علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

درک عمومی و تخصصی از اختلال وسواس فکری عملی (OCD) طی دهه گذشته به طرز چشمگیری بهبود یافته است. در حال حاضر پزشکان پزشک احتمالاً ممکن است بیماری را که مبتلا به OCD است زندگی کرده و آنها را بطور مناسب ارجاع دهند. اگرچه مردم هنوز از اصطلاح OCD سو "استفاده نمی کنند (" من در مورد کیف مداد خود بسیار OCD هستم! "و غیره) ، جستجوی تحت هشتگ OCD در یک بستر رسانه های اجتماعی به احتمال زیاد محتوای واقعی OCD ارسال شده را به ارمغان می آورد توسط مبتلایان ، به جای تصاویر سنگ فرش برنده و "arhhh! OCD من!" زیرنویس یا شوخی در مورد "اختلال گربه وسواسی".

با این حال ، هنوز هم غیر معمول نیست که فرد مبتلا به OCD قبل از کمک یا تشخیص به مدت طولانی منتظر بماند. میانگین زمان بین بروز علائم در OCD و دریافت کمک با توجه به منبع مورد مطالعه متفاوت است ، اما اکثر آنها آن را در منطقه بیش از یک دهه قرار می دهند. به طور خلاصه ، به عنوان کسی که بسیاری از افراد مبتلا به OCD را از طریق شرکت در گروه های پشتیبانی و کارگاه ها و تسهیل آنها می شناسد ، اغلب به نظر من می رسد که تأخیر در دسترسی به پشتیبانی یا دریافت تشخیص بیشتر از جایی است که فرد مبتلا بیش از آنکه اجبارهای جسمی و اجباری داشته باشد ، اجبار روانی داشته باشد. اما شاید تعجب کنید که اجبارهای ذهنی چیست؟

همه OCD شامل وسواس است (افکار ناخواسته ای که باعث پریشانی قابل توجه شما می شوند ، مانند "اتفاق ناگواری برای خانواده من خواهد افتاد") و به دنبال آن اجبارها ، عملی است که در پاسخ به فکر ناراحت کننده انجام می شود (به عنوان مثال ، "من باید لمس کنم انگشتان من 20 بار برای جلوگیری از این اتفاق بد برای خانواده ام "). آنچه که اغلب حتی توسط پزشکان و متخصصان بهداشت روان به درستی درک نمی شود این است که اقدام انجام شده لازم نیست که جسمی باشد. شخصی که شروع به شمردن در سر خود می کند ، یا عبارتی را تکرار می کند که احساس می کند "خنثی" می شود یا فکر او را درباره اتفاق ناخوشایندی که برای خانواده اش می گذارد اصلاح می کند ، به همان اندازه که مجبور می شود انگشتان پای او را لمس کند ، یک عمل اجباری را نیز انجام می دهد در پاسخ.

همانطور که پاتریشیا زوریتا اونا ، Psy.D. (همچنین به نام دکتر Z. شناخته می شود.) ، نویسنده Living Beyond OCD با استفاده از درمان پذیرش و تعهد ، اظهار نظر می کند: "اجبارهای ذهنی اعمال ذهنی هستند که از ساده ای به پیچیده دیگر متفاوت هستند ؛ به همان اندازه که اجبارهای عمومی ناراحت کننده هستند ، می توانند توسط هر فردی ایجاد شوند. از نوع وسواس ، و هدف از بین بردن ترس ، وحشت و احساسات وحشتناک است ، حتی فقط برای کمی. " مشاهدات من این است که کسانی که عمدتاً یا به طور کامل اجبارهای ذهنی را تجربه می کنند ، برای دریافت کمک طولانی تر می شوند ، احتمالاً منطقی است. از نظر من ، بزرگترین نکته منفی در انجام اجبار در ذهن شما این است که هیچ کس متوجه آن نخواهد شد. بزرگترین نقطه ضعف در انجام اجبار در سر شما این است که هیچ کس متوجه نخواهد شد.

توجه به این نکته مهم است که به سادگی تجربه یکی از مثال های فوق به معنای ابتلا به OCD یا مجبور بودن به ذهن نیست. واضح است که ، به طور متوسط فردی که در حال دعا یا تعجب در مورد مسائل وجودی است احتمالاً OCD ندارد. مانند سایر موارد OCD ، نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است که این اقدامات چقدر زمان می برد و به طور قابل توجهی میزان آزار شما را ایجاد می کند. تجربه خواندن نماز اجباری به عنوان یک رفتار ایمنی (برای مثال اول ، تکرار "لطفا خدا نگذارد خانواده ام بمیرند" چندین بار تکرار می شود) ، با تجربه دعا بسیار متفاوت است زیرا شما درگیر تمرین معنوی که به زندگی شما معنی می بخشد.

گفته شد ، اگر مبتلا به OCD هستید یا اینکه در مورد اینکه آیا ممکن است س questionال کنید ، لیست فوق یک نقطه شروع مفید است که از آن می توانید تجربه خود را در نظر بگیرید.

 

  • ۹۹/۰۶/۲۹
  • amirreza asadi

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی