علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

پست الکترونیک
این پست بخشی از "مجموعه خردهای روانشناسی جریان اصلی (علمی ، پژوهشی و کاربردی)" است. ما نگاهی به الگوها و دیدگاه های غالب در زمینه مطالعه حکمت می اندازیم و می بینیم که آنها چه چیزی برای گفتن دارند. ما از هر سه سوال یکسان می پرسیم: خرد چیست؟ چرا مهم است؟ و چگونه می توان آن را توسعه داد یا به کار برد؟ امروز ما از نظر پارادایم خرد برلین به خرد می پردازیم. این رویکرد مطالعات حکمت در اوایل دهه 1980 با پاول ب بالتس و همکارانش در م Instituteسسه توسعه انسانی ماکس پلانک در برلین آغاز شد. طی سالهای متمادی با همکاری فریا دیتمن- کوهلی ، ژاکی اسمیت ، اورسولا استاودینگر ، و اوته کنزمن و دیگران توسعه و اصلاح شده است. همانند سایر پست ها ، هدف این مجموعه نقد یا ارزیابی دیدگاه های مختلف نیست ، بلکه هدف آن است که به خواننده علاقه مند تصوری از آنها برسد. شایستگیهای نسبی و محدودیتهای احتمالی آنها ممکن است در سری وبلاگهای آینده با کاوش دیدگاههای جایگزین ضمنی باشد یا به صراحت مورد توجه قرار گیرد.

خرد چیست؟

استیو هاروی / Unsplash
منبع: استیو هاروی / Unsplash
بالتس و دیگران با الهام از جستجوی یک تصویر جامع ، خصوصیات کلی خرد را که از تجزیه و تحلیل و تلفیق منابع فرهنگی - تاریخی و فلسفی به دست می آید ، شناسایی کردند. آنها با تعریف گسترده ای از خرد به عنوان "تعالی در رفتار و معنای زندگی" دست یافتند که می تواند تنوع آنچه را یافتند را در بر بگیرد. با این حال ، برخلاف بسیاری از رویکردهای دیگر ، آنها می خواستند این پدیده را به عنوان دانشمندان علوم اجتماعی مورد مطالعه قرار دهند و بنابراین برای عملیاتی کردن دیدگاه خود (تبدیل آن به اصطلاحاتی که می تواند به صورت تجربی مورد مطالعه قرار گیرد) لازم بود. برای این کار ، آنها تعریف خود را از خرد به عنوان "دانش و قضاوت متخصص در عملگرایی اساسی زندگی" اصلاح کردند (بالتس و اسمیت ، 2008). "منظور ما از عمل گرایی اساسی ، دانش و قضاوت در مورد ماهیت شرایط انسان و راه ها و روش های برنامه ریزی ، مدیریت و درک یک زندگی خوب است" (بالتس و استاودینگر ، 2000 ، ص 124).

به طور خاص تر ، آنها ادعا می کنند که خرد هم به دانش واقعی غنی و هم به دانش رویه نیاز دارد. دانش واقعی "شامل درک عمیقی از ماهیت انسان ، توسعه مادام العمر ، هنجارهای اجتماعی و پیامدهای آنها ، تغییر در روندها و نتایج رشد ، روابط بین فردی و نسلی و مسائل هویتی است" (بالتس و اسمیت ، 2008 ، ص 58). "دانش رویه ای در مورد عملکرد اساسی زندگی شامل راهکارها و اکتشافی برای مقابله با معنا و مفهوم زندگی است - به عنوان مثال ، اکتشافی برای مشاوره دادن و برای ساختن و توزین اهداف زندگی ، روشهای کنترل تعارضات زندگی و تصمیمات زندگی ، اگر توسعه مطابق انتظار پیش نرود ، و دانش در مورد استراتژیهای پشتیبان جایگزین داشته باشید »(بالتس و استاودینگر ، 2000 ، ص 125). بنابراین ، خرد به حساب آنها نه تنها داشتن دانش از انواع مختلف بلکه دانستن نحوه و زمان استفاده از آن است.

اقتباس از Baltes & Smith (2008)
منبع: اقتباس از Baltes & Smith (2008)
به این ، آنها سه "ملاک معیار" اضافی را که عمدتاً از آشنایی آنها با روانشناسی شناخت و شخصیت در طول زندگی ناشی می شود ، اضافه می کنند. اولین مورد "زمینه گرایی طول عمر" است و به توانایی تأمل در زمینه های مختلف زندگی فرد (به عنوان مثال ، تحصیل ، خانواده ، کار ، دوستان ، اوقات فراغت ، منافع عمومی جامعه و غیره) ، روابط متقابل و تغییرات فرهنگی آنها اشاره دارد. و اینها را در یک چشم انداز مادام العمر قرار دهید (یعنی گذشته ، حال و آینده). مورد دوم "نسبی گرایی ارزشی" است و به توانایی در نظر گرفتن و تحمل تفاوت های بین فردی در ارزش ها اشاره دارد. بدین منظور ، منظور آنها این نیست که بی اعتنایی به مقادیر را پیشنهاد دهند ، اما انعطاف پذیری را وارد می کنند تا تعادل و بهینه سازی مطلوب افراد و منافع عمومی باشد. سومین معیار توانایی تأیید عدم قطعیت است (یعنی اینکه معضل وجودی ما این است که نمی دانیم چرا همه چیز به روشی که اتفاق می افتد ، تمام اطلاعات ممکن برای دانستن اینکه چه اتفاقی می افتد یا آینده چه خواهد بود ، و غیره) و راه هایی برای مدیریت آن ایجاد کرده اند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

چرا مهم است؟

"از نظر ما ، خرد موضوعی تحقیقاتی است که آینده را نوید می دهد زیرا روانشناسان توجه خود را به ویژگیهای مثبت و تعالی در رفتار انسانها و کمکهای قابل توجهی به منافع عمومی جامعه معطوف می کنند. به طور خاص ، همانطور که توسط فلاسفه پیشنهاد شده است ، مطالعات در مورد طبیعت ، یکپارچگی و کاربرد خرد همچنین درک ما از کیفیت زندگی ، صلاحیت فردی ، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی را بیشتر می کند "(بالتس و اسمیت ، 2008 ، ص 61).

چگونه ممکن است توسعه یابد یا اعمال شود؟

بر اساس یافته هایی که از تحقیقات آنها به دست آمده است ، گروه برلین آنچه را که معتقد است پیشینیان مهم ، همبسته ها و واسطه های دانش مرتبط با خرد است ، کشف کرده است. مفاهیم این یافته ها این است که ممکن است شرایط مختلفی برای تسهیل به طور عمدی تنظیم شود

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

دو دوقلو یکسان می توانند برای یک مسئله از مشاور یکسان دیدن کنند ، اما یک دوقلو می تواند سود بیشتری کسب کند. در اینجا روش هایی وجود دارد که می توانید از مشاوره خود ، اعم از شغلی ، شخصی ، رابطه و هر آنچه که می خواهید استفاده کنید

انتخاب مشاور. توصیه دوست شما نسبت به بازبینی در سایتهایی مانند Yelp یا HealthGrades کمتر معتبر است. دومی بر اساس نظرات بسیاری از مشتریان است.

نه تنها بر اساس داشتن رتبه های بالا ، بلکه بر اساس اینکه آیا نظرات کاربران نشان می دهد مشاور در نوع مشکل شما تخصص دارد و سبک آنها مناسب به نظر می رسد ، سه کاندید را شناسایی کنید. برای این منظور ، به سایت تمرین کننده نیز مراجعه کنید. اگر احساس می کنید تناسب احتمالی دارد ، تلفن کنید. این یک احساس اضافی از رویکرد ، هوش و غیره آنها را فراهم می کند ، مگر اینکه در این تماس مشخص شود که ارزش حداقل یک جلسه تمرین کننده است ، با یک نامزد دوم یا حتی یک سوم تماس بگیرید.

آماده شدن برای یک جلسه

بر اساس مکالمه اولیه ، در مورد دستور کار جلسه اول توافق کنید. شاید آن را به صورت کتبی بیان کنید. تمرین کننده خوب دیدن دستور کار را از قبل قدردانی می کند زیرا این امر در آماده شدن برای جلسه و روشن شدن اهداف شما کمک می کند. البته ، تمرین کننده می تواند ، پیش از موعد یا در طول جلسه ، تغییر در دستور کار را پیشنهاد دهد.

به وقت تمرین کننده احترام بگذارید

در صورت نیاز به برنامه ریزی مجدد یا لغو آن ، حداقل 24 ساعت قبل به پزشک اطلاع دهید. تمرین کنندگان خوب مشغول هستند و با دادن اخطار به شما زمان می دهند تا کسی را از لیست انتظار خارج کنید. علاوه بر این ، احترام نشان می دهد. همانطور که افراد حرفه ای سعی می کنند با همه مشتریان نهایت مراقبت را داشته باشند ، آنها انسان هستند و بنابراین ممکن است نتوانند در برابر برنامه ریزی بیشتر ، حضور کمی بیشتر ، با مشتری محترم مقاومت کنند. و البته به موقع حاضر شوید. این یکی دیگر از نشانه های احترام و همچنین اطمینان شما از برگزاری جلسه کامل است.

