علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی
  • ۰
  • ۰

فقط 39 ایالت آموزش جنسی را الزامی می کنند ، 17 کشور آنها باید از نظر پزشکی دقیق باشد و 19 ایالت فقط آموزش پرهیز را مجاز می دانند. آموزش جامع جنسی باید شامل اطلاعاتی در مورد پیشگیری از بارداری و بیماری ها ، و همچنین مهارت های اجتماعی و آنچه توافقی است. تقریباً نیمی از نوجوانان و جوانان اطلاعات مفیدی در مورد رابطه جنسی از هیچ منبع دریافت نمی کنند. حدود یک چهارم بزرگسالان جوان گفتند که برای یادگیری نحوه رابطه جنسی به تماشای پورنو متکی هستند. این مورد در مورد مردان جوان بیشتر از زنان جوان است ، زیرا این افراد در مورد رابطه جنسی از دوست پسر خود یاد می گیرند. پورنو منبع خوبی برای رفتار سالم جنسی نیست. هنگامی که اوایل دهه 70 به بلوغ نزدیک می شدم ، اوهایو کلاس های آموزش جنسی را در کلاس ششم واگذار کرد. مدرسه مشایخی که در آن تحصیل کردم ، اگر روح نبود ، طبق قانون عمل می کرد. آنها "شب پسران و پدران" را ترتیب دادند. در حالی که پدران در یک اتاق منتظر بودند ، پدر تام پسران را به اتاق دیگری هدایت کرد تا به ما صحبت کنند. او گفت: "مردان". بله ، او ما را مردان خواند. "مردان ، آیا می دانید رابطه جنسی چیست؟" کدام پسر 12 ساله اذعان می کند که همه چیز راجع به رابطه جنسی ، به خصوص در مقابل همسالانش نمی دانسته است؟ نگاهی عصبی به هم انداختیم و سری تکون دادیم. پدر تام گفت: "خوب". "پس بیایید در عوض در مورد دین صحبت کنیم." آخر شب ، او به هر پدر یک بروشور داد. او به ما گفت ، "حالا مردان ، این را از پدر خود بخواهید وقتی آماده شدید." چند روز بعد ، شهامتم را بلند کردم و از پدرم دفترچه خواستم. این فرآیند تلقیح را از نظر کلینیک استریل توضیح داد. بعد از خواندن آن ، هنوز نمی دانستم چگونه رابطه جنسی برقرار کنم. وضعیت آموزش جنسی بهبود نیافته است نیم قرن گذشته است و وضعیت آموزش جنسی در این کشور به سختی بهبود یافته است. طبق گفته های امیلی روتمن ، محقق بهداشت عمومی دانشگاه بوستون و همکارانش ، فقط 39 ایالت آموزش جنسی را الزامی می کنند و از این تعداد ، تنها 17 ایالت باید از نظر پزشکی دقیق باشند. علاوه بر این ، 19 کشور فقط آموزش "پرهیز" را مجاز می دانند. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد ظاهراً بسیاری از نوجوانان و نوجوانان یا اطلاعات تحریف شده ای دریافت می کنند و یا اینکه اصلاً چیزی دریافت نمی کنند. پس ، جوانان آمریکا چگونه در مورد رابطه جنسی یاد می گیرند؟ این سوالی است که روتمن و همکارانش در مقاله ای که اخیراً در بایگانی رفتارهای جنسی منتشر کرده اند ، بررسی کردند. همانطور که راتمن و همکارانش اشاره کردند ، آموزش جامع جنسی شامل مواردی فراتر از حقایق تلقیح است. همچنین شامل اطلاعاتی در مورد چگونگی پیشگیری از بارداری و بیماری ها - غیر از پرهیز از بارداری است. علاوه بر این ، نوجوانان باید مهارت های اجتماعی مربوط به رابطه جنسی را بیاموزند. این مهارت ها شامل مواردی مانند نحوه برقراری ارتباط با علاقه و مذاکره در مورد محدودیت ها ، از جمله نحوه درک نشانه های غیرکلامی است. علاوه بر این ، آنها باید رابطه جنسی را به عنوان یک تجربه متقابل لذت بخش و پر از احساس درک کنند. و سرانجام ، آنها باید یاد بگیرند که چگونه امتناع جنسی را با ظرافت ، یعنی با احترام به احساسات طرف مقابل و بدون آنکه به عنوان توهین شخصی تلقی شود ، بپذیرند. برای درک بیشتر منابع اطلاعاتی که جوانان برای یادگیری در مورد رابطه جنسی به آنها اعتماد می کنند ، روتمن و همکارانش داده های 600 نوجوان 14 تا 17 ساله و 666 بزرگسال جوان 18 تا 24 ساله را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. برای اطلاعات در مورد رابطه جنسی ، از جمله اینکه آیا آنها اطلاعات سلامت جنسی را از والدین خود دریافت کرده اند یا خیر. آنها همچنین به س questionsالات مربوط به تجربیات جنسی انفرادی و شریک زندگی و همچنین اینکه آیا در حال حاضر در یک رابطه عاشقانه درگیر بوده اند ، پاسخ دادند. جوانان اطلاعات مفیدی از هیچ منبعی دریافت نمی کنند یک نتیجه ناامیدکننده اما شاید تعجب آور این نبود که تقریبا نیمی از نوجوانان و جوانان گفتند که هیچ اطلاعات مفیدی در مورد رابطه جنسی از هیچ منبع دریافت نکرده اند. در میان کسانی که گفتند اطلاعات جنسی قابل اعتماد به دست آورده اند ، منابع به هر دو گروه سنی و جنسیت بستگی دارد. مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد نوجوانان گزارش دادند که بیشتر اطلاعات خود را از والدین یا از دوستانشان می گرفتند. تعداد کمی از پاسخ دهندگان در این گروه سنی گزارش داده اند که برای یادگیری جنسیت ، پورنو تماشا می کنند. این یافته می تواند ترس از ترس بسیاری از والدین از نوجوانان خود در حال تماشای پورنو را کاهش دهد. آن نوجوانانی که در مورد رابطه جنسی با والدین خود مکالمه داشته اند گفتند که این مفیدترین منبع اطلاعاتی است. با این حال ، کسانی که چنین بحثی نداشته اند گفتند که اطلاعات بیشتر در تلویزیون ، مجلات یا اینترنت (اما نه پورنو) برای آنها مفیدترین است. به عبارت دیگر ، نوجوانان واقعاً قدر آن را می دانند که والدینشان در مورد رابطه جنسی با آنها صادقانه صحبت کنند. یک چهارم بزرگسالان جوان درباره جنسیت از پورنو یا از شرکا اطلاعات می گیرند در مقابل ، بسیاری از جوانان بزرگسال اظهار داشتند که بیشتر اطلاعات خود را در مورد رابطه جنسی از طریق پورنو یا از شریک جنسی خود به دست می آورند. با این حال ، این بر اساس جنسیت خراب شد. حدود یک چهارم بزرگسالان جوان گفتند که بیشتر به تماشای فیلم های پورنو متکی هستند تا یاد بگیرند که چگونه هک کنند

