akinsanya ، روانشناسی بالینی مستقر در مینیاپولیس می گوید: "ما دانش را قبلاً داریم ، اما هیچ کس از آن چیزی نمی داند." "و ما از آن برای تغییر فرهنگ پیرامون خود استفاده نمی کنیم."

این علم شامل بینش هایی در مورد فرهنگ پولیس است ، مانند مطالعهای به رهبری جنیفر ابربرت ، دکترای روانشناسی در دانشگاه استنفورد ، که فیلم دوربین بدن را مرور کرد و نشان داد که افسران پلیس در اوکلند ، کالیفرنیا ، با سیاه پوستان با احترام کمتری نسبت به سفیده ها (Voigt، R.، et al.، PNAS، Vol 114، No. 25، 2017).

گرتت-آکینسانیا ، که با اداره پلیس مینیاپولیس در مورد موضوعات تعصب ، پشتیبانی از حادثه مهم و سلامت روانی منعقد می شود ، می گوید ، چنین یافته ها می تواند به شکل دادن برنامه های آموزش افسران کمک کند ، که باید شامل راهنمایی هایی در مورد چگونگی نشان دادن احترام در یک زمینه فرهنگی باشد. به عنوان مثال ، تماس چشمی در بعضی از فرهنگ ها به عنوان احترام دیده می شود و در برخی دیگر بی احترامی است.

سایر اصول روانشناختی تثبیت شده مانند مفاهیم تعصب ضمنی و روابط بین گروهی نیز باید از آموزش و ارزیابی مأموران اجرای قانون آگاه شوند. اداره پلیس مینیاپولیس مأموران خود را ملزم به آموزش آموزش پولیس قرن بیست و یکم (PDF ، 20MB) می کند ، که شامل یک کارگاه سه روزه و دوره های تجدید سالانه است. گرت- آکینسانیا ، بویژه با ترسیم تحقیقات روانشناختی در مورد احترام ، تعصب و روابط بین گروهی با روشی عمدی تر ، می گوید: اما هنوز هم جایی برای پیشرفت وجود دارد. او اکنون با این بخش همکاری می کند تا یادگیری اضافی ، افزایش پاسخگویی و عادی سازی استفاده از پشتیبانی عاطفی از افسران را به دست آورد.

شرکت کنندگان در اولین شهربازی در مجموعه وبینار همچنین بر اهمیت استفاده از علم روانشناسی برای تعریف اصطلاحاتی مانند "عدالت نژادی" و تجزیه بسیاری از عوامل پیچیده در هنگام انجام یک عمل نژادپرستانه تأکید کردند.

سال گذشته ، شورای نمایندگان APA ابتکار عمل را با عنوان "نفرت آزارها: یک کمپین آموزش عمومی برای پرداختن به و برچیدن نژاد پرستی ، تبعیض و نفرت" تصویب کرد که توسط گرت- آکینسانیا ، J. Bruce Overmier ، دکترا ، از دانشگاه مینه سوتا ، دینا معرفی شد. بیرمن ، دکترا ، دانشگاه میامی ، و رئیس جمهور پیشین APA ، جیمز بری ، دکترا. کارگروه این کارزارها فهرست نویسی و توزیع ادبیات و ابزارهای مربوط به تعصب نژادی به روانشناسان در زمینه های مختلف از جمله مربیان ، پزشکان و روانشناسان مدرسه و سازمان است.

گرت- آکینسانیا می گوید: "روانشناسان این حوزه برای مبارزه با نژادپرستی به مهمات نیاز دارند." "و روانشناسی چنین پاسخ هایی دارد."

آوردن افراد رنگی به روانشناسی

اگرچه آمریکایی های آفریقایی 13 درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل می دهند ، اما طبق داده های سال 2018 مرکز مطالعات نیروی کار APA ، فقط 4 درصد از نیروی کار روانشناسی را تشکیل می دهند.