جلسات را ضبط کنید

اگر می توانید جلسات را ضبط کنید ، از تمرین کننده بپرسید. گوش دادن به ضبط می تواند حتی از جلسه مفیدتر باشد. این بدان دلیل است که شما می توانید بدون نیاز به ارائه سوال در مورد پرسش ، تأمل کرده و پاسخ بهتری به سوالات مشاور ارائه دهید. همچنین ، در گوش دادن به خود ، ممکن است به همان روشی که مرور یک ویدیو در مصاحبه های مسخره شغلی یا شرکت در یک درس ورزشی مفید است ، در مورد خود بیاموزید.

استفاده از قانون چراغ راهنمایی را در نظر بگیرید

در مشاوره برای مشتری احساس عادی است که در مورد طولانی صحبت کردن ، عادی است. اما به طور کلی ، اگر بتوانید مختصر عمل کنید ، کارهای بیشتری انجام می شود. اگر تمایل به طولانی مدت بودن دارید ، استفاده از قانون چراغ راهنمایی را که من اغلب در این صفحات شرح داده ام ، در نظر بگیرید و در اینجا ، فقط آن را با وضعیت مشاوره تطبیق دهید: در طول 30 ثانیه اول بیان ، چراغ شما سبز است. در 30 دوم ، زرد است - ممکن است عاقلانه تر باشد که اجازه دهید مشاور صحبت کند. بعد از یک دقیقه ، نور شما قرمز است: مشاور احتمالاً احساس می کند باید پاسخ دهد. اگر لازم است بیشتر بگویید ، می توانید این کار را پس از پاسخ انجام دهید. این نه تنها اطمینان حاصل می کند که شما سخنان مشاور را می شنوید ، بلکه اجازه دادن به او در جلسه نیز می تواند شخص را هوشیار و باانگیزه نگه دارد - برای یک مشاور دشوار است که در تمام طول روز تمرکز کامل داشته باشد بیشتر اوقات در حالت گوش دادن باشید.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

قبل از مخالفت ، خوب فکر کنید

وقتی مشاور پیشنهادی می دهد ، مخالفت با آن وسوسه انگیز است. شاید مخالفت شما قانونی باشد اما گاهی اوقات به دلیل دفاع یا احساس خجالت است که خودتان به این ایده نرسیده اید. در صورت تردید ، حداقل احتمال شایسته بودن ایده مشاور را در نظر بگیرید. مشاوران معدودی مانند اکثر مواقع مخالفت یا مخالفت مثبت دارند. بعد از جلسه می توانید در مورد پیشنهادی تأمل کنید و البته آنطور که فکر می کنید قبول کنید یا رد کنید.

در صورت نیاز ریدایرکت کنید

بعضی اوقات ، ممکن است یک مشاور شما را در مسیری سوق دهد که اطمینان دارید غیرعاقلانه است. از هدایت با تاکتیک خجالتی نباشید ، به عنوان مثال ، "من آنچه را که گفتید در نظر گرفته ام و تعجب می کنم که آیا ممکن است مرور مجدد آن به اندازه سودآوری باشد (تغییر جهت پیشنهادی را وارد کنید)"

بازخورد پیشنهاد دهید

در طول جلسه ، وقتی مشاور کار موثری انجام می دهد ، در نظر بگیرید که مثلاً "خوشحالم که شما مرا مهار کردید. من با یک تانژانت بی ربط می رفتم." برعکس ، اگر یک مشاور کاری را انجام دهد که شما از آن راضی نیستید ، ممکن است با درایت آن را ذکر کنید ، به عنوان مثال ، "من دوست دارم پیشنهادات شما را بشنوم ، اما وقتی آنها را رد می کنم ، دیوانه نیستم که شما همچنان آنها را تحت فشار قرار دهید."

تکالیف را بخواهید

فقط بسیاری از کارها را می توان در طول جلسه انجام داد. بنابراین در پایان ، تکالیف مشاغل را از مشاور بخواهید. اگر پیشنهادش کنید معمولاً بهتر است. دلیلش این است که شما ممکن است بهتر بدانید که به چه چیزی نیاز دارید و انگیزه انجام آن را دارید.

بگو متشکرم

در پایان جلسات و شاید گاهی اوقات در یک یادداشت تشکر ، از مشاور تشکر کنید. همه ما دوست داریم از ما قدردانی شود. به عنوان مثال ، ممکن است بگویید ، "من می دانم که در این جلسه کار سختی بود. من از صبر شما قدردانی می کنم. "

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

بپرسید آیا می توانید e

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

مقاله اخیر واشنگتن پست در مورد "...‘ گزینه آسان "رئیس جمهور بایدن برای انجام آن به تنهایی با دموکرات ها برای تسکین ویروس کرونا" به وضوح تصویری از رئیس جمهور را نشان می داد که در آن پشت پرتره ای از آبراهام لینکلن صحبت می کرد. این اولین باری نبود که نام یا تصویر لینکلن در رابطه با ریاست جمهوری بایدن فراخوانی می شود و بدون شک آخرین بار نخواهد بود. رئیس جمهور آقای بایدن چندین بار به لینکلن استناد کرده است. رئیس جمهور بایدن در سخنرانی افتتاحیه خود با لینکلن همذات پنداری کرد و گفت (تأکید شده است): "و ژانویه دیگر در سال نو در سال 1863 ، آبراهام لینکلن اعلامیه رهایی را امضا کرد. وقتی او قلم را روی کاغذ گذاشت ، رئیس جمهور گفت ، و من نقل قول می کنم ، "اگر نام من هرگز به تاریخ بپیوندد ، برای این عمل خواهد بود ، و تمام روح من در آن است." تمام روح من امروز در این روز ژانویه در آن بود ، تمام روح من در این است. گردآوری آمریکا ، متحد کردن مردم ما ، متحد کردن ملت ما ، و من از هر آمریکایی می خواهم که در این امر به من بپیوندد. " همانطور که در مورد روسای جمهور وجود دارد ، تعداد کمی از ارائه توصیه های این رئیس جمهور حتی اگر از آنها سال نشده باشد ، خجالتی بوده اند. از جمله پیشنهادات آنها نیاز به جنگ برتری طلبی سفیدپوستان ، مهار قسمتهای اضافی چپ و بیش از حد مردانه و سمی نبودن بود. شاید شگفت آورترین و چشمگیرترین توصیه دیگران ، از جمله جیمز کومی ، مدیر سابق FBI ، پیشنهادی بود که رئیس جمهور بایدن آقای ترامپ را از اتهامات بعدی جنایی که دموکرات ها مطرح می کند ، بخشود. مزایا و تعهدات چنین تصمیمی روشن است. متحدان مترقی رئیس جمهور بایدن خشمگین خواهند بود. از سوی دیگر ، این یک بیانیه و اقدام نمایشی خواهد بود که "... همچنین بایدن باید اعلام کند که وعده خود را برای اتحاد آمریکا دنبال می کند." شخص بلافاصله در اینجا به جرالد فورد و ریاست جمهوری 895 روزه آرامش بخش اما کوتاه او فکر می کند. پس از جانشینی ریچارد نیکسون ، فورد او را عفو کرد. آن عمل آشتی عمومی با هزینه های سیاسی و شخصی زیادی روبرو شد. اگرچه "در آن زمان مورد اهانت قرار می گرفت ، [امروز] جشن گرفته می شود - برای بهبود کشور بود." این یک اقدام شجاعانه از نجابت شخصی و شفابخشی سیاسی و بسیار لینکلنسک بود. ارزش پرسیدن چگونه است. یکی از مفسران پیشنهاد کرده است که بایدن رئیس جمهور بایدن بیش از یک رئیس جمهور غیر ترامپ "با مشخصات عموی آرامش بخش" باشد. فورد در اظهار نظر در مورد توانایی های گفتاری سیاسی خود ، دوست داشت بگوید که "من یک فورد هستم ، نه یک لینکلن" ، و او قول داد که از "صحبت ساده (احتمالاً صادقانه)" لینکلن تقلید کند. این مفسر بدون ذکر پارادوکس واضح رفتار لینکلن مانند فورد با آقای نیکسون ، پیشنهاد می کند "امروز کشور به لینکلن و نه فورد نیاز ندارد." سوال این است: دقیقاً این به چه معناست؟ اتحادیه با یک جنگ داخلی بی رحمانه از تجزیه نجات یافت. دومین سخنرانی افتتاحیه مختصر لینکلن حاوی این کلمات تکان دهنده بهبود و آشتی بود: "با سو mal نیت نسبت به هیچ کس ، با خیرات برای همه ، با صلابت در حق ، همانطور که خداوند به ما حق می دهد تا حق را ببینیم ، بیایید تلاش کنیم تا کار خود را به پایان برسانیم تا زخم های ملت را ببندیم ، و از او مراقبت کنیم. نبرد و بیوه و یتیم خود را به عهده گرفتیم - برای انجام همه کارهایی که می تواند صلح عادلانه و پایداری را بین خودمان و با همه ملتها تحقق بخشیم. " لینکلن ، همانطور که بایدن ، خواستار "اتحاد" نبود ، بلکه خواستار بهبودی و سازش بود. با این حال ، او بیش از آنچه در جستجوی آن بود و تقریباً لحن کامل یک فرضیه بلاغی را پیدا کرد تا فرایند کاملاً دشوار بازسازی عاطفی ملی را که پیش روی کشور بود ، تنظیم کند. دیوید رینولد ، زندگینامه سیاسی به خوبی تحقیق شده در مورد لینکلن ، به شرح زیر است [p. 458 ، تأکید اضافه شده]: "لینکلن خود را بین افراط و تعادل متعادل کرد: بین حاکمیت مردمی و تقاضای لغو فوری ، بین دیدگاه های جنوب و شمال ، بین قوانین عالی غیر دولتی و آنچه او و دیگر جمهوری خواهان به عنوان قانون عالی ضد برده داری در قانون اساسی دیدند. او فکر می کرد که اگر بیش از حد به هر جهتی متمایل شود ، ملت می تواند در هرج و مرج یا استبداد سقوط کند. با چرخش نیروهای سیاسی و فرهنگی در اطراف خود به سمت گریز از مرکز ، او یک وزنه متقابل گریز از مرکز را ارائه داد. " لینکلن "هم وزن ضد سانتریفیوژ" خود را بطور مداوم در بلاغت و گفتار اعمال می کرد. او به معنای واقعی کلمه جان خود را برای شجاعت سیاسی اش پرداخت کرد. اعلامیه رهایی 22 سپتامبر 1863 و اعلامیه عفو و بازسازی در 8 دسامبر 1863 برای ادغام کشورهای جانشین گرا به اتحادیه نشان دهنده دو تلاش قوی لینکلن در زمینه اعتدال و تعادل در چارچوب یک جنگ داخلی واقعی و غیر استعاری است. . رئیس جمهور بایدن در خطر نیست. سیاست آمریکا از روبیکن عبور کرده است. با این حال ، این جنگ برای برتری فرهنگی و سیاسی در جبهه های نبرد م institutionsسسات مدنی و فرهنگی کشور در سراسر کشور در جریان است. تا به امروز ، هیچ جنگ نظامی ، حمله و اشغال وجود نداشته است. از این لحاظ ، مسیر رئیس جمهور بایدن برای ایجاد "یک وزنه متقابل جامد مرکزی" واقعی برای نیروهایی که کشور را از هم دور می کنند آسان تر است. تنها کاری که او باید انجام دهد این است که کلمات درست را با تعدیل قاطع در سیاست های واقعی خود ترکیب کند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد او هنوز به زور این کار را نکرده است. در نتیجه ، این سوال به نظر نمی رسد که آیا رئیس جمهور بایدن به یک لینکلن تبدیل می شود یا حتی به یک فورد تبدیل می شود ، بلکه به طرز غم انگیزی ، با توجه به آنچه Edsel به کشور ما نیاز دارد ، خواهد بود.