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

مشهورترین یافته در زمینه روانشناسی اجتماعی ممکن است مطالعه استنلی میلگرام در پیروی از اقتدار باشد ، اما کتابهای درسی به سختی نشان می دهند که چرا اینقدر عمیق است. اجداد ما هنگام همکاری بیشتر احتمال زنده ماندن و تولید مثل داشتند ، اما شرکت کنندگان در مطالعه Milgram این هنجار مهم را نقض کردند. نکته مهم دیگری که در مورد مطالعه از آن غافل می شویم: به ندرت اتفاق می افتد که یک شخصیت معتبر به شخصی دستور دهد کاری را انجام دهد که در واقع برای افراد دیگر مضر است. آیا می توانید به یک یافته تحقیق فکر کنید که فکر مردم در مورد طبیعت انسان را تغییر دهد؟ طی دو دهه گذشته ، من لذت بردن از گشت و گذار در خیابانهای تابستانی ونکوور ، بریتیش کلمبیا ، بحث در مورد ایده های عمیق با مارک شالر ، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا ، و نویسنده تعدادی از مطالعات در مورد موضوعات مختلف از نوع دوستی را تجربه کردم. به بیگانه ستیزی شالر یک روشنفکر درخشان است ، اما کسی نیست که خودش را خیلی جدی بگیرد. برای او ، فکر کردن در مورد افکار عمیق بیشتر به یک ورزش تفریحی شبیه است تا یک کار سخت ، با دوز خوبی از شوخ طبعی بی احترامی که بین بینش جدی پاشیده شده است. یکی از محصولات پیاده روی طولانی و گفتگوهای پرطرفدار ما مقاله ای بود که هرم کلاسیک انگیزه های انسانی را بر اساس بنیادی تکاملی بازسازی می کند ، که من اینجا و اینجا در مورد آن صحبت کردم. در آخرین پست خود ، من مصاحبه ای پیوند دادم که در آن شالر درباره تحقیقات قابل تأمل خود درباره ارتباط بین بیماری ، تعصب و ظهور هنجارهای اجتماعی صحبت کرد. در طی همان مصاحبه ، من همچنین از شالر خواستم یک یافته تحقیقاتی را معرفی کند که باعث تغییر روش تفکر ما درباره ماهیت انسان شده است. وی آنچه را که شاید شناخته شده ترین یافته از حوزه روانشناسی اجتماعی باشد معرفی کرد: مطالعه استنلی میلگرام پیروی از اقتدار. اما شالر استدلال کرد که پیام خانه از تحقیقات میلگرام چیزی نیست که روانشناسان به طور معمول به دانشجویان خود می گویند. در حقیقت ، شالر استدلال کرد که نحوه ارائه پیروی از تحقیق کلاسیک در کتابهای درسی روانشناسی "به سختی سطح اینکه چرا چنین یافته عمیقی است خراشیده می شود." (او سریع متوجه شد که من دو عنوان کتاب درسی نوشتم که در آنها نیز فقط سطح آن را خراش داده ام). مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد تحقیقات کلاسیک میلگرام اگر تا به حال یک دوره روانشناسی گذرانده اید ، احتمالاً آزمایشات Milgram را به خاطر می آورید. هدف از این کار این بود که یک موضوع واقعی به این باور می رسد که وی در مطالعه تأثیرات مجازات بر یادگیری "معلم" خواهد بود. وظیفه معلم این است که هر بار که یادگیرنده اشتباه می کند ، یک شوک الکتریکی دردناک ایجاد کند ، با استفاده از یک ژنراتور شوک به نظر شوم با 30 اهرم (زیر آن برچسب هایی از "شوک خفیف" تا "شوک متوسط" تا "شوک شدید" وجود دارد) و سپس به "شوک بسیار شدید" "شوک شدید" و "خطر: شوک شدید"). در سه اهرم آخر شوک ساده "XXX" در زیر نوشته شده است. برای واقعی کردن ، یک نمونه شوک به "معلم" وارد شد و از او خواسته شد سطح آن را حدس بزند. این صدمه دید ، و افراد حدس زدند که این یک شوک شدید است ، اما آزمایش پاسخ منفی داد ، این فقط شماره 3 از 30 بود ، در محدوده "شوک خفیف". "یادگیرنده" در این تحقیق در واقع یکی از همفکران آزمایشگر بود ، یک مرد میانسال که پس از انتخاب برای دریافت شوک ها ، از وجود بیماری قلبی گفت. آزمایشگر با گفتن اینکه این شوک ها دردناک خواهد بود ، اما "هیچ آسیب دائمی به بافت" نخواهند داد. سپس یادگیرنده به چیزی شبیه صندلی برقی در اتاق مجاور محکم می شود. به محض شروع آزمایش ، او اشتباهات زیادی انجام داد. اگر شما "معلم" بودید به شما آموزش داده می شود که برای هر خطا به او ضربه وارد کنید و برای خطای بعدی به سمت اهرم شوک بعدی بروید. در اوایل ، یادگیرنده شروع به اعتراض کرد. در ابتدا ، او فقط فریاد زد ، "اوه". پس از آن ، "هی ، این شوک واقعاً دردناک است!" بعداً ، او شروع به فریاد زدن کرد: "بگذارید اینجا بیرون بیایم ، قلب من واقعا مرا آزار می دهد." به یاد داشته باشید که او روی صندلی شوک آور بسته شده بود و (احتمالاً) نمی توانست خودش را آزاد کند. اگر معلم از آزمایشگر بخواهد که فراگیر را بررسی کند ، او به سادگی می گوید که این شوک ها هیچ آسیب دائمی در بافت ایجاد نمی کنند و به معلم دستور می دهد تا سطح شوک بعدی را ادامه دهد. اگر شرکت کننده اعتراض خود را ادامه می داد ، آزمایشگر دستور می دهد: "آزمایش به ادامه شما نیاز دارد." مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد در برخی از مواقع ، پس از فریاد زیاد ، فرد مبتلا به بیماری قلبی به سادگی ساکت می شود و حتی پاسخی نمی دهد. به جای متوقف کردن ، آزمایشگر به معلم دستور داد: "هیچ پاسخی را به عنوان یک پاسخ اشتباه تلقی نکنید و به مرحله شوک بعدی بروید." قسمت به یادماندنی - بخشی که در کتابهای درسی روانشناسی تأکید شده است - بیش از 60 درصد افراد با تمام اینها مطیع آزمایشگر بودند و شوکهایی را تا سطح 450 ولت "XXX" وارد کردند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

