علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی

۳۳ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

چه کسانی به اسکیزوفرنی مبتلا می شوند
یک کارشناس ارشد پزشکی در زمینه انگلی ، با اشاره به ارتباط بین عفونت توکسوپلاسما و اسکیزوفرنی گفت: عفونت توکسوپلاسما که منبع اصلی انتقال آن به گربه ها است ، وارد بافت مغز می شود و منجر به اسکیزوفرنی و همچنین استفاده از گوشت نپخته می شود. "شیر غیرپاستوریزه. تخمهای خام و خاک آلوده نیز از روشهای انتقال این بیماری است.

 دانشگاه علوم پزشکی تهران ، اسکیزوفرنی را بیماری روانی جدی و مزمن توصیف کرد و گفت: "اسکیزوفرنی یک بیماری روانی جدی ، مزمن و ناتوان کننده است که اغلب به طور قاطع شناسایی نشده است".

با این حال ، علاوه بر عوامل ژنتیکی ، عوامل محیطی در اتیولوژی از ویژگی های اصلی بیماری یعنی نقص ساختاری و عملکردی پیروی می کنند.

کارشناس ارشد انگل های پزشکی در کالج بهداشت عفونت با انگل های توکسوپلاسما را عامل مهم محیطی در اسکیزوفرنی دانست و تعیین کرد: تماس با گربه ها منجر به آلودگی به انگل های توکسوپلاسما می شود ، به طوری که این انگل وارد عضلات و بافت های مغزی افراد مبتلا می شود. مصونیت کم سیستم های بدن بر دوپامین تأثیر می گذارد ، که منجر به اختلالات مغزی و در نهایت اسکیزوفرنی می شود.

وی افزود: "علاوه بر تماس با گربه و سگ ، استفاده از گوشت نپخته ، تخم مرغ خام ، شیر غیر پاستوریزه و آب آلوده نیز می تواند از عوامل ایجاد انگل توکسوپلاسما باشد." با این حال ، سقط جنین در زنان باردار و مرگ بیماران مبتلا به ایدز از پیامدهای این انگلی است.

وی توهم را از علائم اسکیزوفرنی و خاص دانست: ظهور توهم در فرد ، ضعف ارتباطی و عملکردهای شغلی ، ایجاد باورهای غلط در مورد ارتباط با افراد خاص ، فاصله گرفتن از جامعه از جمله علائم اسکیزوفرنی است. مانند بسیاری از افراد ، این بیماری نیز یک بیماری روانی محسوب می شود.

انگل اصلی نتیجه گرفت که "برای جلوگیری از انگل های توکسوپلاسما ، کودکان علاوه بر حفظ بهداشت هنگام خوردن برخی غذاها و نخوردن گوشت و تخم مرغ خام ، به هیچ وجه نباید خاک آلوده را لمس کنند" و با آن بازی کنند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

ارتباطات ، ما باید فراتر از چهره نگاه کنیم. هفته آگاهی از فلج صورت 1-7 مارس است. این هفته در مورد فلج صورت یا فلج صورت بیاموزید ، و روشهای متنوعی را برای بیان افراد در نظر بگیرید. بیان صورت نقش مهمی در نحوه برقراری ارتباط و شکل گیری برداشت از افراد اطرافمان دارد. در "بیان احساس در انسان و حیوانات" ، چارلز داروین پیشنهاد داد که حالات صورت برای برقراری ارتباط سریع احساسات مهم برای بقای اجتماعی تکامل یافته است. وی این فرضیه را مطرح کرد که برخی از حالات صورت ذاتی هستند و بنابراین در همه فرهنگ ها به صورت جهانی بیان و شناخته می شوند. در سال 1971 ، محققان روانشناسی ، پل اکمن و والاس فریسن ، فرضیه داروین را آزمایش کردند. آنها اعضای قبیله Fore را در پاپوآ گینه نو ، که در آن زمان ارتباط چندانی با فرهنگ غربی نداشتند ، برای انجام یک کار تشخیص احساسات به خدمت گرفتند. یک مترجم برای اعضای قبیله داستانهایی درباره وقایع عاطفی مانند "فرزندش فوت کرده و او بسیار ناراحت است" را برای اعضای قبیله خواند. سپس از Fore درخواست شد تا عکس های حالات چهره آمریکایی ها را با داستان مطابقت دهد. محققان همچنین از حالات صورت افراد Fore عکس گرفتند و بعداً آنها را به آمریکایی ها نشان دادند. افراد از هر دو فرهنگ برای شش احساس "اساسی" (خشم ، انزجار ، ترس ، خوشحالی ، غم و غافلگیری) حالت چهره یکسانی از خود نشان دادند و توانستند معنای آنها را در دیگران تشخیص دهند. این گواهی محکم است که نشان می دهد برخی احساسات مبتنی بر تکامل هستند. در دهه های گذشته ، تحقیقات همچنان از فرضیه داروین پشتیبانی می کند: به عنوان مثال ، نشان می دهد افراد نابینا مادرزادی همان عبارات خود به خودی را که افراد بینا دارند نشان می دهند. بیان صورت ممکن است تنها زبانهای جهانی باشد. بنابراین کجا افراد فلج صورت را ترک می کند؟ من به عنوان یک استاد روانشناسی مبتلا به سندرم موبیوس ، یک بیماری فلج صورت ، من شخصاً و به طور حرفه ای علاقه مندم که چه اتفاقی می افتد که صورت دیگر وسیله اصلی بیان نیست. آزمایشگاه معلولیت و تعامل اجتماعی من در دانشگاه ایالتی اورگان در حال بررسی این سوال بوده است. انواع فلج صورت هر ساله تقریباً 230،000 آمریکایی با فلج صورت تشخیص داده می شوند. این می تواند مادرزادی باشد ، مانند سندرم موبیوس یا فلج ارثی صورت. اگر عصب صورت در کانال زایمان آسیب دیده باشد یا در اثر زایمان با پنس آسیب ببیند ، می تواند ناشی از ضربه هنگام تولد باشد. فلج صورت حاصل از بیماری یا آسیب دیدگی بسیار شایع تر است. فلج بل ، نوروم صوتی ، بیماری لایم ، سکته مغزی ، مولتیپل اسکلروزیس ، عفونت گوش ، آسیب به عصب صورت و سایر موارد می تواند منجر به فلج صورت شود. فلج بل ، که به طور معمول یک طرف صورت را تحت تأثیر قرار می دهد ، شایع ترین است. در حالی که معمولاً موقتی است ، تقریباً 15 درصد از افراد مبتلا به بل دچار فلج طولانی می شوند. علاوه بر محدود کردن حرکت صورت ، فلج صورت ممکن است درک گفتار را دشوارتر کند و باعث خشکی چشم و ناراحتی صورت شود. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد در مجموعه ای از گروه های متمرکز و مصاحبه ها ، من و همکارانم دریافتیم که افرادی که فلج صورت دارند انواع مختلف "تفسیر" های ظاهری خود را شنیده اند. غریبه ها از آنها پرسیدند که آیا تازه به آنها ضربه Novocain خورده است ، آیا سکته می کنید یا اینکه بیماری مسری ، کشنده یا دردناک است. برخی از افراد فرض می کنند که شخصیتی غیر دوستانه ، ناراضی یا عقب مانده از شخصیت او دارند. برداشت اول در تحقیقات برجسته ای که در سال 1993 منتشر شد ، روانشناسان نالینی امبادی و رابرت روزنتال از غریبه ها خواستند که کلیپ های کوتاهی (شش تا 30 ثانیه ای) ساکت معلمان دبیرستان و دانشگاه را هنگام تدریس مشاهده کنند. غریبه ها سپس برداشت های خود از شخصیت معلمان را بر اساس رفتارهای غیرکلامی خود ارزیابی می کنند - مواردی مانند بیان و حرکات. امروزه به این نوع تحقیق با استفاده از تجربیات بسیار کوتاه برای ایجاد برداشت از افراد ، تحقیق برشهای نازک گفته می شود. اولین برداشت غریبه ها به طور قابل توجهی شبیه به رتبه بندی اثربخشی تدریس از دانش آموزان معلمان و سرپرستان آنها بود که آنها و کار آنها را بسیار خوب می شناختند. دنیای اجتماعی ما دارای اطلاعات بسیار زیادی است ، اما مطالعات بیشمار برش های نازک حاکی از آن است که می توانیم بر اساس واکنش "روده" به طور م itثر از آن استفاده کنیم. اولین برداشت های افراد به طور شگفت آور در پیش بینی بسیاری از ویژگی های اجتماعی از جمله شخصیت و افسردگی دقیق است. در حالی که حالات صورت تنها چیزی نیستند که اولین برداشت را دارند ، اما آنها یک عنصر بسیار بزرگ هستند. پایه گذاری برداشت های ما بر روی حالات چهره دیگران معمولاً یک استراتژی م effectiveثر است. اما ، وقتی افراد با فلج صورت روبرو می شوند ، دقت برداشت ها از بین می رود. در نگاه اول ممکن است فردی با صورت فلج ، غیر دوستانه ، بی حوصله ، غیرهوش و حتی افسرده به نظر برسد. و در حقیقت ، افرادی که فلج صورت دارند اغلب این ویژگی ها را به اشتباه نسبت می دهند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