منبع از سایت:https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C_%DA%A9%D9%88%D9%88%DB%8C%D8%AF_%DB%B1%DB%B9

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

انگیزه برای همه تیم ها ، مستقر در محل یا از راه دور ، روی حیله و تزویر است. برای بسیاری از مدیران تیم یافتن راهی که برای هر فرد انگیزه ایجاد کند دشوار است. و حتی یافتن راهی برای ایجاد انگیزه در کل تیم دشوارتر است. اما تیم های مستقر دارای مزایای زیادی هستند. وقتی روز به روز یکدیگر را می بینید ، تصویری بهتر از آنچه در پشت صحنه ذهن دیگران می گذرد و آنچه می توانید برای الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در آنها ایجاد کنید ، به دست می آورید. در یک تیم از راه دور ، این خیلی سخت تر است. در تیم های راه دور موانع زیادی برای ایجاد بسیاری از موارد وجود دارد. کشف آنچه افراد تیم شما را به حرکت در می آورد یکی از آنهاست. اما خوب انجام شده است ، لازم نیست مسافت مانعی برای ایجاد انگیزه در تیم شما به عنوان یک رهبر باشد. بنابراین در این پست ، چهار روش را که می توانید برای ایجاد انگیزه در هر تیمی استفاده کنید ، بررسی خواهیم کرد ، به ویژه تیمی که از آنها خواسته شده از دور کار کنند. مرتباً اعلام حضور کنید اولین روشی که برای ایجاد انگیزه در یک تیم از راه دور به آن نیاز دارید ، چک کردن منظم است. نیازی نیست که فقط با کل تیم ، بلکه با هر یک از اعضای تیم جداگانه چک کنید. اگر شما هرگز یک تیم مشترک بودید ، این اتفاق به صورت ارگانیک اتفاق می افتاد. وارد دفتر می شوید یا برای ناهار بیرون می روید یا شخصی را در راهرو می بینید و می توانید گپ بزنید. از ناامیدی آنها می شنوید. شما در مورد اینکه آیا آنها پیشرفت می کنند یا نه می شنوید. شما می دانید که چه منابعی می توانید فراهم کنید که به آنها کمک می کند کار خود را انجام دهند و چه موانعی در ایجاد انگیزه برای شما وجود دارد که می توانید به آنها کمک کنید بر آنها غلبه کنند. اما در یک تیم دورافتاده ، آن مکالمات طبیعی و ارگانیک را دریافت نمی کنید ، بنابراین باید درمورد داشتن آنها و احتمالاً درمورد داشتن آنها بیشتر از آنچه در ابتدا برنامه ریزی کرده اید ، تعمق داشته باشید. به خاطر داشته باشید که "غالبا" به معنای هر روز نیست. ممکن است هر روز معنی داشته باشد. اما "مکرر" به معنای یافتن سرعت ، یافتن ریتم و یافتن تعداد مناسب برای اعلام حضور در هر فرد است که به شما کمک می کند پیشرفت آنها را پیگیری کنید ، همچنین به این معناست که چه کاری می توانید انجام دهید تا آنها احساس پیشرفت داشته باشند و آنها برای پیگیری کار خود به آنها نیاز دارند. "چک کردن مرتبا" برای افراد مختلف نیز به معنای متفاوت است. برخی از افراد ممکن است بخواهند هر روز صحبت کنند. بعضی از افراد ممکن است بخواهند صبح روز دوشنبه و بعد از ظهر جمعه صحبت کنند. و بعضی از افراد فقط می خواهند بعد از ظهر جمعه اعلام حضور کنند. اما اگر تلاشی برای شروع تماس مداوم و مستمر نکنید ، هرگز این سرعت را پیدا نخواهید کرد. بهتر است که زودتر اعلام حضور کنید و سپس عقب نشینی کنید تا فاصله مناسب را پیدا کنید. هدف این است که مردم احساس کنند شما در مدیریت ریز نیستید ، بلکه آنها در طبیعت نیستند و کسی در آنجا از آنها پشتیبانی نمی کند.

 