من گیر کردم. گیر کرده ایم در خستگی COVID. احساس خستگی ، قرار گرفتن در وسط یک ماراتن که قرار بود یک دوی سرعت باشد ، بدون اینکه پایانی برای آن در نظر گرفته شود.

این همان چیزی است که آسیب مغزی باعث شد سال دو دوباره احساس کنم.

خبرها ، در مستندها ، در داستان های نشاط آور ، خبرنگاران از زمان بهبودی طولانی یک سال برای یک نخبه ورزشی از آسیب دیدگی گفتند. یک سال. یک سال برای یک ورزشکار نخبه نشانه همه ماست که چه مدت باید مصدومیت را تحمل کنیم. آنها فراموش می کنند که توانبخشی برای ما به شدت ، تنوع و اثر بخشی یک ورزشکار نخبه نمی رسد. مردم دور هم جمع می شوند. سازمانها پشتیبانی می کنند شجاعت و قدرت بهم پیوستن ورزشکاران است.

واقعیت صدمه مغزی مانند یک شکاف وسیع بسیار دور از آسیب دیدن ورزشکاران نخبه است. مانند شوک آب یخ ، واقعیت COVID-19 افرادی را که به سلامتی عادت کرده اند ، مورد استفاده قرار می دهد ، بدون این که بخاطر بیماری یا ناتوانی از سلامت خارج شوند ، استفاده نمی شود.

آسیب مغزی مرا به اوایل ، اوایل کودکی برگرداند و در آنجا گیر داد. نوشتن دستم به نظرم خارجی بود. استعدادهایم از بین رفت. دوستان رفتند خانواده از من انتقاد کردند که چرا خیلی طولانی کردم تا به حالت عادی برگردم. COVID-19 مردم سالم را به دوران کودکی برگردانده است که گفته می شود کجا برویم ، چه چیزی بپوشیم ، به آنها درس ایمنی داده و به دلیل عدم رعایت آنها نظم داده می شود. چقدر دیگه ؟!

"برای ادامه آسیب مغزی لازم نیست بیهوش شوید. آسیب خفیف مغزی اکتسابی (MABI) که به آن ضربه مغزی نیز گفته می شود ، می تواند به مغز در سطح سلولی آسیب برساند. " انجمن آسیب های مغزی شمال ، آمار آسیب مغز

SOP بیمه میزان آسیب را زیر سوال می برد. اما چرا افرادی که شما را می شناسند این مسئله را زیر سوال می برند در حالی که همزمان از تغییر ناگهانی 180 درجه در سطح راحتی فرد با کودکان نوپا شکایت دارند؟ به نظر می رسد که رژیم ثابت داستان های خوب و همچنین تمایل انسان به عدم شنیدن چیزهای بد درباره مواردی که دوستشان داریم ، ایجاد تردید در مورد جدی بودن آسیب - یا بیماری همه گیر را ایجاد می کند.

"در انتاریو ، 92٪ از مردان و 100٪ از زنانی که دچار آسیب مغزی شده اند ، هرگز به کار تمام وقت خود باز نمی گردند."

من خیلی بیش از این آمار هستم. این واقعیت من است. واقعیت این نیست که مردم به دلیل اقدامات بهداشت عمومی از COVID-19 در امان هستند. اما عموم مردم بر این باورند که این امر برای آنها نیز صادق است زیرا سیاستمداران ، افسران بهداشت عمومی ، اعضای نابالغ مردم در مورد SARS-CoV-2 ، میزان بیماری COVID-19 و ضرورت ماسک ، فاصله فیزیکی ، شستن دست و ماندن در خانه برای ایمن ماندن. شکایت ها و اقدامات بهداشتی واگن در پاسخ به آنها باعث سوختن ما می شود.