دکتر جنیفر اف. کلی ، رئیس جمهوری منتخب APA ، می گوید: "این آماری دلسرد کننده به ما می گوید که مشکلی در زمینه ما در دانشگاهها ، جذب و حفظ دانشجویان با اقشار مختلف ، به ویژه آمریکایی های آفریقایی وجود دارد." "آنچه در نهایت به نتیجه می رسد یک مشکل دسترسی است."

برای سالها ، کلی تنها روانشناس آفریقایی آمریکایی در جورجیا بود که در روانشناسی سلامت بالینی دارای مجوز هیئت مدیره بود ، منطقه ای به خصوص مهم با توجه به اختلافات سلامتی مستند در بین آمریکایی های آفریقایی تبار.

دانا جکسون ، روانشناسی بالینی مستقر در نیویورک ، در نخستین سالن اجتماعات مجازی APA برای رسیدگی به همه گیر نژاد پرستی گفت: "هر جا که بروم ، تنها روانشناس مرد آفریقایی آمریکایی هستم." سرپرست رنگ.

APA مجموعه ای از کمک های مالی و کمک هزینه تحصیلی را برای روانشناسان گروه های اقلیت قومی و نژادی ارائه می دهد و شورای انجمن های روانشناسی ملی را برای پیشرفت منافع اقلیتهای قومی تشکیل می دهد ، که باعث پیشرفت شغلی برای روانشناسان رنگ می شود و به سایر موضوعات مربوط به حقوق مربوطه می پردازد.

اما نشانه هایی از امید وجود دارد ، زیرا این منطقه به طور فزاینده ای متنوع می شود. در سال 2019 ، 38 درصد دانشجویان فارغ التحصیل رشته روانشناسی از گروه های اقلیت نژادی یا قومی و 12 درصد آنها آمریکایی آفریقایی تبار بودند (دولت خط لوله آموزش روانشناسی و نیروی کار (PDF ، 2.90MB) ، APA ، 2018). تئوپیا جکسون می گوید ، با این حال ، هنوز جای پیشرفت وجود دارد.

وی توصیه می کند که برای فارغ التحصیلان بهتر دانشجویان ، از برنامه های آموزش روانشناسی برای فارغ التحصیلان دانش آموزان رنگ - نه فقط ثبت نام آنها- ، تشویق بهتری برای رهبران برنامه ها برای ارائه پشتیبانی مادی و مشاوره درسی برای دانشجویان نیازمند می کند. علاوه بر این ، برنامه های درسی و کارشناسی برنامه های کارشناسی ارشد باید اصلاح شود تا ادبیات متنوعی از جمله بورس تحصیلی ژورنال روانشناسی سیاه را شامل شود و انجمن های روانشناسی اقلیت مانند ABPsi باید مجاز به ارائه دهندگان ادامه تحصیل به موازات برنامه APA باشند.

چنین تغییراتی باعث افزایش صدای دانشمندان سیاهپوست ، تنوع بیشتر نیروی کار روانشناسی می شود و اطمینان حاصل می کند که اولویت های این حوزه دارای ارزش ها و دیدگاه های چند فرهنگی هستند.

کلی یادداشت می شود که داشتن صداها و تجربیات متنوع تر در علم ، آموزش و تمرین روانشناسی بر غنای حرفه ما می افزاید و در نهایت تأثیر عمیق تری بر جامعه ما خواهد گذاشت.

گوش دادن و صحبت کردن

یکی از تعهدات APA تسهیل گفتگو در سراسر زمینه درباره بی عدالتی های نژادی ، چه در گروه های مختلف اقلیت های نژادی و چه در خطوط نژادی است.

روانشناسی سازمانی کاترین لارمونت ، PsyD ، در سالن اجتماعات شهر مجازی گفت: "برای APA مهم است که نمونه ای از چگونگی یک سازمان بتواند از درون خود به خود نگاه کند."

او گفت ، این موضوع باید شامل بحث و گفتگو در بین اعضا در مورد امتیاز سفید و شکنندگی رنگ سفید شود ، وی با اشاره به ناراحتی که بسیاری از افراد سفید پوست هنگام بحث درباره نژاد و نژاد پرستی احساس می کنند ، شده است.