جلسات جمعی روحیه ما را تغذیه می کند و حتی در صورت نیاز به ترمیم یا رشد فعال به ما هشدار می دهد. شفا دهنده ها به اشکال و سبک های مختلفی ارائه می شوند. بخشی که برای کسانی که بهبودی را در دیگران تسهیل می کنند ثابت باقی می ماند این واقعیت است که همه ما باید شفاعت اجداد را داشته باشیم ، ضربه هایی را که می بینیم و هدفی است که ما را در کار راهنمایی می کند. در هر برهه از زمان کار ، با محرک هایی روبرو می شویم که ما را به محلی آسیب می رساند. وقتی در بدترین وضعیت خود قرار داریم ، تسهیل بهبودی دیگران دشوارتر است. چگونه دوره را حفظ کنیم و اطمینان حاصل کنیم که بهبودی برای ما اتفاق می افتد: هنگامی که ما به آن نیاز داریم وقتی که ما نمی دانیم که به آن نیاز داریم مشارکت در بهبود مداوم جمعی می تواند یک دور زدن برای بهبودی باشد که باعث رشد و کاوش مداوم ما در اطراف ذهن ، بدن و سلامت معنوی ما می شود. این تغذیه جمعی از روح می تواند آنچه را که برای بهبودی نیاز داریم در ما روشن کند. غالباً ، وقتی تهی می شوم ، آگاه می شوم. من مراقبت از خودم را افزایش می دهم و خودم را ماساژ می دهم (قبل از همه گیری). یا ، یک نوشیدنی اضافی می خورم یا یک جلسه ریکی از راه دور را برنامه ریزی می کنم. ممکن است به باشگاه بروم یا یک جلسه یوگای مجازی اضافی رزرو کنم. یک نقشه خودمراقبتی وجود دارد که آن را در مغزم نگه می دارم و در صورت نیاز آن را بیرون می کشم. "امروز برای آزاد کردن این کار باید چه کار کنم؟" مدام از خودم می پرسم. هر چند این افزایش ها کافی نیست. من باید گروه های جمعی مداوم داشته باشم که درد من را تحمل کنند و تنش ها را جمع کنند. فضاهای درمانی جمعی برای بهبود ما بسیار تأثیرگذار هستند و ما این اعتقاد را که می توانیم به تنهایی خودمان را درمان کنیم یا باید با هم خود را از درد محافظت کنیم ، آنها را امری مسلم می دانیم. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد دو گروهی که من بصورت ماهانه در آنها شرکت می کنم ، "فضاهای شفابخش" به نظر نمی رسند ، زیرا ممکن است در مورد آنها فکر کنیم. با این حال ، من می دانم که برای بهبودی به این فضاها می روم ، حتی اگر شخص دیگری این کار را نکند. یکی گروه Leadership Undoing Racism ، که به عنوان دو رهبر آغاز به کار کرد و اکنون 100+ نفر هستند که برای یادگیری و اشتراک و رشد ظاهر می شوند. گروهی از آن گروه حدوداً 10-20 نفری ، ماهانه در رهبران و مدیران میانی که نژادپرستی را از بین می برند ، ملاقات می کنیم و در مقیاس کوچکتر نیز همین کار را می کنیم. ما این گروه ها را در اجتماع ، شنیدن ، به چالش کشیدن ، رشد و دیده شدن رها می کنیم. در طی یک جلسه اخیر ، چند عضو برگشتند و وقتی از آنها س askedال شد که امروز می خواهند چه وقت بگیرند: "من می خواهم ارتباط برقرار کنم" "من می خواهم به جامعه برگردم." "من می خواهم احساس ارزشمندی کنم." من از شنیدن این موضوع شوکه شدم که هرچند همه افراد هر ماه حاضر نمی شدند ، آنها برمی گشتند و در این دنیای غیرانتفاعی که از چنین ارتباطی جلوگیری می کند ، بر این فضا حساب کردند تا جایی باشد که بتوانند به آنجا متصل شوند. ما باید از خود بپرسیم ، همانطور که جوامع را به عنوان فعالان ، خوانندگان ، جادوگران ، معلمان ، بروجاها ، مربیان یا پزشکان بهبود می بخشیم ، جامعه چگونه ما را شفا می دهد؟ چگونه می توانیم فضاهای جامعه را استعمار کنیم تا امکان ترمیم شفا برای اجداد فراهم شود؟ علت اصلی بهبودی ما چیست؟ همانطور که ما به دیگران خدمات ارائه می دهیم ، آیا این باور را داریم که ما نیز نمی توانیم بهبود پیدا کنیم؟ محافل مجازی روش های شگفت انگیز و ساده ای برای تقویت بهبود عمیق است ، که اغلب تهدیدآمیز نیستند. می توانید انگشت خود را بدون اینکه در معرض قرار بگیرید فرو ببرید. هرکسی که فرصتی برای گفتن به روشی که می خواهد داشته باشد ، برای یک حلقه موثر بسیار مهم است. این کارها را می توان به سبک تمرین ترمیمی انجام داد یا مطابق با میل شما تنظیم کرد ، اما صدای جامعه ، چه با صدا یا سایر اشکال بیان ، شنیده می شود بسیار حیاتی است. این شفابخشی است. دیده شدن ، شنیده شدن و در ارتباط بودن.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