ساخت اتصالات به عمد روش بعدی که برای ایجاد انگیزه در یک تیم از راه دور به آن نیاز دارید ، ایجاد ارتباطات عمدی است. باز هم ، در یک تیم مشترک ، این نوع اتفاقات به صورت ارگانیک رخ داده است. افراد قبل یا بعد از جلسه چت می زدند ، یا افراد نمادهای کوچکی از تیم ورزشی مورد علاقه خود یا برخی از سرگرمی های مورد علاقه خود را به همراه می آوردند و شما کمی درباره آن شخص یاد می گرفتید. حتی اگر این فقط از روی تصاویر روی میز آنها باشد ، کمی بیشتر در مورد شخص یاد خواهید گرفت. این افشای اطلاعات به افراد امکان می دهد دوستی ایجاد کنند که نه تنها تیم را متصل و همکاری بیشتری می کند بلکه انگیزه "اجتماعی" را نیز افزایش می دهد - انگیزه کار بیشتر زیرا شما می دانید به دیگران کمک می کند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد اما ، این لزوماً در یک تیم از راه دور به صورت ارگانیک اتفاق نمی افتد. شما باید راه هایی پیدا کنید تا عمداً مردم را ترغیب کنید کمی بیشتر در مورد خودشان به اشتراک بگذارند. لازم نیست زیاد شخصی شوید ، اما می خواهید که مردم در زمان های خاص مکالمه غیر شغلی داشته باشند تا افراد دیگر بتوانند در مورد یکدیگر بیاموزند ، از آنچه که مشترک هستند را پیدا کنند و از طرف دیگر رابطه دوستانه برقرار کنند. آنجا. این ممکن است بدان معنا باشد که شما وعده های غذایی مشترک را هر هفته که دور هم جمع می شوید قرار دهید. این ممکن است به معنای جفت کردن افراد برای مکالمه غیر کار یک به یک باشد. اما این قطعاً به عنوان یک رهبر ، صرف وقت برای یادگیری بیشتر در مورد همه به غیر از عادت های کاری ، تجربیات کاری ، مهارت ها و توانایی های آنها ، به معنای این است. به این ترتیب ، اگر درباره تک تک افراد تیم بیشتر بدانید ، می توانید آن مشترکات غیر معمول بین افراد تیم خود را پیدا کرده و ارتباط آنها را با یکدیگر بهتر کنید. هدف را به روشنی بیان کنید روش بعدی که برای ایجاد انگیزه در یک تیم از راه دور به آن نیاز دارید ، بیان صریح هدف است. این منطقه ای است که حتی تیم های مستقر در آن مبارزه می کنند. ماموریت سازمانی گسترده تری وجود دارد ، اما اغلب برای اتصال آن به کار روزمره تلاش می شود. حتی در یک تیم مشترک ، یک رهبر تیم زمان می برد تا به کل تیم کمک کند تا این احساس مأموریت را درونی کند. و یک تیم از راه دور تفاوتی ندارد. در حقیقت ، یک تیم از راه دور ممکن است کمی دشوارتر از یک تیم مشترک باشد زیرا شما هر روز با مردم صحبت نمی کنید ، بنابراین فرصت کمتری برای هدف صحبت وجود دارد. وقتی تیم های از راه دور با هم ارتباط برقرار می کنند ، بیشتر در مورد انتظارات ، بازخورد یا درخواست کمک صحبت می کنند. وقتی خیلی روی مدیریت اهداف تمرکز می کنید ، نادیده گرفتن مباحث هدف آسان است. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد بنابراین وظیفه شما به عنوان یک رهبر است که این هدف را به طور واضح بیان کنید ، آن را غالباً بیان کنید و به مردم یادآوری کنید که چگونه کاری که انجام می دهید و حتی کاری که هنگام انجام وظایف جدید از آنها می خواهید انجام دهند ، به شما کمک می کند آن تیم و سازمان به آن هدف گسترده تری که برای آن می جنگد یا در جهت آن تلاش می کند. همانطور که اغلب می گویم ، مردم نمی خواهند به یک شرکت بپیوندند. آنها می خواهند به یک جنگ صلیبی بپیوندند. آنها می خواهند به یک هدف بپیوندند و به عنوان یک رهبر ، وظیفه شما این است که اطمینان حاصل کنید که آنها این کار را در کارهای روزمره خود احساس می کنند. به طور منظم داستان ها را به اشتراک بگذارید آخرین روش برای ایجاد انگیزه در یک تیم از راه دور ، به اشتراک گذاشتن مرتب داستان است. مستقر یا از راه دور ، مهم نیست. نکته ای که اکثر سازمان ها با آن دست و پنجه نرم می کنند کمک به مردم است که از طریق داستان سرایی احساس این هدف را احساس می کنند. سازمان ها با دانستن اینکه مشتریان به دلیل محصولات یا خدمات خود موفق می شوند ، یا با دانستن اینکه کار آنها به تیم دیگری کمک می کند ، کمک می کند تا احساس خود را در احساس احساس کنند ، در نتیجه برای همه یک پیروزی است. نقش شما به عنوان یک رهبر این است که مطمئن شوید وقتی این برنده ها با رادار شما روبرو می شوند ، آنها را شکار می کنید تا بعداً بتوانید آنها را به اشتراک بگذارید. وقتی ایمیلی مبنی بر موفقیت مشتری دریافت کردید ، آن را بگیرید. وقتی از یک سرپرست تیم دیگر که تیم شما به تیم شما کمک کرد ایمیل تشکر دریافت کردید ، آن را ضبط کنید. مطمئن شوید که یک پوشه در صندوق ورودی ایمیل خود دارید یا روش دیگری برای گرفتن این داستان ها و به اشتراک گذاردن آنها با تیم به طور منظم دارید. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد این فقط مربوط به جشن بردن نیست ، کاری است که ما باید زودهنگام و اغلب در زمان هدایت هر تیم انجام دهیم. این همچنین در مورد روشی است که این داستان ها این حس هدف را تقویت می کنند و نحوه برقراری ارتباط توسط این داستان ها - نه تنها از تیم راه دور شما بلکه از تیم شما به تیم های دیگر. این در مورد روشی است که خود این داستان ها راهی برای بررسی مداوم و اثبات پیشرفت سازمان است. همه این موارد به روشی برای ایجاد انگیزه در افراد اضافه می شود که ما از هزاران سال پیش آنها را می شناسیم. قصه گویی نیرویی قدرتمند است که به مردم کمک می کند احساس الهام کنند و به آنها یک زبان مشترک می دهد تا درباره دلیل کارشان صحبت کنند. اما ممکن است آنها هر روز آن داستان ها را نبینند. بنابراین اگر آنها را می بینید ، وظیفه شماست که این داستان ها را ضبط کنید و آنها را به طور منظم به اشتراک بگذارید. این یک لیست جامع از راه های ایجاد انگیزه برای یک تیم از راه دور نیست ، اما مکان خوبی برای شروع است. شروع به بررسی منظم کنید. شروع به ایجاد ارتباطات به عمد با بیان صریح هدف شروع کنید. و با به طور منظم به اشتراک گذاشتن داستان شروع کنید. مهم نیست که هر یک از این چهار روش را از کجا شروع کنید ، متوجه خواهید شد که مسافت در ایجاد انگیزه برای تیم شما کمتر و کمتر می شود. و خواهید فهمید که انگیزه تیم شما به سطحی می رسد که از راه دور فکر نمی کردید ممکن باشد.
  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

در ایلیاد ، هومر Chiron را "باهوش ترین و عادل ترین از همه سنتوآرها" می خواند. کرونوس ، ایزد خاندان تیتان ها که سرنگون شد و توسط یکی از فرزندانش سرنگون شد ، همه آنها را هنگام تولد بلعید. ناامیدانه همسرش رئا فرزند ششم خود ، زئوس را در جزیره کرت پنهان کرد. هنگامی که کرونوس به جستجوی زمین و آسمان برای زئوس پرداخت ، او به اقیانوس فیلیرا برخورد کرد ، و پس از او هوس کرد. برای پنهان شدن از رئا ، او به شکل نریان درآمد و فیلیرا را سوار شد. به موقع ، فیلیرا با دردمندی فراوان فرزندی به نام چیرون با بالاتنه یک مرد و پایین تنه یک اسب به دنیا آورد. با دیدن این هیولا که از شرم و انزجار گرفته شده بود ، او را در کوه پلیون در تسالالی رها کرد. خوشبختانه ، Chiron توسط آپولو پیدا شد و پرورش یافت ، او به او هنرهای شفابخشی ، موسیقی و پیشگویی را آموخت ، در حالی که خواهر دوقلوی آپولو ، آرتمیس ، تیراندازی با کمان و شکار را به او آموخت. گاهی گفته می شود که چیرون داروخانه ، دارو و جراحی را اختراع کرده است. در واقع ، نام "Chiron" به معنای "دست" [یونانی ، خیر] یا "ماهر با دست" است و مربوط به "جراح" [خیر + ارگون ، "کارگر دستی" ما است. Chiron به دلیل یادگیری و خلق و خوی خود ، به عنوان یک معلم خصوصی بسیار مورد توجه قرار گرفت. شاگردان وی شامل بسیاری از بزرگترین قهرمانان از جمله پرسئوس ، تسئوس ، جیسون ، آژاکس تلهمونی (آژاکس بزرگ) ، پاتروکلوس و البته آشیل بودند. کایرون با آشیل پیوند ویژه ای داشت ، زیرا به پلوس ، پدرش ، توصیه کرده بود که چگونه مادر خود تتیس را بدست آورد. یوروپایلوس ، که در جنگ تروا هدایت تسالونیکی ها را بر عهده داشت ، توسط یکی از تیرهای پاریس از ناحیه ران رانده شد و به پاتروکلوس فریاد زد: اما من تو را یاری می دهم ، و مرا به کشتی سیاه خود هدایت می کنی ، و تیر را از رانم برش می دهی ، و خون سیاه را از آن با آب گرم می شویی ، و روی آن نمونه های مهربان قدرت شفابخشی را می پاشانی ، که مردان می گویند تو از آن آموخته ای. آشیل ، که چیرون به او تعلیم داد ، صالح ترین فرد در قنطورس است. شاهزاده خانم تسالالیایی کورونیس در حالی که توسط آپولو باردار بود ، اجازه داد خود را فریفته ایشی های فانی کند. به همین دلیل ، آرتمیس در باران تیر ، کورونیس و خانواده اش را کشت. اما ، با انجام اولین عمل سزارین ، آپولو کودک متولد نشده خود را از تشییع جنازه نجات داد و آن را به Chiron داد تا بزرگ شود. آن کودک عسکلیپوس ، خدای پزشکی بود. در حالی که سنتاورها به خشونت و هوس ورزیدن مشهور بودند ، شیرون ، فرزند خوانده آپولو ، همه فرهنگ و تمدن بود. بر خلاف دیگر سانتائورها ، او اغلب به جای برهنه ، و با پاهای انسان و نه اسب ، لباس پوشیده و به تصویر کشیده شده است. او به عنوان برادر ناتنی زئوس ، از یک خط کاملاً متفاوت با دیگر سانتاورهای متولد ایکسیون و نفله بود. هراکلس [هرکول] در چهارمین زایمان خود برای تصرف گراز اریمانت ، از غار خود از قنطورس قارچ Pholus دیدن کرد. وقتی فلوس یک بطری شراب داده شده توسط دیونیسوس را باز کرد ، بینی معطر سایر سانتاورس ها را به خود جلب کرد و آنها را به یک دیوانگی سوق داد. هراکلس با شلیک تیرهایی که در خون هیدرا لرنایی غوطه ور شده بود ، که از اثر زایمان دوم خود کشته بود ، از غار دفاع کرد. یکی از تیرها به شیرون برخورد کرد ، که اگرچه با هراکلس دوست بود ، اما در میله گرفتار شد. Chiron با همه دانش و مهارت خود ، نتوانست زخم چرکین خود را که به طرز غیرقابل تحملی دردناک بود ، بهبود بخشد. اما چون پسر جاودان کرونوس است ، نمی تواند بمیرد. در پایان ، او یا هراکلس معامله ای با زئوس انجام داد ، به این وسیله او جاودانگی خود را با آزادی پرومتئوس ، که برای ابدیت به دلیل سرقت آتش از خدایان و تحویل آن به بشریت ، به صخره ای بسته بود ، مبادله می کرد. هر روز یک عقاب کبد نامیرای پرومتئوس را نوک می زد ، فقط برای اینکه یک شب دوباره رشد کند. پس از مرگ شیرون ، زئوس پرومتئوس را آزاد کرد ، و شیرون را در آسمان فلک قوس یا قنطورس ثابت کرد. تفسیر اسطوره Chiron دو بار زخمی شده است ، یک بار در بدو تولد ، و دوباره در اواخر زندگی خود. اولین زخم یک زخم عاطفی عمیق است که ناشی از کودک تجاوز جنسی است که توسط هر دو والدین او رد می شود. او کاملاً به معنای واقعی کلمه یک هیولا است و اکنون نیز یک یتیم و یک طرد شده است. شیرون که نیمه انسان ، نیمه حیوان است ، درگیری در همه ما بین غرایز حیوانی و عقل یا الوهیت ، بین وحشی گری دیونزیایی سایر مراکز و نور و نظم آپولونی پدر رضاعی اش است. با این حال ، او محکم در طرف آپولونی سقوط می کند ، و از بسیاری جهات حتی خدای نور را تسلط می بخشد ، و دانش و هنر [یونانی ، معرفتی و فنی] را تسلط و حتی بیشتر می کند تا تلاش کند رد اولیه خود را جبران کند و ثابت کند ، هر دو به خود و دیگران ، که او شایسته عشق و پذیرش است. یک الگوی مشابه را می توان در این مورد تشخیص داد که خدای دیگر مردود ، هفایستوس ، توسط مادرش هرا به دلیل بدشکلی خود ، از المپ بیرون رانده شد. علیرغم این ، یا بهتر بگوییم ، به همین دلیل ، هفائستوس زندگی خود را صرف ایجاد اشیایی با زیبایی و کاربرد عالی مانند ارابه هلیوس ، کلاه ایمنی و صندل های بال دار هرمس و زره پوش آشیل می کند. هفائستوس حتی دختر را می گیرد ، با آفرودیت ، الهه عشق ازدواج می کند.