در همین راستا ، سایر اعضا از کارگروه APA خواستند که دستورالعملهایی را در مورد چگونگی استفاده سازمانها از بینش های روانشناختی برای انجام آموزش های ضد نژادپرستی مؤثر ، تهیه کند ، که احتمالاً از اولویت های اصلی برخوردار باشد.

شاون گاریسون ، دکتری ، استادیار و مدیر خدمات مشاوره در دانشکده پزشکی مورهاوس در دانشگاه آتلانتا ، در شهرک مجازی گفت: "این شامل روشن بودن در مورد نژادپرستی سیستمیک و نحوه طراحی این سیستم به طور خاص برای افراد غیر قابل مشاهده است." سالن

در رابطه با پاسخگویی به موارد اضطراری ملی مانند 11 سپتامبر ، انجمن های روانشناختی ایالتی ، ایالتی ، استانی و ارضی ممکن است تیم هایی از ارائه دهندگان سلامت روانی اضطراری را برای کمک به جوامع روبرو با استرس ناشی از نژاد در اطراف اعتراضات و پلیس سازمان دهی کنند ، پیشنهاد کرد: روانشناس بالینی در میشیگان. روانشناسان در حال حاضر در بعضی مناطق این خدمات را ارائه می دهند ، اما چنین تلاشهایی معمولاً در سطح ایالتی یا ملی هماهنگ نیستند.

سرانجام ، روانشناسان باید برای ایجاد فرصت های شفابخشی برای افراد با رنگ و بویژه "آسیب های فرهنگی که در طی چند صد سال گذشته روی داده است ، استرس روزمره و استرس ناشی از آسیب روانی در درون خانواده ها" ، انجام شود. دکتر میرا میلر ، دکترا ، روانشناس محیط زیست مستقر در سانتا باربارا ، در تالار شهر.

رساله میلر ، تشخیص بیش از حد تشخیص بیماری اسکیزوفرنی در جمعیت آمریکایی های آفریقایی آفریقایی را مستند ساخت (میلر ، م.جی. ، انتشارات پایان نامه های ProQuest ، 2010). او می گوید ، در این مقطع حساس کنونی ، بسیار مهم است که روانشناسان از چنین تعصب تشخیصی خودداری کنند و در عوض خدماتی ارائه دهند که از نظر فرهنگی برای اقلیت های نژادی و قومی مهم باشد.

در نهایت ، تلاش های APA باید طیف وسیعی از اقدامات را شامل شود که بیانگر پیچیدگی لحظه فعلی است ، گفت:

او می گوید: "APA یک برنامه در حال تحول برای کمک به ریشه کن کردن نژادپرستی دارد". "ما همه پاسخ ها را نداریم ، اما ما متعهد هستیم که در دراز مدت به این موضوع بپردازیم. ما در حال ایجاد طرحی هستیم که نژادپرستی را در چارچوب موضوعات ملی و جهانی و همچنین همه گیری های مداوم قرار می دهد. "

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

متأسفانه ، حتی یک بحران وجودی بهداشت عمومی مانند همه گیر جهانی ، عمیقاً درگیر سیاست های حزبی است. طبق یک نظرسنجی ، 35٪ از محافظه کاران نسبت به 68٪ از سلبریتی ها ابراز نگرانی کرده اند. و تنها 42٪ از جمهوریخواهان از اینکه آنها یا یک خانواده در معرض ویروس باشند می ترسیدند - اما 73٪ دموکرات ها و 64٪ مستقلان ابراز ترس کردند.