بسیاری از افراد براساس لیستی از شرایط ، یا جذب غریزی به انواع خاصی به دنبال شریک می روند. این رویکردها عطر و طعمی را که وقتی ویژگی هایی که می خواهیم با شخصیت خودمان تلفیق کنیم ظاهر نمی شود ، در نظر نمی گیرند. مسابقات مختلف پویایی متفاوتی را ایجاد می کنند که جنبه هایی از خود را تأکید یا مهار می کنند - بر احساس ، وضعیت روحی و هویت ما تأثیر می گذارند. حتی با ویژگی های شخصیتی نسبتاً ثابت مانند اضطراب داشتن ، که با آنها شریک هستیم بر نحوه عملکرد این ویژگی ها تأثیر می گذارد. ویژگی ها و جذابیت های مورد نظر به طور معمول ارتباط کمی با این مسئله دارند که آیا یک مشارکت یک تطابق پایدار ایجاد می کند یا نه ، و در عوض می تواند منجر به نتایج پیش بینی نشده شود. 1. مرا از زندان بیرون کنید زوئی ، 18 ساله ، یک فرد بسیار موفق ، هرگز به اندازه لوگان ، یک شورشی خودجوش خوش تیپ ، غیرمتعارف ، احساس زنده بودن نمی کرد. او همیشه یک "دختر خوب" سازگار بود و انتظارات سختگیرانه مادرش را برآورده می کرد. لوگان وعده آزادی از کنترل را نشان می داد و طرف خاموش و بی باک او را بیرون می آورد. زوئی با او احساس یک هویت عمیق کرد و خودش را به روشی جدید تجربه کرد - گویی که "شخص خودش" شد. این نوع مسابقه ، اغلب "عجله" ، به دلیل نیاز به هیجان ، تحریک و فرار ایجاد می شود. این افراد افرادی را که احساس محدودیت ، کنترل ، خالی یا گرفتار شدن می کنند ، به خود جلب می کند و یک مخرج مشترک در برخی از بحران ها و امور مربوط به میانسالی است. تسلیم شدن در برابر احساسات سرکوب شده می تواند مسموم کننده و اعتیاد آور باشد ، به راحتی می توانید نیازهای آرامتر برای امنیت یا مرزها را فراموش کنید. زوی آزاد شد اما با مصرف و تحریک بیش از حد ، او دیگر مانند گذشته زمینه ساز و سازنده نبود. لوگان نتوانست فضا ، قابل پیش بینی بودن و پشتیبانی مورد اعتماد زوئی را فراهم کند و رشد شخصی او با مانع روبرو شد. بدون احساس معمول عاملیت و استقلال ، زوئی افسرده شد. از قضا ، گرچه مجذوب آزادی شد ، ادغام شدید این مسابقه برخی از ارزش ها و ظرفیت های او را نادیده گرفت و در نهایت پویایی خفقان آور او را با مادرش بازآفرینی کرد. برای آزادی ، زوئی باید ادعای تمام بخشهای خودش را داشته باشد و از خود یک هویت یکپارچه تر بسازد. در اینجا ، او بخشی از "ممنوع" خود را از طریق لوگان هدایت کرد ، و او را هنوز قطبی و ناقص نگه داشت. او در یک مسابقه با کسی کمی عصبی خوب عمل کرد ، اما به اندازه کافی متعادل و مطمئن بود که به او اجازه می داد "شخص خودش" باشد. 2. مواد مخدر تحسین سامانتا ، 28 ساله ، "موفق" و جذاب ، ناامنی را در پشت یک نمای با اعتماد به نفس پنهان کرد. وی که توسط والدین منتقد و نگران وضعیت و تصویر بزرگ شده است ، یاد گرفت که جنبه هایی از خود را که می تواند عدم تأیید باشد ، تقسیم کند. مخفیانه ، او احساس لیاقت و تنهایی می کرد. سامانتا با مردانی با منزلت که بیشتر از او دوستش داشتند دوست داشت. این باعث می شد که او احساس امنیت کند ، و در عین حال مانع از رد شدن ، رها کردن و شرمساری ، پایه ای برای حفظ نمای خود شود. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد ایده آل بودن این توهم داشتن "دست برتر" را به سامانتا داد. اما تحسین تبدیل به تصرفی شد. یا اینکه او در هنگام نیاز به حمایت عاطفی یا آشکار کردن آسیب پذیری از پایه خود کنار گذاشته شد ، زیرا نتوانست تصویر "عالی" خود را حفظ کند. سامانتا برای غلبه بر جذابیت خود برای پویایی خودکامنده ، یاد گرفت: غرایز خودکار گذشته را که او را مجبور به اثبات دوست داشتنی و شایسته بودن خود می کند ، بشناسید. اوایل کارها را واقعی تر کنید: برای شناختن قرارهای او و "بیرون" بودن در برابر ناشناس س questionsال کنید. با احساس او در حین تعاملات و بعد از آن هماهنگ شوید. روندهای شناخته شده را به عنوان "پرچم های قرمز" علامت گذاری کنید. 3. مرا بپوشان ، پوشان رابرت 57 ساله ، دانشمند درخشان ، از نظر عقلی قادر مطلق رشد کرد. از نظر اجتماعی او خودآگاه و مهار بود ، فاقد مهارت های بین فردی و آگاهی عاطفی بود. رابرت با زنی مسلط ازدواج کرد که نیاز به نامرئی بودن اما درخشان بودن او از نظر روش های متناسب با صلاحیت او داشت. ترتیب ناگفته آنها آشنا و ایمن بود و از رابرت در برابر درگیری و قرار گرفتن در معرض محافظت می کرد. اما این الگوی سلطه در تصمیمات شغلی و زندگی که برای او اهمیت داشت سرازیر شد. رابرت که از قدرت شخصی محروم بود ، شروع به کینه ورزیدن کرد. عصبانیت احساس گرفتار شدن و درماندگی ، بیشتر شد. وقتی خشم ترس را فرا گرفت ، او آنقدر نیرومند شد که بتواند آنجا را ترک کند. بعدها ، رابرت با همکاری ازدواج کرد که او را بسیار دوست داشت و او را بسیار مجذوب خود کرد. یک تجربه جدید و هیجان انگیز اما برای علاقه مند شدن به جذابیت او به او احتیاج داشت که از برخی جهات در نقش "مردانه" تر بازی کند. عملا ، این به معنای داشتن "لبه" بود - تعیین موقعیت خود و ایستادن در هنگام لزوم. حتی گاهی کمی مسلط بودن مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد پویایی این مسابقه امنیت را با فشار تشویقی به سمت رشد متعادل کرد. نیاز همسرش منطقه ای از کمبود را ایجاد کرد. اما با پاداش ذاتی به اندازه کافی قدرتمند ، دفاع دفاعی رابرت از رده خارج شد و وی را به توسعه ظرفیت ها و تمرین بخشهایی از خود که نیاز به توسعه داشت ، تحریک کرد.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