Chiron مخصوصاً به هنرهای شفابخشی به عنوان وسیله ای برای بهبود خود و نه تنها خودش بلکه دیگران نیز متوسل می شود. او نور را پخش می کند و آنچه را که خودش بیشتر به آن احتیاج دارد یا نیاز دارد به دیگران می بخشد. او به جای اجازه دادن به زخم اصلی ، در آن منبع انگیزه ای ، حتی الهام بخش ، می یابد که او را به بینش و موفقیت بزرگی رهنمون می کند. این به نوبه خود حس هدف و خدمت یا وظیفه ای را به شما دعوت می کند ، یا بهتر است بگوید تحمیل می کند که زندگی او را به طریقی زیبا می کند و غنی می سازد که دیگر سنتوآوران حتی نمی توانستند تصور کنند. به قول شاعر و عارف پارسی مولوی (متوفی 1273): پزشک برای پزشک باید از ناحیه پا شکسته باشد. نقایص شما راهی است که جلال جلوه می کند. هر کس به وضوح ببیند چه چیزی در خودش بیمار است شروع به گلوپ کردن در راه می کند ... سر خود را برگردان به محل بانداژ نگاه کنید. آنجاست که نور به شما وارد می شود. در معنی معنای جنون ، من استدلال می کنم که به ویژه اختلالات روانی فقط مشکلات نیستند. در صورت پیمایش موفقیت آمیز ، آنها همچنین می توانند فرصت هایی را ارائه دهند. آگاهی ساده از این امر می تواند افراد را قادر سازد تا خودشان را شفا دهند و بیش از آن ، رشد و زندگی کنند ، از تجربیات خود. زخم دوم Chiron توسط superego ایجاد شده است ، که توسط Herakles نشان داده شده است ، در حال مبارزه با id است ، که توسط Centaurs شوریده شده توسط شراب Dionysian نشان داده شده است. هراکلس به جای اینکه خودش را با طرف تاریک آشتی دهد ، ناامیدانه علیه آن می جنگد و در این راه به طور بالقوه به خودش و دیگران صدمه می زند - همانطور که دوستش Chiron است. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد تصمیم استوریکی Chiron برای مردن در مقابل دردی غیر قابل تحمل و غیر قابل درمان ، به ویژه با توجه به جاودانگی او ، س questionsالات اخلاقی عمیق و شگفت آور مدرن را در مورد اتانازی و مطلوبیت جاودانگی ایجاد می کند ، س questionsالاتی که هرگز از اهمیت بیشتری نسبت به امروز برخوردار نبوده اند. Chiron یک نمونه نادر و منحصر به فرد از خدایی است که می میرد ، و بیش از آن ، مرگ را انتخاب می کند (برخلاف ، مثلاً عیسی). اما حتی در هنگام مرگ ، او خود را به دیگری واگذار می کند. درست همانطور که او زندگی خود را به خرد ، هنر و عشق متعالی کرد ، بنابراین مرگ خود را به یک عمل خدمت و فداکاری متعالی کرد. و شایسته است که فداکاری Chiron برای خدایی بسیار شبیه به خودش باشد: یک دوست بزرگ بشریت ، و مجروح برای آن ، زخمی ، مانند همه ما ، برای پل زدن شکاف بین انسان و الهی. این دومین زخم است ، زخمی در بدن فانی ما ، زخمی که بهبود نمی یابد. و بنابراین داستان Chiron داستان این است که چگونه ممکن است بتوانیم با پریشانی روانشناختی و شکست جسمی اجتناب ناپذیر که بخشی از شرایط انسانی است کنار بیاییم.

 

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

صرف نظر از مدت زمانی که شخصی را می شناسید ، اگر دوست دارید با یکدیگر وقت بگذارید و هر دو مجرد هستید ، از بروز احساسات عاشقانه در امان نیستید. این لزوما چیز بدی نیست ، با توجه به اینکه برخی از موفق ترین روابط به عنوان دوستی آغاز می شود. اما عاشقانه مستلزم متقابل است. بر این اساس ، چالش برانگیزترین موقعیت برای داشتن موقعیت اولیه این است که بطور ناگهانی متوجه شوید که احساسات عمیق تری نسبت به یک دوست دارید - و با این س facingال روبرو می شوید که در صورت وجود ، چه کاری باید انجام دهید. بیش از احتمال زیاد ، شما جدی فکر نمی کنید کسی را که به طور عینی با او فهمیده اید هیچ شانسی در رابطه عاشقانه ندارید ، جابجا کنید. اما در روابط اعتماد و همراهی لذت بخش و متقابل ، به ویژه هنگامی که در حال حاضر زمان قابل توجهی را با هم به صورت شخصی یا شغلی (یا هر دو) سپری می کنید ، ممکن است در بعضی از زمانها حداقل به این فکر کنید که رابطه را به دو طرف مرحله ی بعدی. اگر و اگر این کار را انجام دهید ، تحقیقات نکاتی را نشان می دهد که باید قبل از اقدام به آنها توجه کنید. تصویر توسط محمد چرمیتی از Pixabay منبع: تصویر محمد چرمی از پیکسابای درک متقابل برخی از افرادی که با دوستانشان سر و صدا می کنند با احتیاط اعتماد به نفس پیدا می کنند ، زیرا اعتقاد دارند که جذابیت آنها متقابل است ، خصوصاً وقتی که آنها خیلی به خود فکر می کنند. اما همانطور که برخی از افراد راه سخت را آموخته اند ، نکته اصلی این است که اطمینان حاصل شود خوش بینی با عینیت سازش نمی یابد. در دو مطالعه آنلاین ، Bryan L. Koenig و همکاران ، در بخشی با عنوان مناسب ، "سوper برداشت از علایق جنسی و عاشقانه در دوستی های جنسی مخالف" ، برداشت نادرست از علاقه عاشقانه و جنسی را در روابط برقرار شده ارزیابی کردند ، و طرح رمانتیک را پیدا کردند علاقه مشترک است. [i] آنها با یافتن تفاوت جنسیتی ، گزارش دادند که افراد مذکر بیش از حد تصور می کنند و افراد زن علاقه جنسی دوستان را درک نمی کنند ، اما علاقه عاشقانه نیست. علاوه بر این ، شرکت کنندگان در هر دو جنس ، علاقه جنسی اما نه عاشقانه دوستان خود را بسته به ارزش همسر دوستان سو mis برداشت می کنند. ارزش همسر نیز در تحقیقات بعدی نقش داشته است. ادوارد پی. لمی و نوح آر. ولف (2016) برآورد تمایل عاشقانه و جنسی را در روابط دوستی جنسیت مخالف بررسی کردند. درک متقابل بیشتر از واقعیت بود. بر این اساس ، چنین فرافکنی انگیزاننده را به انجام رفتارهای شروع رابطه برمی انگیزد ، که به نوبه خود تغییرات خواسته های عاشقانه اهداف را با گذشت زمان پیش بینی می کند. LeMay و Wolf همچنین دریافتند که پیش بینی برای درک کنندگانی که خود را از نظر ارزش جفت بالا می بینند ، افزایش می یابد و به نظر می رسد هنگامی که ادراک کنندگان را از نظر ارزش جفتی بالا می بینند ، اهداف تحت تأثیر تلاش های ادراک کنندگان قرار می گیرند. لمی و ولف خاطر نشان می کنند که این امر بیانگر آن است که حداقل در مورد ادراک کنندگان با ارزش همسر بالا ، میل عاشقانه و جنسی باعث می شود که برداشت های مغرضانه ای ایجاد شود که در پایان می توانند پیشگویی های خودکفا را ایجاد کنند. آیا این به معنای عزت نفس موفقیت رابطه ای است؟ نه همیشه. دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است دوستان شما بخواهند فقط در همین زمینه بمانند - بیشتر آنها هیچ ارتباطی با شما ندارند. بر این اساس ، وقتی یک کار محترمانه منجر به طرد شود ، بسیاری از مردم اظهار نظر می کنند که تحقق این امر به آنها کمک کرده است که آن را شخصی نگیرند.