مناطقی از کانادا که روحیه جامعه خود را حفظ کرده اند به مراتب بهتر از بقیه کانادا هستند. اعداد و ارقام آتلانتیک کانادا نشان دهنده فرهنگ احترام گذاشتن به جامعه ، نداشتن عمده جنبش 1980 من است که به یک نسخه تحریف شده از فردگرایی تبدیل می شود ، جایی که فقط مسئولیت منیت مهم است. این جنبش مشخصه توانایی ما برای انجام هر کاری است که می خواهیم ، هر زمان که بخواهیم ، با این وجود می خواهیم یک حق و اساس آزادی را داشته باشیم.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

"... آموزه تحمل ناپذیری که تنها مسئولیت انسان در قبال نفس خود است. این آموزه هیتلر بود ، همانطور که اکنون مربوط به مالنکوف و تیتو و فرانکو و سناتور مک کارتی است. دشمنان آزادی. من آن را رد می کنم و محکوم می کنم. " نرو ولف به آرچی گودوین در سال 1953 در کوه سیاه از رکس استوت.

آزادی در ذهن آغاز می شود. کودک نوپا با بلوغ شدن قوانین خارجی ، از طریق بلوغ به آزادی می رسد ، زیرا ایده های بیرونی مسئولیت در برابر دیگران نه فقط خود درونی ریشه می گیرد ، زیرا توجه خارجی به دیگران منجر به خودکاری داخلی می شود. این خودکار بودن در جستجوی دیگران به جامعه ای آزاد منجر می شود. از جمله همه ، در نظر گرفتن همه تضمین می کند که هر کس در عین آزادی که خودش باشد ، در امنیت نیز هست.

این همه گیری پایان می یابد. با فرض 1.5 سال به پایان واکسیناسیون ، حدود 1.8 درصد از زندگی یک زن کانادایی - 1.9 درصد از یک زن آمریکایی و 1.8 از زنان انگلیس - مصرف خواهد کرد. آسیب مغزی من تقریباً یک سوم از زندگی من و تقریباً اکثر اعضای خانواده ام را به این دلیل ترک کرده است. مانند کسانی که از خستگی COVID-19 برخوردار بودند ، آنها خیلی فراتر رفته بودند و بر خلاف من گزینه فرار را داشتند. مانند آنها ، برخی به طور سرسختانه به زندگی "عادی" ادامه می دهند ، فقط به منافع خود فکر می کنند ، نه اینکه چگونه اقدامات آنها دیگران را مجبور می کند که هرگز از حفاظت از خانه های خود خارج نشوند ، و این باعث افزایش تأثیرات مخرب سلامت روان در همه گیر می شود. وقتی خانواده و دوستان رفتند ، آنها اثرات سو injury آسیب مغزی را بر من افزایش دادند. آنها مرا از حمایت اجتماعی محروم کردند - آنها همچنین خود را از مزایای سلامتی این چنینی ، از شادی هایی که بخشی از بهبودی آنها است ، محروم کردند.

به همین ترتیب ، همانطور که مناطقی مانند آتلانتیک کانادا ثابت کرد ، وقتی مردم برای مقابله با یک بیماری فاجعه آمیز دست به دست هم می دهند ، اتفاقات خوبی برای همه کسانی که در این کار از یکدیگر حمایت می کنند ، رخ می دهد.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

پست الکترونیک
مطالعه ای که اخیراً منتشر شده نشان می دهد که "پسندیدن" در اینستاگرام به روش های مشابه تحویل غذا به یک موش گرسنه که با فشار دادن یک اهرم در Skinner Box1 کار می کند ، کار می کند. هرچه سریعتر "پسندیدن" دریافت شود ، پست های بیشتری ارسال می شود. نتایج منجر به گمانه زنی در برخی رسانه ها مبنی بر اینکه این منبع استفاده وسواسی یا اعتیاد آور از شبکه های اجتماعی و در مورد ماهیت مربوط به دوپامین از این نوع رفتارها است 2. همانطور که قبلاً بحث کرده ام ، به خودی خود ، چنین پیشنهادهایی جدید نیستند ، اما نتایج حاصل از این مطالعه جدید برای پیش فرض هایی که در مورد نحوه تأثیر رفتار تقویت کننده در هنگام تهویه نشان می دهد جالب است. این باعث ایجاد یکسری ملاحظات در مورد اینکه آیا اقدامات هدایت شده پاداش تنها مکانیسم توضیح دهنده میزان بالای استفاده از شبکه های اجتماعی است یا خیر.