در این پست ، من به برخی از س askedالات متداول درمورد تلاش ما برای تبدیل شدن به پدر و مادر شناخته شده از نظر قانونی فرزندانمان ، پاسخ می دهم. چرا نبرد حقوقی شما برای شما بسیار مهم بود؟ از آنجا که اگر ما آن گواهی نامه تولد پلی را نگرفته بودیم ، یکی از ما سه پدر و مادر هیچ کس قانونی برای بچه ها نخواهد بود. مثل هیچ کس اگر از هم جدا شویم حق بازدید ندارد. عدم توانایی رضایت برای مراقبت های پزشکی. در تصمیم گیری ها حرفی برای گفتن نیست. هیچ مسئولیت قانونی بدون ارث خودکار. این برای خانواده واقعاً خطرناک بود. ما این کار را برای سرگرمی ، پوچ بودن یا اثبات یک نکته انجام ندادیم. ما به دنبال فرزندپروری برای محافظت از فرزندان و سلامت روانی ، قانونی و مالی آنها بودیم. آیا خانواده دیگری با سه پدر و مادر می شناسید که به دلیل تلاش شما به آنها کمک شده باشد؟ ما از چند گروه شنیده ایم که از این اخبار هیجان زده شده اند ، از جمله یکی با یک نوزاد جدید ، اما هیچ حق قانونی برای جدیدترین شریک زندگی در آن رابطه که می شناسیم وجود ندارد. در کانادا ، یک سه گانه بود که یک توافق نامه والدین مشابه صادر کرده بود ، اما من هیچ دلیلی ندارم که باور داشته باشم آنها در مورد ما می دانستند یا دادگاه کانادا ما را در این امر نقش دارد. اما ما امیدواریم که آن خانواده های نادر مانند خانواده ما ، یا برخی دیگر از خانواده های غیر سنتی ، از حمایت های قانونی می شنوند و از آن بهره مند می شوند و مثال ما در کالیفرنیا دادگاه های ایالت های دیگر را به همراه خواهد داشت. من همچنین فقط با دیانا آدامز ، مدیر اجرایی مرکز قانون خانواده برگزیده ، که در زمینه حمایت از حقوق قانونی خانواده های چند خانواده تخصص دارد ، ارتباط برقرار کردم و در مورد تلاش برای تصویب احکام بدون تبعیض در شهرهای سراسر آمریکا ، مانند آنچه در سامرویل تصویب شد ، مطلع شدم ، کارشناسی ارشد ، در سال 2020. من همچنین با PLAC - ائتلاف حمایت قانونی حقوقی Polyamory ارتباط برقرار کردم. من واقعاً هیجان زده هستم که به گسترش آگاهی از چگونگی عادی بودن خانواده های چند خانوادگی کمک می کنم و از حمایت های قانونی از آنها دفاع می کنم. چه موانع خاصی در رابطه با همجنسگرایی بودن تجربه شما را سخت کرده است؟ بجز لحظات بسیار نادر (پسری در بوستون T با حرکات محرک ماشینی روبه رو می شود ؛ بیماری در سان دیگو که مرا لوس می نامد) ، از سال 2001 تاکنون به دلیل والدین نگرانی نداشته ام که به عنوان یک فرد همجنسگرای با من رفتار دیگری شود. وارد تصویر شد. سیاست مرخصی کار من عادلانه نبود ، اما این ثابت شده است ، و درام زیادی را شامل نمی شود - گاهی اوقات برای تحقق این امر نیاز به یک وضعیت "اولین والدین همجنس باز" است. سپس ، ما مجبور شدیم اولین پزشک IVF خود را ترک کنیم ، زیرا اختلافات عمده ای در مورد خطرات پزشکی وجود دارد و متوجه شدیم که یک زوج همجنسگرای دیگر توسط همان کلینیک رد شده است ، توصیه می کند که پرونده آنها بیش از حد پیچیده است ، اگرچه آنها فقط نیازهای IVF استاندارد دارند. این باعث تعجب ما شد ، زیرا من مورد تبعیض قرار گرفته ام - من قبلا قادر به ازدواج یا خدمت در ارتش نبودم ، و ممکن است مورد تبعیض شغلی (هرگز اتفاق نیفتاده) و تبعیض مسکن (که به عنوان صاحبخانه احتمالی اتفاق افتاده است) قرار بگیرم. من را کاملاً قانونی رد کرد). این کلینیک قاطعانه دلیل بودن ما را انکار کرد. به طور خلاصه ، تنها مانع قطعی در تبدیل شدن به پدر و مادر همجنسگرا این بود که به وضوح به کمک زیادی از طرف زنان نیاز داشتیم. اهداکنندگان جنین ، سپس جایگزین ، اهداکننده تخمک ما ، اهدا کننده شیر مادر ، و فقط بسیاری از زنان شگفت انگیز که وقتی ما بچه ها را در فرودگاه دستکاری می کنیم یا در فروشگاه از ما چیزهای زیبا می گویند کمک می کنند. کل تجربه دیدگاه من در مورد دولت آمریکا را دوچندان کرده است ، این است که مردان مدت طولانی نمایش را اجرا می کنند و زنان شگفت انگیز هستند ، پس چرا ما برای چند صد سال مهار آنها را نمی دهیم؟ در این پست ، من به برخی از س askedالات متداول درمورد تلاش ما برای تبدیل شدن به پدر و مادر شناخته شده از نظر قانونی فرزندانمان ، پاسخ می دهم. چرا نبرد حقوقی شما برای شما بسیار مهم بود؟ از آنجا که اگر ما آن گواهی نامه تولد پلی را نگرفته بودیم ، یکی از ما سه پدر و مادر هیچ کس قانونی برای بچه ها نخواهد بود. مثل هیچ کس اگر از هم جدا شویم حق بازدید ندارد. عدم توانایی رضایت برای مراقبت های پزشکی. در تصمیم گیری ها حرفی برای گفتن نیست. هیچ مسئولیت قانونی بدون ارث خودکار. این برای خانواده واقعاً خطرناک بود. ما این کار را برای سرگرمی ، پوچ بودن یا اثبات یک نکته انجام ندادیم. ما به دنبال فرزندپروری برای محافظت از فرزندان و سلامت روانی ، قانونی و مالی آنها بودیم. آیا خانواده دیگری با سه پدر و مادر می شناسید که به دلیل تلاش شما به آنها کمک شده باشد؟ ما از چند گروه شنیده ایم که از این اخبار هیجان زده شده اند ، از جمله یکی با یک نوزاد جدید ، اما هیچ حق قانونی برای جدیدترین شریک زندگی در آن رابطه که می شناسیم وجود ندارد. در کانادا ، یک سه گانه بود که یک توافق نامه والدین مشابه صادر کرده بود ، اما من هیچ دلیلی ندارم که باور داشته باشم آنها در مورد ما می دانستند یا دادگاه کانادا ما را در این امر نقش دارد. اما ما امیدواریم که آن خانواده های نادر مانند خانواده ما ، یا برخی دیگر از خانواده های غیر سنتی ، از حمایت های قانونی می شنوند و از آن بهره مند می شوند و مثال ما در کالیفرنیا دادگاه های ایالت های دیگر را به همراه خواهد داشت. من همچنین فقط با دیانا آدامز ، مدیر اجرایی مرکز قانون خانواده برگزیده ، که در زمینه حمایت از حقوق قانونی خانواده های چند خانواده تخصص دارد ، ارتباط برقرار کردم و در مورد تلاش برای تصویب احکام بدون تبعیض در شهرهای سراسر آمریکا ، مانند آنچه در سامرویل تصویب شد ، مطلع شدم ، کارشناسی ارشد ، در سال 2020. من همچنین با PLAC - ائتلاف حمایت قانونی حقوقی Polyamory ارتباط برقرار کردم. من واقعاً هیجان زده هستم که به گسترش آگاهی از چگونگی عادی بودن خانواده های چند خانوادگی کمک می کنم و از حمایت های قانونی از آنها دفاع می کنم. چه موانع خاصی در رابطه با همجنسگرایی بودن تجربه شما را سخت کرده است؟ بجز لحظات بسیار نادر (پسری در بوستون T با حرکات محرک ماشینی روبه رو می شود ؛ بیماری در سان دیگو که مرا لوس می نامد) ، از سال 2001 تاکنون به دلیل والدین نگرانی نداشته ام که به عنوان یک فرد همجنسگرای با من رفتار دیگری شود. وارد تصویر شد. سیاست مرخصی کار من عادلانه نبود ، اما این ثابت شده است ، و درام زیادی را شامل نمی شود - گاهی اوقات برای تحقق این امر نیاز به یک وضعیت "اولین والدین همجنس باز" است. سپس ، ما مجبور شدیم اولین پزشک IVF خود را ترک کنیم ، زیرا اختلافات عمده ای در مورد خطرات پزشکی وجود دارد و متوجه شدیم که یک زوج همجنسگرای دیگر توسط همان کلینیک رد شده است ، توصیه می کند که پرونده آنها بیش از حد پیچیده است ، اگرچه آنها فقط نیازهای IVF استاندارد دارند. این باعث تعجب ما شد ، زیرا من مورد تبعیض قرار گرفته ام - من قبلا قادر به ازدواج یا خدمت در ارتش نبودم ، و ممکن است مورد تبعیض شغلی (هرگز اتفاق نیفتاده) و تبعیض مسکن (که به عنوان صاحبخانه احتمالی اتفاق افتاده است) قرار بگیرم. من را کاملاً قانونی رد کرد). این کلینیک قاطعانه دلیل بودن ما را انکار کرد. به طور خلاصه ، تنها مانع قطعی در تبدیل شدن به پدر و مادر همجنسگرا این بود که به وضوح به کمک زیادی از طرف زنان نیاز داشتیم. اهداکنندگان جنین ، سپس جایگزین ، اهداکننده تخمک ما ، اهدا کننده شیر مادر ، و فقط بسیاری از زنان شگفت انگیز که وقتی ما بچه ها را در فرودگاه دستکاری می کنیم یا در فروشگاه از ما چیزهای زیبا می گویند کمک می کنند. کل تجربه دیدگاه من در مورد دولت آمریکا را دوچندان کرده است ، این است که مردان مدت طولانی نمایش را اجرا می کنند و زنان شگفت انگیز هستند ، پس چرا ما برای چند صد سال مهار آنها را نمی دهیم؟