این نظرسنجی ها برخلاف تحقیقات نشان می دهد که محافظه کاران در واقع نسبت به لیبرال ها نسبت به تهدیدات بیماری حساس هستند. تحقیقات رابطه محکمی بین محافظه کاری و انزجار برقرار کرده اند ، این یک مکانیسم روانی است که به ما کمک می کند تا از چیزهایی که باعث بیمار شدن ما می شوند ، خودداری کنیم. این موارد شامل طعم های بد یا بوی ناخوشایند است که مانع از مصرف چیزی تهدیدآمیز یا مضر برای زندگی می شوند. به طور مثال ، آزمایش های آزمایشگاهی نشان داده است که افراد اولیه ترجیح می دهند در مورد چیزهای منزجر کننده فکر کنند و حتی خود Covid-19 نیز محافظه کاری اجتماعی را افزایش می دهد.

بنابراین اگر محافظه کاران از بیمار شدن بیشتر از لیبرالها می ترسند ، چرا آنها کمتر نگران کروناویروس هستند؟ این سؤال محور مطالعه جدیدی بود که توسط لوسیان کانوی از دانشگاه مونتانا رهبری شد. به طور خاص ، او و تیمش می خواستند تشخیص دهند که این به دلیل تجربه است یا سیاست.

در یک حساب کاربری مبتنی بر تجربه ، محافظه کاران ممکن است کمتر تحت تأثیر این بیماری از لیبرال ها در ایالات متحده قرار گیرند. از این گذشته ، لیبرال ها و محافظه کاران غالباً در مناطق مختلف کشور و با میزان های مختلفی از مواجهه با ویروس سکونت دارند. بنابراین ، کاهش نگرانی می تواند در تجربه واقعی باشد.

در یک حساب سیاسی مبتنی بر ، محافظه کاران ممکن است اعتقاداتی داشته باشند که باعث می شود جدی بودن این بیماری همه گیر شود. این توضیحات بر شناخت ایدئولوژیک با انگیزه استوار است ، و معتقد است که ایدئولوژی های موجود از قبل باعث ایجاد رفتار ، اعتقادات شکل گرفته و نحوه تفسیر رویدادها می شوند. از این منظر ، نظرات سیاسی از قبل موجود ممکن است با همه گیر شدن در ارتباط باشد و باعث می شود محافظه کاران جدیت خود را کنار بگذارند.

برای بررسی اینکه نگرانی محافظه کاران از نظر تجربی یا سیاسی کاهش یافته است ، کانوی و همکاران وی با ارزیابی نزدیک به 1000 شرکت کننده در شش بعد که محافظه کاران و لیبرال ها ممکن است در دیدگاه های خود در مورد واکنش دولت نسبت به همه گیری متفاوت باشند ، شروع کردند:

محدودیت - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند شهروندان را محدود کند تا شیوع ویروس را کاهش دهد (به عنوان مثال پناهگاه در محل).

مجازات - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند شهروندانی که دستورات دوردست اجتماعی را نقض می کردند مجازات کند.

واکنش - درجه ای که شرکت کنندگان احساس عصبانیت کردند که دولت در هنگام اضطراری آزادی خود را محدود می کرد.

تحقیق - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند تحقیقاتی را در مورد Covid-19 تأمین کند.

محرک - درجه ای که شرکت کنندگان می خواستند دولت برای کمک به اقتصاد پول محرک را به افراد بدهد.

آلودگی اطلاعاتی - درجه ای که شرکت کنندگان احساس کردند که نمی توانند به دولت اعتماد کنند تا در هنگام اضطراری اطلاعات دقیق ارائه دهند.

سپس محققان سه مجموعه تحلیل انجام دادند. چه چیزی پیدا کردند؟

محافظه کاران گزارش دادند که کمتر تحت تأثیر کروناویروس قرار گرفته اند. با این حال ، داده ها در توضیح اینکه چرا آنها به طور کلی نسبت به لیبرال ها در مورد coronavirus بی تاب تر بودند ، بسیار فاصله نگرفتند.

در عوض ، یافته ها نشان داد که محافظه کاران به دلیل عقاید سیاسی خود بیشتر از لیبرال ها از ابتلا به این بیماری رنج می برند. به عبارت ساده تر ، از آنجایی که معمولاً محافظه کاران از محدودیت های دولت پشتیبانی نمی کنند ، آنها انگیزه می گیرند تا جدی بودن تهدید را کاهش دهند. اگر تهدید را جدی تر می گرفتند ، باید اقدامات دولت را که با عقایدشان ناسازگار است ، در نظر بگیرند.