در اصل ، نظریه تقویت بسیار ساده به نظر می رسد (کلمه "برای تلفن های موبایل" باید نشانه ای باشد برای اینکه دنبال کردن به هیچ وجه ساده نیست). شما یک پاسخ می دهید ، یک نتیجه می گیرید و اگر نتیجه "خوب" باشد ، پاسخ را بیشتر مرتب می دهید. این را می توان "تهویه ابزار" یا "تهویه مطبوع" نامید و با کار B.F. Skinner همراه است. با استفاده از این مفهوم بیشتر ، نویسندگان نسخه 1 (کم و بیش) به درستی ادعا می کنند که هرچه میزان تقویت ("پسندیدن") بالاتر باشد ، میزان پاسخ بالاتر خواهد بود (یا ، به تعبیر آنها ، کوتاه تر فاصله بین ارسال ها). این رابطه بین میزان پاسخ و میزان تقویت "قانون تطبیق" نامیده می شود ، و برای سالهای زیادی برای توضیح بسیاری از جنبه های رفتاری ، انسانی و غیرانسانی مورد استفاده قرار گرفته است 4.

مطالعه جدید در مورد تأثیر "پسندیدن" 1 نشان می دهد که ایده تقویت می تواند برای درک استفاده از رسانه های اجتماعی استفاده شود. در مجموعه ای از مطالعات مختلف ، الگوهای ارسال پیام در شبکه های اجتماعی از نظر رابطه بین سرعت ارسال پی در پی و اینکه آیا پست قبلی "مانند" را دریافت کرده است یا نه ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همانطور که پیش بینی می شد ، دریافت "مانند" مربوط به تأخیر کوتاه تر برای ارسال پست بعدی بود. ویژگی خوب این مطالعه این بود که این الگو هم در تجزیه و تحلیل پاسخ های اینستاگرام در دنیای واقعی (البته از مجموعه های کاملاً ویژه پست ها) و هم در آزمایشی که میزان "پسندیدن" دستکاری شده است ، دیده شده است. اینها داده های خوبی هستند ، همان چیزی است که بسیاری از افراد برای مدتی پیشنهاد داده اند 3 ، اما سوال این است: آیا آنها نشان می دهند که یادگیری پاداش باعث استفاده از شبکه های اجتماعی می شود؟ برخی از هشدارها وجود دارد که نیاز به تفکر دارند - همیشه چنین بررسی هایی با مطالعه وجود دارد ، به خودی خود مسئله ای نیست ، اما با این وجود قابل تأمل است.

از دیدگاه یک نظریه پرداز تقویت ، شاید حتی بیشتر از نتیجه اساسی که ممکن است پیش بینی شده باشد ، مورد توجه قرار گیرد این بود که رابطه بین ارسال و "پسندیدن" بین مجموعه های مختلف افراد متفاوت است. افرادی وجود داشتند که الگوی پاسخ آنها بسیار شدید مربوط به میزان "پسندیدن" بود و دیگران این الگوی را نشان نمی دادند. نویسندگان پیشنهاد می کنند که این گروه ها از نظر شخصیتی با یکدیگر متفاوت هستند و گروهی برای پاداش اجتماعی بها نمی دهند. اینکه شخصیت در این امر دخیل باشد یا نه ، نکته قابل بحثی است ، اما این واقعیت که داده ها این الگوی را نشان می دهد ، احتمال کنترل شدن پاسخ ها را نشان می دهد. فقط در صورت تقویت کننده ، الگوی قابل پیش بینی را می بینیم - اگر "پسندیدن" تقویت کننده نباشد ، پس الگوی رخ نمی دهد - فقط برای همه اتفاق نمی افتد. شناسایی آنچه فرد قبل از مطالعه ارزش گذاری می کند ، با استفاده از برخی روشهای ارزیابی عملکردی ، وزن این پیشنهاد را افزایش می دهد.