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

تئوری مدیریت ترور سعی دارد رفتار انسان را با این فرض توضیح دهد که آگاهی از مرگ و میر ما باعث وحشت فلج می شود. با این حال ، کنجکاوی بیمارگونه ممکن است نشان دهد که ما عموماً با تصور مرگ چنین وحشتی را تجربه نمی کنیم. همچنین ، آینده تئوری مدیریت تروریسم مبهم به نظر می رسد ، زیرا محققان قادر به تکرار یافته های سنتی نیستند. ما می دانیم که سرانجام خواهیم مرد تا آنجا که می دانیم ، انسانها تنها حیواناتی هستند که قادر به درک مرگ و میر خود هستند. ما می دانیم که روزی خواهیم مرد ، و معنای آن را می فهمیم. جالب اینجاست که آگاهی از مرگ و میر ما می تواند بر نحوه رفتار ما تأثیر بگذارد. یک نظریه تأثیرگذار در مورد تأثیر آگاهی از مرگ بر رفتار تئوری مدیریت ترور است. طبق این نظریه ، سازگاری های فرهنگی و روانی خاصی برای کاهش وحشت اجتناب ناپذیری که به دلیل آگاهی از مرگ و میر خود ما بوجود می آید ، وجود دارد. به عنوان مثال ، تئوری مدیریت ترور معتقد است که انسانها برای کمک به رفع اضطراب ناشی از آگاهی از اینکه روزی از بین خواهیم رفت ، به عزت نفس نیاز دارند. 1 پیش فرض دیگر این نظریه این است که مردم از این اضطراب در دانش متعلق بودن به یک جامعه و احساس امنیت ناشی از آن آرامش می یابند. در همین راستا ، تئوری مدیریت ترور پیش بینی می کند که مردم وقتی با افکار مرگ خود روبرو می شوند ، از جهان بینی خود دفاع می کنند و ارزش های فرهنگی خود را حفظ می کنند. کنجکاوی و وحشت مرگ نظریه مدیریت ترور طی سه دهه گذشته صدها نشریه را جمع آوری کرده است. در بسیاری از این مطالعات ، تعدیل کنندگان مهم عزت نفس و یافته های دفاع از جهان بینی مورد بررسی قرار گرفته اند. با این حال ، یک مجری بالقوه با کنجکاوی در ادبیات حضور ندارد. در جستجوی ادبیات ، نتوانستم بسیاری از مطالعات راجع به ارتباط کنجکاوی با پاسخهای برجسته مرگ و میر پیدا کنم. یک مطالعه درباره کنجکاوی در مقاله اخیر بررسی نظریه مدیریت ترور ذکر شده است ، با این حال مقاله ای که ذکر شد هنوز منتشر نشده است و نمی توان به صورت آنلاین به آن دسترسی داشت. طبق این بررسی ، نتایج مقاله منتشر نشده نشان می دهد که اقلیت قابل توجهی از شرکت کنندگان هنگام یادآوری مرگ احساس پذیرش یا کنجکاوی را گزارش می دهند. علاوه بر این ، این پاسخ ها با سطح پایین تری از دفاع جهان بینی مرتبط هستند. آزمایشات پیگیری (که همچنین منتشر نشده اند) ظاهرا نشان داد که تشویق شرکت کنندگان به فکر کردن در مورد مرگ با پذیرش یا کنجکاوی ، اثرات برجستگی مرگ و میر در دفاع از جهان بینی را از بین می برد .2 مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد یک مطالعه منتشر شده توسط تاد کشدان و همکارانش نشان داد که شرکت کنندگان در کنجکاوی صفاتی به نشانه های برجسته کلاسیک مرگ و میر پاسخ دفاعی نمی دهند. [ترجمه گوگل] با این وجود ، از بین صدها نشریه تئوری مدیریت ترور ، فقط چند مطالعه منتشر شده کنجکاوی را بررسی کردند آیا کنجکاوی بیمارگونه در اینجا مهم است؟ چگونه این واقعیت فرضی را که انسان از یادآوری مرگ وحشت دارد با این مشاهده که به نظر می رسد بسیاری از افراد در پاسخ به یادآوری های مرگ کنجکاوی نشان می دهند ، سازگار کنیم؟ من سعی کرده ام ببینم چگونه کنجکاوی بیمارگونه با برجستگی مرگ و میر و دفاع از جهان بینی ارتباط دارد. متأسفانه ، من نتوانسته ام نظریه کلاسیک مدیریت ترور را تکرار کنم که برجستگی مرگ و میر منجر به دفاع از جهان بینی آنها می شود. من قادر به تکثیر مطالعات کلاسیک نظریه مدیریت ترور نیستم. چندین مطالعه منتشر شده ناسازگاری یافته است که سازگاری آن با نظریه مدیریت ترور دشوار است. 5 گاهی اوقات مطالعات تأثیر برجستگی مرگ و میر بر عزت نفس و دفاع از جهان بینی را پیدا می کنند ، و گاهی اوقات اینگونه نیست. عدم توانایی در تکرار نظریه همانند سازی مسئله بزرگی در روانشناسی است. تلاش های گسترده در تخمین همانند سازی نشان داده است که کمتر از نیمی از مطالعات روانشناختی قابل تکرار هستند .6 یکی از این تلاش ها در ارزیابی تکرار ، پروژه آزمایشگاه های بسیاری است. این پروژه با استفاده از چندین آزمایشگاه در سراسر جهان نظریه های تأثیرگذار روانشناسی را آزمایش می کند. یک مطالعه اخیر بسیاری از آزمایشگاه ها آزمایش کرده است که آیا درگیری نویسنده اصلی بر مطالعات تکثیر تأثیر دارد یا نه. 7 برای این کار ، آنها از نظریه کلاسیک مدیریت ترور استفاده کردند که برجستگی مرگ و میر منجر به دفاع از جهان بینی می شود.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