قبل از پیگیری مکث کنید

نگرانی در مورد به خطر انداختن دوستی با کیفیت یکی از اصلی ترین دلایلی است که شرکای احتمالی قبل از پیگیری مکث می کنند. این نگرانی خصوصاً معتبری برای دوستانی است که از نظر شخصیتی سازگار هستند اما از نظر ارزش ها ، اهداف یا حتی جغرافیا کاملاً منطبق نیستند - عواملی که امکان کاهش چشمگیر شانس موفقیت رابطه بلند مدت را دارند. از مزایای رابطه ای مثبتی که دوستی های فعلی شما دارند ، لذت ببرید و اطمینان داشته باشید که اگر و چه چیز دیگری در آینده باشد ، انتقال راحت و متقابل خواهد بود.

منبع:https://www.psychologytoday.com/us/blog/why-bad-looks-good/202102/should-you-reveal-crush-friend

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

وقتی مردم "روانشناسی" فکر می کنند ، بیشتر تصور می کنند که این موضوع مربوط به خواندن ذهن کسی یا خواباندن روی کاناپه و به اشتراک گذاشتن احساسات شما است. روانشناسی فقط مطالعه رفتار نیست ، بلکه مطالعه عملکردهای ذهنی است. کسانی که در این زمینه کار می کنند آن را یک علم ، فلسفه و حتی یک هنر می دانند. هدف اصلی روانشناسی تبیین ، پیش بینی و کنترل رفتار و فرایندهای ذهنی است. هنگام تصمیم گیری در رشته روانشناسی ، درک بسیاری از رشته های فرعی و تخصصی در این رشته گسترده مهم است. این حوزه های روانشناسی شامل آمار ، سازمان / صنعتی ، بالینی ، علوم اعصاب ، شناختی ، رفتاری ، اجتماعی ، رشدی و آموزشی است. گزینه های شغلی زیادی برای یک رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی برای ادامه تحصیل وجود دارد. قبل از اینکه کاملاً تصمیم بگیرید که یک رشته روانشناسی شوید ، باید تصمیم بگیرید که آیا واقعا رشته ای است که می خواهید به آن اختصاص دهید. اگر از کمک به افراد یا خانواده هایی که دچار مشکلات شخصی هستند ، گوش دادن به آنها ، مصاحبه / آزمایش ، تجزیه و تحلیل و جمع آوری داده ها ، اجتماعی بودن و خلاقیت ، تحقیق درباره رفتار انسان و حیوان ، لذت می برید ، روانشناسی برای شما یک مسیر شغلی است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد محدود کردن گزینه های خود ، با افرادی که در زمینه مورد علاقه شما کار می کنند ، مشاوران مدرسه ، افرادی که قبلاً در کالج / دانشگاه هستند و منابع اینترنتی مانند وب سایت دانشگاه صحبت کنید ، یا می توانید به خواندن این مقاله ادامه دهید. بیشتر فارغ التحصیلان پس از فارغ التحصیلی در رشته روانشناسی ، در یافتن شغلی که واقعاً مناسب آنها باشد مشکل دارند. طبق نظرسنجی ها ، بسیاری از فارغ التحصیلان تصور اشتباهی دارند که تبدیل شدن به یک رشته روانشناسی فقط یک قدم به سمت آموزش عالی است ، مانند داشتن دکترا. اکثر فارغ التحصیلان متوجه نیستند که انتخاب های شغلی زیادی از داشتن مدرک لیسانس تا بالاتر از داشتن درجه دکترا در روانشناسی وجود دارد. در اینجا چند فرصت شغلی احتمالی برای شما آورده شده است: روانشناس / پزشک پزشک بالینی کسی است که آزمایش روانشناسی انجام می دهد و آنها را نمره می دهد. آنها تحت روانشناس مجاز کار می کنند و اجازه تفسیر نتایج آزمایش یا ارزیابی بالینی را ندارند. روان سنج ها در شرایط بالینی کار می کنند که در آن فرد مجبور است آزمایشات بالینی را برای بیماران انجام دهد ، یا در شرایط سازمانی که آزمایشات را برای متقاضیان ، کارمندان و یا دانشجویان انجام می دهد. برای واجد شرایط بودن ، شما باید فارغ التحصیل روانشناسی بالینی باشید ، دانش گسترده ای در مورد تجویز و امتیازدهی آزمون های استاندارد داشته باشید. حقوق و دستمزد براساس ایالت است اما شما می توانید متوسط ​​پرداخت پایه ای در حدود 10،000 تا 20،000 $ را داشته باشید. این نقل قول برای روان شناسان باتجربه تر است. تجربه بیشتر می تواند برابر با حقوق بیشتر باشد. مشاور سوuse مصرف مواد این شغل یکی از شغل های سریع در ایالات متحده است که در آن شخص با مشتری های معتاد به الکل ، کوکائین یا سایر مواد مخدر غیرقانونی کار می کند. برای داشتن صلاحیت ، شما نه تنها به سابقه علمی نیاز دارید ، بلکه به شخصیتی قوی در برخورد با بیمارانی که بهبود می یابند نیز نیاز دارید و بنابراین از علائم ترک رنج می برید. برخی از قوانین ایالتی برای مشاور سو abuse مصرف مواد به مجوز یا مجوز نیاز دارند. حقوق پایه مشاور سو of مصرف مواد بسته به کشور و سالها تجربه از 25000 تا 40،000 دلار است. تکنسین روانپزشکی در شرایط بالینی ، شغل دیگری که می توانید انتخاب کنید تکنسین روانپزشکی است. Psy Techs با گزارش وضعیت روحی و روانی بیمار به کادر پزشکی ، عهده دار سلامت کلی روان بیمار است. آنها در بهداشت شخصی ، برنامه های توان بخشی و استفاده از داروهای خوراکی و قابل تزریق به بیماران روانی کمک می کنند. این می تواند یک کار فیزیکی طاقت فرسا باشد ، اما متوسط ​​پرداخت پایه ای 22000 تا 47000 دلار را ارائه می دهد. پرسنل منابع انسانی یکی دیگر از کارهای سطح ابتدایی داشتن مدرک روانشناسی ، موقعیت پرسنل نیروی انسانی است. این برای افرادی است که تنظیمات سازمانی را بر فضای بالینی یا شغلی ترجیح می دهند. وظیفه اصلی پرسنل منابع انسانی کمک به مدیر منابع انسانی در اجرای سیاست ها و استراتژی ها در سراسر شرکت یا سازمان است. نیروی انسانی منابع انسانی ستون فقرات یک شرکت موفق است زیرا این گروه از افراد در غربالگری و جذب بهترین متقاضیان با یکدیگر همکاری می کنند. یکی از وظایف اصلی آن نیز حفظ عملکرد و رفتار خوب کارمندان است. حقوق پایه پرسنل منابع انسانی در سطح ورودی از 10،000 تا 30،000 $ است. اگر تصمیم دارید تحصیلات خود را یک درجه بالاتر ببرید ، مشاغل بیشتری برای فارغ التحصیلان دوره کارشناسی ارشد روانشناسی وجود دارد. درمانگر ازدواج و خانواده یک حرفه محبوب در محیط بالینی تبدیل شدن به یک درمانگر ازدواج و خانواده (MFT) است. این کار به استادانی در علوم یا هنرها ، مجوزها و هزاران ساعت کارورزی نیاز دارد. آنها گهگاه در محیط های بیمارستانی در کنار روانپزشکان و مددکاران اجتماعی کار می کنند ، در حالی که بار دیگر در کارهای خصوصی خودشان هستند. تمرکز آنها آسان است