یافته های محققان همچنین حاکی از آن است که با افزایش تجربیات و تأثیرات کورو ویروس ، ایدئولوژی سیاسی در ارزیابی خطر ویروس اهمیت کمتری دارد. این مفهوم همچنین مطابق با تحقیقات است که نشان می دهد ترس و همدلی باعث تطابق بیشتر با دوری جسمی از ایدئولوژی سیاسی می شوند.

آیا شیوع بیماری های اخیر در ایالات متحده آمریکا به ما کمک می کند تا تهدید را با وضوح بیشتری ببینیم؟ بیایید امیدوار باشیم که ، زیرا در مورد Covid-19 حزب سیاسی می تواند قدرت کشتن داشته باشد.

منبع : https://www.psychologytoday.com

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

یک مطالعه جدید می گوید ، استعمال سیگار ، نوشیدن زیاد و طلاق از جمله عوامل اجتماعی و رفتاری است که به شدت با مرگ زودرس مرتبط است.

محققان داده های بیش از 13.600 بزرگسال آمریکایی را بین سالهای 1992 تا 2008 مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و 57 عامل اجتماعی و رفتاری را در بین کسانی که بین سالهای 2008 تا 2014 درگذشتند ، مورد بررسی قرار دادند.

10 عامل که از نزدیک با مرگ در ارتباط هستند عبارتند از: سیگاری بودن فعلی. تاریخ طلاق؛ تاریخ سوء مصرف الکل؛ مشکلات مالی اخیر؛ تاریخ بیکاری؛ سیگار کشیدن گذشته رضایت از زندگی پایین؛ هرگز ازدواج نکرده؛ تاریخچه تمبرهای غذایی و تأثیرگذاری منفی.

الی پوتمن ، نویسنده اصلی استاد کینزیولوژی در دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) در ونکوور گفت: "این نشان می دهد که یک رویکرد طول عمر برای درک واقعی سلامت و مرگ و میر لازم است." وی این پژوهش را با محققان دانشگاه جان هاپکینز ، دانشگاه پنسیلوانیا ، دانشگاه کالیفرنیا ، سان فرانسیسکو و دانشگاه استنفورد همکاری کرد.

مثلاً پوترمن خاطرنشان کرد که او و همکارانش به 16 سال سابقه بیکاری نگاه می کردند ، نه فقط اینکه آیا مردم در حال حاضر از سر کار نبودند.

پوتمن در انتشار اخبار خبری UBC توضیح داد: "این چیزی بیش از عکس لحظهای یک بار در زندگی افراد است ، جایی که ممکن است چیزی از دست برود زیرا این اتفاق نیفتاد." "رویکرد ما نگاهی به تأثیرات احتمالی بلند مدت از طریق لنزهای طول عمر می دهد."

امید به زندگی در ایالات متحده به مدت سه دهه در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی رکود بوده است ، اما دلایل آن مشخص نیست.

عوامل زیست شناختی و شرایط پزشکی به عنوان عوامل اصلی در خطر مرگ شناخته می شوند ، بنابراین نویسندگان در عوض بر عوامل اجتماعی ، روانشناختی ، اقتصادی و رفتاری متمرکز شدند.

پوتمن گفت: "اگر ما می خواهیم پول و تلاش خود را برای مداخلات یا تغییر سیاست بکار گیریم ، این مناطق به طور بالقوه می توانند بیشترین بازده آن سرمایه گذاری را فراهم کنند."

وی گفت: شناسایی عاملی مانند تأثیر منفی - ایده ای که شما در زندگی تمایل به دیدن و احساس نکات منفی تر دارید - نشان می دهد که مداخلات جدید و هدفمند ممکن است لازم باشد.

این یافته ها 22 ژوئن در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد.

  • amirreza asadi