سردردهای ناشی از استفاده بیش از حد از دارو ، که به عنوان "سردردهای برگشتی" نیز شناخته می شود ، قبلاً با استفاده بیش از حد از داروهای مسکن بدون نسخه یا داروهای ضد میگرن تجویز شده در هنگام حمله میگرن مرتبط بوده است. بیماران میگرنی مزمن که از شاهدانه استفاده می کنند ، شش برابر بیشتر از همتایان خود که از محصولات شاهدانه استفاده نمی کنند ، سردردهای برگشتی را تجربه می کنند. توصیه به بیماران میگرنی مزمن برای محدود کردن یا جلوگیری از مصرف شاهدانه ممکن است خطر ابتلا به چنین سردردهایی را کاهش دهد. بر اساس یافته های تحقیقات اولیه از دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد ، استفاده از شاهدانه برای کاهش علائم سردرد میگرنی ممکن است با افزایش خطر سردرد بیش از حد دارو (یعنی "سردردهای برگشتی") همراه باشد. پیش چاپ این مقاله (ژانگ و ولدمنوئل ، 2021) هنوز بررسی همتا در ژورنالی را به پایان نرسانده است ، اما خلاصه مقاله عملاً در هفتاد و سومین نشست سالانه آکادمی عصب شناسی آمریکا از 17 تا 22 آوریل 2021 ارائه خواهد شد. هدف از این مطالعه مقدماتی ، نیوشان ژانگ و یوهانس ولدمانیوئل این بود که "بررسی کنند آیا استفاده از حشیش باعث پیش بینی سردرد بیش از حد دارو (MOH) در بیماران میگرنی مزمن (CM) می شود." ژانگ و ولدمیوانل سوابق 368 نفر را که حداقل به مدت یک سال میگرن مزمن تجربه کرده اند ، تحلیل کردند. داده های تحقیق آنها توسط STARR ، "مخزن داده تحقیقات پزشکی استنفورد" ارائه شده است. از این 368 نفر ، 150 نفر خود را به عنوان مصرف کننده حشیش معرفی می کنند. "اشکال مختلف محصولات شاهدانه مورد استفاده [بیماران میگرنی مزمن] شامل محصولات استنشاق (مفاصل ، دستگاه های الکترونیکی بخار دهی) ، محصولات خوراکی خوراکی (کلوچه ، قرص ، صمغ ، تنتور ، نعناع) ، محصولات موضعی (روغن ها ، پمادها ، کرم ها ، وصله ها) ) ، "نویسندگان توضیح می دهند. از 368 نفر مورد مطالعه ، 212 بیمار سردرد بیش از حد دارویی داشتند. 156 نکرد نویسندگان می نویسند: "ما دریافتیم که وجود مصرف شاهدانه به طور قابل توجهی احتمال سردرد ناشی از مصرف بیش از حد دارو در بیماران مبتلا به میگرن مزمن را افزایش می دهد." به طور قابل توجهی ، تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بیماران میگرنی مزمن که از شاهدانه استفاده می کنند شش برابر بیشتر از همتایان خود که از شاهدانه استفاده نمی کردند ، دچار "سردردهای برگشتی" MOH می شوند. کودکان زیر 18 سال از مجموعه داده ها حذف شدند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد ژانگ در یک خبرنامه گفت: "بسیاری از افراد مبتلا به میگرن مزمن در حال حاضر با حشیش خوددرمانی می کنند و برخی شواهد نشان می دهد که حشیش می تواند به درمان انواع دیگر درد مزمن نیز کمک کند." "با این حال ، ما دریافتیم که افرادی که از حشیش استفاده می کنند به طور قابل توجهی احتمال ابتلا به سردرد بیش از حد دارویی یا سردرد برگشتی را در مقایسه با افرادی که حشیش استفاده نمی کنند ، افزایش داده است." به گفته نویسندگان ، این مطالعه موردی مرجع اولین مطالعه در نوع خود برای ارزیابی ارتباط بین سردردهای برگشتی و مصرف شاهدانه در بیماران میگرنی مزمن است. با این حال ، آنها همچنین خاطر نشان کردند که از آنجا که تحقیقات آنها به داده های مبتنی بر بیمارستان مبتنی بر گذشته از STARR متکی بود ، یافته ها ممکن است نمایانگر جمعیت عمومی میگرن مزمن نباشد. نویسندگان اظهار داشتند: "به همین ترتیب ، تجزیه و تحلیل علت بر اساس نتایج ما قابل تأیید نیست." برای تعیین وجود رابطه علت و معلولی بین مصرف شاهدانه و سردرد بیش از حد دارو در بیماران میگرنی مزمن ، به مطالعات طولی نیاز است. نویسندگان نتیجه گیری کردند: "استفاده از شاهدانه به طور قابل توجهی به شیوع سردرد بیش از حد دارو در میگرن مزمن [بیماران] کمک می کند. انجمن شاهدانه و مخدر دو طرفه مشاهده شد - استفاده از یک استفاده بیشتر از دیگری". "توصیه به بیماران میگرنی مزمن با سردرد بیش از حد دارویی برای کاهش مصرف شاهدانه ممکن است به درمان م [ثر [سردرد برگشتی] کمک کند."

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

آیا همه ما نمی خواهیم بیشتر زندگی کنیم ، جوانتر به نظر برسیم ، سریعتر بدویم و قوی تر باشیم؟ زندگی طولانی تر و سالم به معنای داشتن وقت بیشتر در کنار عزیزانمان و فرصت های بیشتر برای خوشبختی است. طول عمر لزوماً به معنای افزایش طول عمر انسان به 200 سال فی نفسه نیست ، بلکه به معنای شاد نگه داشتن ، فعال بودن و هوشیاری بزرگسالان در طول سالهای بعدی زندگی آنها است. جستجوی جوانی به طور معمول به لوسیون ها ، مکمل ها ، برنامه های ورزشی و رژیم های غذایی تبدیل می شود ، اما به زودی ممکن است داروی جدیدی از سوی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) تأیید کند که برای حفظ و نگهداری چشمه جوانی نیرو بپیوندد. راپامایسین ، که به آن سیرولیموس یا راپامون نیز گفته می شود ، ممکن است پاسخی برای تمایل ما برای داشتن زندگی سالم و طولانی تر باشد. امروزه ، راپامایسین یک داروی مورد تأیید FDA است که برای جلوگیری از رد عضو پس از جراحی پیوند استفاده می شود و همچنین برای درمان برخی سرطان ها استفاده می شود ، بنابراین طول عمر را بهبود می بخشد. راپامایسین از سیستم دفاعی بدن برای مقابله با مهاجمان خارجی و عفونت ها جلوگیری می کند. این سیستم ایمنی را فریب می دهد و معتقد است که کبد یا پانکراس جدید مهاجم خارجی نیست و به اعضای تازه پیوند شده اجازه می دهد تا به طور هماهنگ در بدن شما زندگی کنند. این دارو برای دهه ها در کرم ها ، موش ها ، سگ ها و انسان ها مورد مطالعه قرار گرفته و پتانسیل بالایی را برای خواص ضد پیری نشان داده است. تاریخچه راپامایسین راپامایسین اولین بار در اواسط دهه 1900 به عنوان دارویی برای مبارزه با عفونت های قارچی کشف شد. در اصل از یک نمونه خاک در جزیره ایستر (که به آن راپا نویی نیز گفته می شود) در طی یک تحقیق تحقیقاتی در کانادا در سال 1960 پیدا شد. این نمونه برای چند سال در آزمایشگاه مونترال نشسته بود تا اینکه یک محقق به ویژگی های قدرتمند مبارزه با سرطان و پیوند اعضا پی برد. در سال 1994 ، FDA برای جلوگیری از رد عضو در بیماران پیوند کبد ، راپامایسین را تصویب کرد (5). راپامایسین نه تنها به عنوان داروی مقابله با سرطان و داروی ضد رد برای بیماران تحت پیوند اعضا استفاده می شود ، بلکه همچنین پس از جراحی قلب برای جلوگیری از تنگ شدن مجدد رگ های خونی قلب به منظور بهبود جریان خون ، از آن استفاده می شود ، بنابراین بهبود طول عمر (4) عملکردهای داخلی راپامایسین راپامایسین روند پیری سلول های سالم را کند کرده و رشد و متابولیسم سلول های ناسالم و سرطانی را مسدود می کند. سلولهای سرطانی سریعتر از سلولهای سالم طبیعی در بدن رشد می کنند و تکثیر می شوند و در نتیجه ، سلولهای سرطانی غالباً از سلولهای سالم ما پیشی می گیرند. راپامایسین سیگنالهای خاصی را در سلولهای سرطانی هدف قرار داده و روند رشد آنها را مختل و کند می کند. در نتیجه ، راپامایسین از متابولیسم سلول های سرطانی جلوگیری می کند و یک درمان ضد سرطان امیدوار کننده محسوب می شود. در سال 2007 و 2009 ، دو داروی دیگر تأیید شده توسط FDA ، تمسیرولیموس ، و ائرولیموس ، معروف به "راپالوگ" ، از راپامایسین برای درمان سرطان پیشرفته کلیه گرفته شده است (4). از آن زمان ، تعداد زیادی از مطالعات تحقیقاتی نشان داده است که راپامایسین و "راپالوگ" های آن نه تنها برای درمان رد عضو و سرطان مفید هستند بلکه برای درمان سایر بیماری های مزمن پزشکی و اخیراً پیری نیز استفاده می شوند. (4) همه ما می توانیم علائم فیزیکی پیری را تشخیص دهیم. پوست چروکیده ، موهای خاکستری و ساختارهای استخوانی قابل مشاهده ، اما چه اتفاقی در بدن ما می افتد که این تغییرات فیزیکی را تحریک می کند؟ روند پیری فراتر از عمق پوست است. می توان آن را تا سطح سلول های ما ردیابی کرد. هر چه پیرتر می شویم ، فرایندهای بیولوژیکی درون سلول های ما ، همراه با عوامل محیطی مانند نور خورشید ، آلودگی هوا و سموم موجود در رژیم غذایی ، باعث تغییر در ساختار و عملکرد سلول های ما می شوند. با افزایش سن ، سلولهای ما به DNA آنها آسیب می رسانند. DNA "مغز" سلول ها است و شامل تمام اطلاعاتی است که سلول های ما برای زنده ماندن و عملکرد صحیح نیاز دارند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد در طی شرایط استرس زا مانند آسیب به خورشید ، سموم محیطی ، یا آسیب سلول های داخلی ، سلول های آسیب دیده برنامه ریزی می شوند تا "خودکشی سلول" کنند و از بین بروند. سلولهای سالم برای زنده ماندن برنامه ریزی شده اند. سلولهای آسیب دیده تا حدی قابل ترمیم هستند. قطعات غیر قابل جبران را می توان به بیرون پرتاب کرد ، و باعث می شود قطعات سالم سلول پیر در روند ترمیم و زنده ماندن قرار بگیرند. راپامایسین با کاهش سرعت رشد و حتی القا and "خودکشی سلولی" باعث رشد کنترل نشده سلولهای سرطانی می شود و به سلولهای سالم و غیر سرطانی اجازه می دهد تا هنگام مرگ سلولهای سرطانی ناسالم زنده بمانند. تحقیقات ضد پیری نشان داده است که راپامایسین همان پتانسیل را دارد که با دور ریختن سلولهای غیر قابل جبران سلولهای پیری را تحریک می کند و سلولهای پیر را با استفاده از "قسمتهای سالم" آنها برای ترمیم و رشد زنده می مانند و بنابراین طول عمر ما را افزایش می دهد (7). این شبیه تعمیر ماشین قدیمی است که کار نمی کند. موتور و رادیاتور خراب تعمیر یا تعویض می شود و قطعات کار در ماشین رها می شود و باعث می شود ماشین جدید باشد و عمر آن طولانی می شود. تعقیب "چشمه جوانی" طی دهه گذشته ، در تعداد گزارشات بالینی بررسی اثرات راپامایسین و ارتباط آن با ضد پیری ، انفجار گسترده ای رخ داده است. در سال 2009 ، مطالعه ای توسط هریسون و همکاران انجام شد. نشان داد که راپامایسین هر دو مرد میانسال را گسترش می دهد