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

ما تقریباً یک سال به این بیماری همه گیر می گذریم و بسیاری از ما شروع به تعجب می کنیم که آیا این هرگز پایان می یابد؟ از برخی جهات ، به نظر می رسد که ما همراه با ویروس جهش می کنیم ، دنباله روال روزمره ناشناخته ، پیش بینی ، سازگاری ، زنده ماندن. سپس ، روز جدید ، تکرار کنید. عکس از مارتین لوپز / پکسلز منبع: عکس از مارتین لوپز / پکسلز بسیاری از ما هنوز در فکر این هستیم که همه چیز به حالت عادی باز می گردد ، که در این مرحله به یک خاطره دور تبدیل شده است. Drive-thru’s به معنای "استراحت امروز" و "داشتن راه خودمان" است. در واقع ، من هنوز هم می توانم صدای غر زدن 70 King Burger King را بدون خواندن یک کلمه بخوانم. این رسم فست فود بسیار آمریکایی اکنون به نوردیدن از پنجره گسترش یافته است تا یک کارمند بهداشتی با نقاب یک نوک Q بزرگ را از بینی خود بچسباند و سپس یک خراش از حفره بینی ما به قدری عمیق کند که باعث چشم ما شود اشک. این ترومای علمی-تخیلی باعث شده بسیاری از ما تا حدودی احساس بی حسی کنیم ، بدون اینکه انگیزه ، الهام یا معنایی داشته باشیم. همچنین بسیاری از ما هستیم که ترفندهایی برای بیرون کشیدن خود را از یک روده داریم ، و اکنون متوجه شده ایم که اینها دیگر م longerثر نیستند. دیگر هیچ حقه ای در کیف نیست. مخزن خالی است به نظر می رسد سه مسیر ممکن است وجود داشته باشد. بعضی ها مسیر استعفا را در پیش گرفته اند ، به این معنی که به دلیل همه گیر شدن محدودیت های اعمال شده و ضرر ذاتی استعفا داده اند و فعلاً حوله انداخته اند. سپس ، کسانی هستند که مسیر انفجار را در پیش گرفته اند ، به این معنی که آنها اقدامات بنیادی را انجام داده اند تا بدون توجه به عواقب ، احتیاط را به باد برسانند. مسیر سوم مسیر اکتشاف است. کسانی که انتخاب این مسیر را انتخاب کرده اند پذیرفته اند که در حال حاضر هنوز یک بیماری همه گیر اتفاق می افتد و آنها خود را به چالش کشیده اند تا راه های جدید ، هرچند کوچک ، برای هیجان زدگی از زندگی و رشد را پیدا کنند. چیزی که می تواند به ما کمک کند تا به حالت اکتشاف برویم این است که درک کنیم انگیزه چیزی نیست که بتوانیم آن را در فروشگاه مواد غذایی انتخاب کنیم یا آن را در گنجه پیدا کنیم. انگیزه یک روند است. این چیزی است که جرقه را شعله ور می کند و به رفتار هدف محور دامن می زند. در اینجا هفت مرحله برای ایجاد انگیزه وجود دارد: 1. به پیپ های خود دسترسی پیدا کنید. تحقیقات بارها نشان داده است که جعبه شماره یک برای بررسی طول عمر و کیفیت با کیفیت بالا روابط ما است. این به معنای داشتن افرادی است که می دانیم بدون توجه به هر چیزی می توانیم روی آنها حساب کنیم. 2. پذیرش کلید اکثر مشکلات است. پذیرش به معنای توقف انتظارات است ، که به طور معمول ما را به مکانی ناامید و ناامید می کند. در حقیقت ، تعریف مورد علاقه من از استرس این است که بخواهم لحظه فعلی چیزی غیر از آنچه هست باشد. وقتی واقعاً بپذیریم که در یک بیماری همه گیر قرار گرفته ایم و با پایان آن همه چیز تمام خواهد شد ، وضعیت ما خیلی بهتر خواهد شد. 3. باشد. اینجا. اکنون. چه بخواهیم چه نخواهیم ، این همان چیزی است که هست. ما در یک بیماری همه گیر هستیم. دقیقه ارزشمند زندگی خود را برای تلاش برای تغییر آن هدر ندهید و یا پیش بینی کنید چه اتمام می یابد. دقیقه های زندگی خود را به خصوص در هنگام شیوع بیماری همه گیر ، مثل اینکه پول نقد باشند ، بگذرانید. 4. اخبار سریع. با یک خبر سریع بروید. به معنای کلی اطلاع دهید و سپس همه را خاموش کنید. افکاری که به آنها اجازه می دهیم احساس ما را حکم می کند. به روزرسانی های Rona می تواند روزی را وارونه جلوه دهد. فقط بگو نه. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد عکس از R.F. استودیو / پکسل منبع: عکس از R.F. استودیو / پکسل 5. کبریت خود را پیدا کنید. به صدای درونی خود گوش فرا دهید و مطابقت پیدا کنید. به چه چیزی علاقمندید؟ هنر موسیقی فیلم ها. انجام کاری برای ایجاد تغییر. شروع کار پول درآوردن. انجام کاری رادیکال به خانه خود. کاندید شدن برای دفتر سیاسی محلی. 6. جرقه را مزه دار کنید. هنگامی که مسابقه را زدید ، جرقه را مشاهده کنید و با آن بدوید. ذوقش کن زبان جدیدی یاد بگیرید. هنر را امتحان کنید. چیزی را طراحی و بسازید. به جای همان چیز قدیمی به برخی از موسیقی های جدید گوش دهید. یک باغ با مضمون با گلهای عجیب و سبزیجات برنامه ریزی کنید. چیزی را که قبلاً درست نکرده اید بپزید. برای شام خانوادگی چهارشنبه یک تم قومی انتخاب کنید. فیلمی را تماشا کنید که به طور معمول تماشا نمی کنید. مدل موهای خود را تغییر دهید. خال کوبی. 7. فن یا مایعات فندک. با جرقه زدن یا ریختن مایعات سبکتر روی آن جرقه خود را بزنید تا به شعله ای پرشور تبدیل شود. این بدان معنی است که با شرکت در آن کلاس هنر یا فیلم سازی ، یک قدم جلوتر بروید. یک مستند تازه کار بسازید. در مورد چگونگی راه اندازی مشاغل و برخی تماس های تلفنی تحقیق کنید. برای خانه رنو برنامه ریزی کنید. بهتر است ، خودتان این کار را انجام دهید. بدانید که چه چیزی منجر به کاندید شدن در دفتر می شود. بذرها را بخرید یا گیاهان را برای باغ عجیب خود سفارش دهید. یک استخر با ماهی قرمز ژاپنی اضافه کنید. یک سونا استونیایی نصب کنید. عکس از Thierry Fillieul / Pexels منبع: عکس از Thierry Fillieul / Pexels آنچه به آن می رسد ، گوش دادن به آن صدای درونی در مورد آنچه واقعاً شما را تحریک و انرژی می کند ، است.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

طی چند روز گذشته صندوق ورودی ایمیل من با مراجعه به یک مطالعه اخیر توسط تیمی از محققان مجارستانی به نام "سگها (Canis familiaris) بدن خود را به عنوان یک مانع فیزیکی تشخیص می دهند" در گزارش های علمی منتشر شده و به صورت آنلاین در دسترس است. 1 ریتا لنکی و همکارانش در دانشگاه Eötvös Loránd در بوداپست ، رمان و تحقیقات هوشمندانه خود ، 32 سگ را که با دو وضعیت مختلف روبرو بودند آزمایش کردند و از نظر وظیفه "بدن به عنوان مانع" آزمایش کردند. از سگهایی که روی حصیر ایستاده بودند خواسته شد تا در دو موقعیت مختلف ، انسانهای خود را بردارند و به آنها شی give بدهند. در شرایط آزمایش ، جسم به حصیر متصل شده بود و یک سگ باید تشک را ترک کند تا بتواند جسم را بلند کند و به انسان خود بدهد. در شرایط آزمایش دیگر ، کنترل ، جسم به زمین متصل شده بود و سگ مجبور نبود حصیر را ترک کند تا آن را به انسان خود بدهد. "سگها (Canis familiaris) بدن خود را به عنوان یک مانع فیزیکی تشخیص می دهند" ، دسترسی آزاد. هزینه شماتیک تنظیمات آزمایشی. از سگ خواسته شد تا شی (اسباب بازی سگ) را برداشته و به دست صاحبش بدهد ، که در جلوی سگ ، در کنار کوتاه تشک ایستاده بود. منبع: "سگها (Canis familiaris) بدن خود را به عنوان یک مانع فیزیکی تشخیص می دهند" ، دسترسی آزاد. محققان آموختند: "سگها در شرایط آزمایش به دفعات و زودتر از تشک خارج می شوند تا در شرایط کنترل اصلی ، جایی که این شی object به زمین متصل بود." بر اساس این داده ها آنها نتیجه گرفتند ، "این اولین شواهد قانع کننده ای از آگاهی از بدن از طریق درک نتیجه اقدامات خود در گونه ای است که قبلاً هیچ ظرفیت نمایندگی درجه بالاتر پیدا نشده بود. ما اصرار داریم که یک رویکرد معتبر زیست محیطی داشته باشیم ، و پیروی از روشهای پایین به بالا ، در مطالعه بازنمایی خود ساخته شده مدولار. " من همچنین به این مطالعه علاقه مند شدم ، زیرا من در مورد آنچه "بدن" می نامم نوشتم ، با اشاره به شرایطی که فرد هنگام دویدن ، پریدن ، آکروباتیک یا حرکت ، محل قرارگیری در قسمت های بدن خود را بداند. به عنوان یک واحد شکار یا گله هماهنگ بدون برخورد به یکدیگر. من طرفدار تحقیقات ساده و ابتکاری هستم و این یک مثال عالی است. در حالی که من هیچ مشکلی با نحوه انجام مطالعه ، با کیفیت داده ها یا نحوه تجزیه و تحلیل اطلاعات ندارم ، اما من س Iال می کنم که آیا این "اولین شواهد قانع کننده آگاهی از بدن از طریق درک نتیجه [سگ است؟ ] اعمال خود را ... "همینطور همه افرادی که وقت گذاشتند و برای من نامه نوشتند. و 8 نفر از 10 نفر ، از جمله 5 محقق ، به انبوهی از مثالهای دیگر اشاره کردند که به راحتی می توان آنها را توضیح داد به عنوان "شواهدی از آگاهی بدن از طریق درک نتیجه پیامدهای اعمال خود [یک سگ]". مگی اظهار داشت: "این مطالعه عالی است ، اما آیا این همان آموزش سگ نیست؟" مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد در اینجا چند نمونه هستند. هیچ یک از آزمایشات کنترل شده حاصل نمی شود ، اما همه آنها از مشاهدات گسترده سگها (و گونه های دیگر) در زمینه های مختلف اجتماعی حاصل می شود. بیایید زمینه کلی موسوم به "یادگیری اجتماعی" را در نظر بگیریم که طی آن فرد ، از جمله چیزهای دیگر ، می فهمد که حرکات بدن خود به چه معناست و چگونه دانش خود را در مورد عواقب اعمال خود کسب می کند. مثالهای بی شماری از این در ادبیات رفتار / رفتارشناسی حیوانات وجود دارد به بیان ساده ، افراد یاد می گیرند که چگونه با افراد دیگر تعامل کنند تا در فعالیت هایی از جمله سلام و احوالپرسی ، خواستگاری ، جفت گویی ، تهدید و دعوا (برخوردهای سخت گیرانه) ، تغذیه و بازی به دیگران برسند. همانطور که این کار را انجام می دهند ، با گذشت زمان آنها عواقب اعمال خود را می آموزند و یاد می گیرند که چگونه حرکات خود را در طی این برخوردها اصلاح کنند و یاد بگیرند چه عواملی م worksثر است. علاوه بر آنچه دانشجویان رفتار حیوانات شرایط "تقریبی" می نامند - آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد و چه کسی درگیر آن شده است - همچنین یک داستان تکاملی شامل چگونگی تبدیل شدن حرکات مختلف به سیگنال های اجتماعی وجود دارد. این فرایند "تشریفات" نامیده می شود و شامل چگونگی تبدیل شدن سیگنالها به سیگنالهای روشن و بدون ابهام است. یک تعریف خوب برای تشریفات این است: "روند تکاملی که طی آن یک عملکرد یا الگوی رفتاری در حیوان عملکرد اصلی خود را از دست می دهد اما به دلیل نقش خود در نمایش یا سایر تعاملات اجتماعی حفظ می شود." 3 آگاهی از بدن و بازی اجتماعی مارک بیکوف یاقوت (راست) در حال خم شدن در برابر Scone. منبع: مارک بیکوف یک نمونه عالی از یادگیری اجتماعی و تشریفات استفاده از کمان توسط سگها و سایر حیوانات برای درخواست از افراد دیگر برای بازی و حفظ روحیه بازی است. بسیاری از حیوانات با استفاده از حرکات مختلف اعلام می کنند که می خواهند بازی کنند و دعوا یا جفت نمی گیرند. Canids سکانس های بازی را با استفاده از کمان برای درخواست بازی نقطه گذاری می کند ، در حالی که روی پاهای عقب ایستاده اند ، روی اندام های جلویی خود را خم می کنند. کمانها تقریباً به طور انحصاری در حین بازی استفاده می شوند و بسیار کلیشه ای هستند - یعنی همیشه یکسان به نظر می رسند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