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

زمستان سخت طولانی برای همه بوده است - چیزی شبیه همه گیر برای اضطراب و انزوای شما نیست - اما ما می توانیم از ظهور دنیای طبیعی بهار استفاده کنیم. با طولانی شدن روزها و سبزتر شدن دنیای اطراف ما ، ما می توانیم جاده پیش رو را دوباره ارزیابی کنیم و روی آنچه هنوز باید انجام شود تمرکز کنیم تا بهترین افراد بتوانند شکوفا شوند. هنگامی که در جاده پیش رو قدم می گذاریم ، خودآگاهی و دانش بهترین همراه ما هستند. یک فصل جدید - به ویژه یک دوره تولد دوباره - زمان مناسبی برای تمرکز بر خود و امکان است. در اینجا پنج استراتژی مختلف برای پیشرفت شما آورده شده است 1. تمرین شلوغی در دنیای واقعی نگاهی به آنچه انجام نشده است - آنچه اجازه داده اید در آن جمع شود یا در آن شرکت نکرده اید - بخشی از آماده شدن خود برای بهار است. این می تواند چکمه ها و کفش های جمع شده درب منزل ، کشوی آب که بیش از حد پر شده است یا لباس های جمع شده روی صندلی اتاق خواب. (آخرین مورد من است.) مطالعات نشان می دهد که درهم و برهمی جسمی می تواند سرعت ما را کاهش دهد ، به ما احساس کند انجام هر کاری غیرمجاز است و باعث می شود خانه های ما بیشتر از یک زندان عقب نشینی کنند ، خصوصاً در بسیاری از موارد از ما در آنجا کار می کنیم شل و ول کردن یکی از روش های کنترل زندگی شماست - چه به معنای واقعی و چه به صورت نمادین - و زیبا و جذاب نشان دادن فضای شما مطمئنا روحیه شما را تقویت می کند. به هر حال ، پاک کردن ایمیل در جعبه باعث می شود احساس سبکی نیز داشته باشید. لیستی از فضاهایی را که می خواهید مقابله کنید تهیه کنید و آنها را یکجا انجام دهید. آنچه را که دیگر نمی خواهید و نیازی به آن ندارید ، بیندازید یا اهدا کنید. پیشرفت را با عکس های قبل و بعد جشن بگیرید! 2. پاکسازی داخلی باغ برای شکوفایی یک باغ در بهار ، باید گیاهان را تمیز کرد ، برگها باید چنگک شوند ، ساقه های چوبی نیاز به هرس دارند و خاک باید برگردانده و تغذیه شود. باغهای داخلی ما هیچ تفاوتی ندارند به خود قول دهید که یک باغبان داخلی حتی بهتر شوید و با پاسخ دادن به سوالات زیر به صورت مکتوب در یک ژورنال یا کامپیوتر شروع کنید. لطفاً انتقاد از خود را حفظ کنید و به یاد داشته باشید که روند خنک کننده را انجام دهید. از حالا ، بزرگترین مانع بهبودی من از دوران کودکی چیست؟ برای عبور از این انسداد چه راهکارهایی اتخاذ می کنم؟ به کدام عادت ذهنی نیاز دارم که بیشتر کار کنم؟ (این می تواند مثبت مانند شفقت به خود باشد یا منفی مانند نشخوار فکری.) از چه مشکلات و برخوردهایی اجتناب کرده ام؟ چگونه برای مقابله با آنها جلو خواهم رفت؟ آیا در زندگی من "چوب مرده" وجود دارد که نیاز به هرس داشته باشد؟ چگونه برای تغییر آن مناطق زندگی ام تلاش خواهم کرد؟ 3. پروژه رشد سبز من قبلاً در این مورد نوشتم و محبوبیت آن در بین خوانندگان ثابت شده است. حتی اگر شما یک باغبان نیستید - و بسیاری از شما نیستید - یا در یک آپارتمان بدون فضای بیرونی زندگی می کنید ، در مورد دیدن رشد و تغییر در عمل و واقعی ساختن استعاره نکته ای الهام بخش و تحول آور وجود دارد. بله ، من اینجا گیاهان را صحبت می کنم. اگر قبلاً در داخل یا خارج از خانه باغبانی می کنید ، احتمالاً می توانید فقط روی دنیزهای سبز دنیای شخصی خود تمرکز کنید ، اما اگر این کار را نکنید ، این کاملاً سرحال است! ساده ترین کار این است که یک گیاه کوچک خریداری کنید که رشد جدیدی روی آن باشد. یک pothos یا philodendron عملاً از بین می رود ، بنابراین اگر تازه کار هستید ، با یکی از آنها شروع کنید. شما همچنین می توانید DIY کنید و یک گیاه رشد دهید! ساده ترین آنها یک سیب زمینی شیرین است که در نهایت واقعاً زیبا می شود. از یک سیب زمینی شیرین ارگانیک استفاده کنید و انتهای نوک تیز آن را در یک ظرف آب قرار دهید ، و چهار خلال دندان را به سمت کناره های آن بچسبانید تا یک سوم راه از بالا به پایین بیاید تا قسمت بالای آن در معرض دید قرار گیرد. هر دو یا سه روز آب را تعویض کرده و در پنجره آفتابی قرار دهید. در عرض چند هفته ، یک انگور شروع به جوانه زدن می کند! اگر تاک بیش از حد لگی شد ، فقط آن را عقب بزنید تا گیاه تر شود. شما می توانید انگور سیب زمینی شیرین خود را به خاک گلدان پیوند بزنید یا آن را به یکی از دوستان خود با باغ بدهید. بله ، انگور سیب زمینی شیرین خوراکی تولید می کند!

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

فقط 39 ایالت آموزش جنسی را الزامی می کنند ، 17 کشور آنها باید از نظر پزشکی دقیق باشد و 19 ایالت فقط آموزش پرهیز را مجاز می دانند. آموزش جامع جنسی باید شامل اطلاعاتی در مورد پیشگیری از بارداری و بیماری ها ، و همچنین مهارت های اجتماعی و آنچه توافقی است. تقریباً نیمی از نوجوانان و جوانان اطلاعات مفیدی در مورد رابطه جنسی از هیچ منبع دریافت نمی کنند. حدود یک چهارم بزرگسالان جوان گفتند که برای یادگیری نحوه رابطه جنسی به تماشای پورنو متکی هستند. این مورد در مورد مردان جوان بیشتر از زنان جوان است ، زیرا این افراد در مورد رابطه جنسی از دوست پسر خود یاد می گیرند. پورنو منبع خوبی برای رفتار سالم جنسی نیست. هنگامی که اوایل دهه 70 به بلوغ نزدیک می شدم ، اوهایو کلاس های آموزش جنسی را در کلاس ششم واگذار کرد. مدرسه مشایخی که در آن تحصیل کردم ، اگر روح نبود ، طبق قانون عمل می کرد. آنها "شب پسران و پدران" را ترتیب دادند. در حالی که پدران در یک اتاق منتظر بودند ، پدر تام پسران را به اتاق دیگری هدایت کرد تا به ما صحبت کنند. او گفت: "مردان". بله ، او ما را مردان خواند. "مردان ، آیا می دانید رابطه جنسی چیست؟" کدام پسر 12 ساله اذعان می کند که همه چیز راجع به رابطه جنسی ، به خصوص در مقابل همسالانش نمی دانسته است؟ نگاهی عصبی به هم انداختیم و سری تکون دادیم. پدر تام گفت: "خوب". "پس بیایید در عوض در مورد دین صحبت کنیم." آخر شب ، او به هر پدر یک بروشور داد. او به ما گفت ، "حالا مردان ، این را از پدر خود بخواهید وقتی آماده شدید." چند روز بعد ، شهامتم را بلند کردم و از پدرم دفترچه خواستم. این فرآیند تلقیح را از نظر کلینیک استریل توضیح داد. بعد از خواندن آن ، هنوز نمی دانستم چگونه رابطه جنسی برقرار کنم. وضعیت آموزش جنسی بهبود نیافته است نیم قرن گذشته است و وضعیت آموزش جنسی در این کشور به سختی بهبود یافته است. طبق گفته های امیلی روتمن ، محقق بهداشت عمومی دانشگاه بوستون و همکارانش ، فقط 39 ایالت آموزش جنسی را الزامی می کنند و از این تعداد ، تنها 17 ایالت باید از نظر پزشکی دقیق باشند. علاوه بر این ، 19 کشور فقط آموزش "پرهیز" را مجاز می دانند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد ظاهراً بسیاری از نوجوانان و نوجوانان یا اطلاعات تحریف شده ای دریافت می کنند و یا اینکه اصلاً چیزی دریافت نمی کنند. پس ، جوانان آمریکا چگونه در مورد رابطه جنسی یاد می گیرند؟ این سوالی است که روتمن و همکارانش در مقاله ای که اخیراً در بایگانی رفتارهای جنسی منتشر کرده اند ، بررسی کردند. همانطور که راتمن و همکارانش اشاره کردند ، آموزش جامع جنسی شامل مواردی فراتر از حقایق تلقیح است. همچنین شامل اطلاعاتی در مورد چگونگی پیشگیری از بارداری و بیماری ها - غیر از پرهیز از بارداری است. علاوه بر این ، نوجوانان باید مهارت های اجتماعی مربوط به رابطه جنسی را بیاموزند. این مهارت ها شامل مواردی مانند نحوه برقراری ارتباط با علاقه و مذاکره در مورد محدودیت ها ، از جمله نحوه درک نشانه های غیرکلامی است. علاوه بر این ، آنها باید رابطه جنسی را به عنوان یک تجربه متقابل لذت بخش و پر از احساس درک کنند. و سرانجام ، آنها باید یاد بگیرند که چگونه امتناع جنسی را با ظرافت ، یعنی با احترام به احساسات طرف مقابل و بدون آنکه به عنوان توهین شخصی تلقی شود ، بپذیرند. برای درک بیشتر منابع اطلاعاتی که جوانان برای یادگیری در مورد رابطه جنسی به آنها اعتماد می کنند ، روتمن و همکارانش داده های 600 نوجوان 14 تا 17 ساله و 666 بزرگسال جوان 18 تا 24 ساله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. برای اطلاعات در مورد رابطه جنسی ، از جمله اینکه آیا آنها اطلاعات سلامت جنسی را از والدین خود دریافت کرده اند یا خیر. آنها همچنین به س questionsالات مربوط به تجربیات جنسی انفرادی و شریک زندگی و همچنین اینکه آیا در حال حاضر در یک رابطه عاشقانه درگیر بوده اند ، پاسخ دادند. جوانان اطلاعات مفیدی از هیچ منبعی دریافت نمی کنند یک نتیجه ناامیدکننده اما شاید تعجب آور این نبود که تقریبا نیمی از نوجوانان و جوانان گفتند که هیچ اطلاعات مفیدی در مورد رابطه جنسی از هیچ منبع دریافت نکرده اند. در میان کسانی که گفتند اطلاعات جنسی قابل اعتماد به دست آورده اند ، منابع به هر دو گروه سنی و جنسیت بستگی دارد. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد نوجوانان گزارش دادند که بیشتر اطلاعات خود را از والدین یا از دوستانشان می گرفتند. تعداد کمی از پاسخ دهندگان در این گروه سنی گزارش داده اند که برای یادگیری جنسیت ، پورنو تماشا می کنند. این یافته می تواند ترس از ترس بسیاری از والدین از نوجوانان خود در حال تماشای پورنو را کاهش دهد. آن نوجوانانی که در مورد رابطه جنسی با والدین خود مکالمه داشته اند گفتند که این مفیدترین منبع اطلاعاتی است. با این حال ، کسانی که چنین بحثی نداشته اند گفتند که اطلاعات بیشتر در تلویزیون ، مجلات یا اینترنت (اما نه پورنو) برای آنها مفیدترین است. به عبارت دیگر ، نوجوانان واقعاً قدر آن را می دانند که والدینشان در مورد رابطه جنسی با آنها صادقانه صحبت کنند. یک چهارم بزرگسالان جوان درباره جنسیت از پورنو یا از شرکا اطلاعات می گیرند در مقابل ، بسیاری از جوانان بزرگسال اظهار داشتند که بیشتر اطلاعات خود را در مورد رابطه جنسی از طریق پورنو یا از شریک جنسی خود به دست می آورند. با این حال ، این بر اساس جنسیت خراب شد. حدود یک چهارم بزرگسالان جوان گفتند که بیشتر به تماشای فیلم های پورنو متکی هستند تا یاد بگیرند که چگونه هک کنند

  • amirreza asadi