یکی از جنبه های واقعاً قابل توجه روانشناسی سیاه این است که برخی از تأثیرگذارترین نوشته ها و بینش عمیق در مورد رفتار سیاه ، خارج از یک زمینه دانشگاهی است. دلیل این امر آنست که روانشناسی جریان اصلی علمی از نظر تاریخی با مفهوم پردازی یورو مرکز از رفتار محدود می شد ، و در نتیجه توانایی دانشمندان سیاه پوست برای نوشتن درباره رفتار سیاه به روشهای اصیل فرهنگی محدود می شد. این امر منجر به اولین بیان روانشناسی سیاه پوست در یک مجله دانشگاهی ، بلکه در مجله آبنوس شد. مجله Ebony یکی از چندین مجله ای بود که برای پر کردن خلا داستان مثبت و بازنمایی افراد سیاه پوست ایجاد شد. در کنار مجله آبنوس ، مجله جت و Negro Digest نیز وجود داشت. Negro Digest در سال 1942 توسط جان اچ. جانسون از شرکت انتشارات جانسون تأسیس شد و بعداً به نام دنیای سیاه تغییر نام یافت. مأموریت دنیای سیاه پوشش داستان های مثبت در مورد جامعه آمریکایی آفریقایی بود. در طول ماه تاریخ سیاه مناسب است که ما پنجاهمین سالگرد یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان سیاه پوست ، ویلیام "بیل" کراس ، و مقاله تأثیرگذار وی را که در دنیای سیاه منتشر شده است ، "تجربه تبدیل سیاه پوست به سیاه: به سوی روانشناسی" بشناسیم. آزادی سیاه. " (کراس ، 1971). بیل کراس بیش از همه شایسته شناخت است زیرا روانشناسی در شناخت رشته های کمک کننده به دانشمندان BIPOC کار درستی انجام نداده است (به عنوان مثال ، مطالعه Haggbloom و همکاران ، 2002 در مورد 100 روانشناس برجسته قرن 20 را ببینید). همانطور که مقاله جوزف وایت "به سوی روانشناسی سیاه" به آغاز جنبش روانشناسی چندفرهنگی مدرن کمک کرد ، مقاله بیل کراس نیز مدل Nigrescence از هویت نژادی سیاه را معرفی کرد که اساس یکی از م oneثرترین مضامین نه تنها روانشناسی سیاه ، بلکه بلکه تحقیق و تمرین روانشناسی چند فرهنگی. Nigresence Model - یک آغازگر بیل که تحت تأثیر مقاله جو وایت بود ، علاقه مند به بیان روانشناسی آزادی سیاه در شرایط ستم بود. به خاطر داشته باشید که بیل جوانی بود که از طریق جنبش حقوق مدنی و جنبش قدرت سیاه زندگی می کرد. در طول اعتراضات ، نافرمانی مدنی و اختلافات اجتماعی که بیشتر دهه های 1960 و اوایل دهه 1970 را مشخص می کرد ، بیل تجربیات و رفتار مردم سیاه را به دقت مشاهده کرد. وی با استفاده از داده های پدیدارشناختی (به عنوان مثال ، مشاهده و مصاحبه های شرکت کنندگان) ، آنچه را که معتقد است پنج مرحله از پیشرفت روانشناسی رهایی سیاه است ، شناسایی کرد. مرحله یک: قبل از برخورد در این مرحله فرد اجتماعی می شود تا جهان را غیر سیاه پوست یا ضد سیاه ببیند و تصور کند. این شخص دارای یک جهان بینی عمدتا اروپامحور است و به گونه ای فکر می کند و رفتار می کند که سیاهی را تنزل می دهد. برای این فرد ، یکسان شدن یا "یک آمریکایی خوب" وجود دارد که منجر به ضد سیاه پوستی و ضد آفریقایی شدن فرد می شود. مرحله دو: برخورد در این مرحله تجربه ای وجود دارد که احساس شخص نسبت به خودش و تفسیر او از وضعیت سیاه پوستان در آمریکا را خرد می کند. برای بسیاری از سیاه پوستان ، مرگ مارتین لوتر کینگ جونیور چنان ناراحت کننده بود که باعث شد کسانی که قبلاً در مرحله پیش از برخورد بودند ، به جستجوی درک عمیق تری از تجربه سیاه و جنبش قدرت سیاه بپردازند. برخوردهای معمول شامل تعرض به دوست توسط پلیس و تماشای گزارش های تلویزیونی از حوادث نژادی است. تجربه این برخورد منجر به این شد که فرد یا از "ترک" مسابقه احساس گناه کند (به عنوان مثال ، به اندازه کافی درگیر موضوعاتی که افراد سیاهپوست را درگیر نمی کند) یا اینکه رفتاری را انجام داده است که سیاهی آنها را تخریب می کند (به عنوان مثال ، رفتارهای کلیشه ای نژادی منفی) . افراد در این مرحله نیز به دلیل روشی که در آنها برای ضد سیاه پوشی و جهت گیری بیشتر به سمت سفیدپوستان معاشرت کرده بودند ، به طور فزاینده ای عصبانی شدند. ترکیبی از احساس گناه و عصبانیت ، فرد را در جستجوی هویت سیاه خود می کشاند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد مرحله سه: غوطه وری - غوطه وری در این مرحله فرد کاملاً خود را در دنیای سیاهی غوطه ور می کند که آزادی از سفیدی است. همه آنچه سیاه است خوب و عاشقانه است. این احساسات با یک نفرت و نفرت شدید از مردم سفید همراه است. اعتقاد بر این است که افرادی که در این مرحله ثابت یا راکد هستند ، دارای هویت سیاه "شبه" هستند زیرا بیشتر بر اساس نفرت از سفیدپوستان است نه تأیید یک دیدگاه طرفدار سیاه. رکود در هنگام غوطه وری در سیاهی شدید است (صلیب معتقد است نژادپرست است) تا جایی که فرد برای به دست آوردن آگاهی و کنترل رفتار خود شروع به فلات و بیرون آمدن از مکان شدید احساسی می کند. مرحله چهار: درونی سازی در این مرحله فرد به یک احساس امنیت درونی دست پیدا می کند و از خودش راضی تر است. در حالی که فرد برای گفتگوها یا برنامه های عملی باز است ، اما در واقع طبق آن عمل نمی کند.

  • amirreza asadi