یک جنبه از تئوری تقویت ، به همان اندازه که ممکن است در مدل منتشر شده تجزیه و تحلیل نشده باشد 1 ، این است که ، در چنین شرایط تقویت پیچیده - جایی که ارگانیسم ها آزادانه می توانند بدون محدودیت پاسخ دهند (یعنی در برنامه های عملگر آزاد) - همه پاسخها مستقیماً توسط نتایج آنها کنترل نمی شوند. این پیامدها برای اینکه آیا پاداش رفتار نشان دهنده تمام آنچه در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی از منظر تئوری یادگیری قابل درک است ، است. در حقیقت ، میزان درگیری این پاسخ های پاداش دهنده "مانند" در استفاده از رسانه های اجتماعی و به طور بالقوه ، اعتیاد به رسانه های اجتماعی ، می تواند با سودآوری بیشتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

مدتهاست که گفته می شود برخی از پاسخها در موقعیتهای برنامه آزاد عمل به نتیجه منتهی می شوند (گاهی اوقات اقدامات هدفمند نامیده می شوند) ، در حالی که برخی از پاسخها توسط محرکهایی هستند که در زمان پاسخ دادن وجود دارند (گاهی اوقات به آنها عادت می گویند) ) 5،6 نویسندگان مطالعه جدید 1 ، با اندکی بینش ، در مورد نقش "پسندیدن" در تولید رفتار بحث کردند و به طور ضمنی این "پسندیدن ها" را با پاداش کنترل کردن اقدامات هدایت شده برابر دانستند.

با این حال ، با مطبوع سازی مثبت محرک های مرتبط با شبکه های اجتماعی ، "پسندیدن" همچنین احتمال دارد که مشاهده این محرک ها (به عنوان مثال تلفن همراه)

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

حافظه شما فریبنده است

شلبی و استن (نامها تغییر کرده است) در مورد من بر سر یک حادثه در خانه والدینش مقابل من بحث می کردند. شلبی گزارش داد: "ما بعد از اولین قرار ملاقات برای کباب کردن خانواده به آنجا رفتیم." "استن تازه داشت خانواده ام را می شناخت و سرانجام روحیه خود را از دست داد و در مقابل همه شرمنده من شد. این یک فاجعه بود! "

Pexels / Nilov
منبع: Pexels / Nilov
استن گفت: "برادر کوچک او یک انقباض است و او بالا آمد و شورت من را از روی مچ پا پایین کشید." "او فکر می کرد این هیستریک است ، اما من دیوانه شده ام."

شلبی گفت: "بنابراین شما او را آزار دادید." "شما هالک زدید و او را حل کردید و او در نهایت با کبودی روبرو شد و اکنون توسط شما آزاد شده است. پدر و مادرم تعجب می کردند که چه نوع پسری را آورده ام. "

"والدین شما باید درمورد اینکه چه نوجوانی تربیت می کنند تعجب می کردند." استن کوتاه شد "برادر شما یک پانک خرابکار بود ، و من با او مقابله نکردم. من فقط او را تعقیب کردم و او را در یک قفل کوچک قرار دادم. او نیاز داشت که درس خود را بیاموزد ، و صدمه ای ندید ، او فقط چند مورد سر و کله زد. "

"او خونریزی می کرد و گریه می کرد! شما تقریبا او را کشته اید! "

"من به سختی او را لمس کردم ، و او می خندید!"

"همه از آنچه شما انجام دادید شوکه شدند!"

"هیچ کس اهمیتی نداد! آنها فکر کردند که او سزاوار آن است! "

آیا این کار را در روابط خود انجام داده اید؟ همان واقعه را بازگو کرده اید اما نسخه های مختلفی از آن داشته اید؟ آیا از عدم دقت حافظه شریک زندگی خود ناامید شده اید؟ چگونه ممکن است آنها در مورد واقعیت های اساسی اینقدر اشتباه کنند؟ آیا آنها دروغ می گویند یا فقط گیج شده اند؟ آنها احتمالاً فقط همان کاری را انجام می دهند که شما انجام می دهید ، یعنی به یاد آوردن چیزی ناقص. حافظه ویدئویی نیست که هر بار به همان روش تکرار شود. این مانند یک نمایش بداهه است که در آن مضامین و رویدادها با هر اجرا کمی بازسازی می شوند.

پروفسور اولریک نیسر پس از منفجر شدن شاتل فضایی چلنجر در سال 1986 یک آزمایش بداهه را انجام داد. روز بعد از فاجعه ، او از کلاس 106 نفری دانش آموزان خود خواست که وقتی این موضوع را شنیدند در کجای آنها بنویسند. سه سال بعد او همین چیزها را از این دانشجویان پرسید. بیش از 90٪ حساب ها تغییر کرده و تقریباً نیمی از آنها حداقل در دو سوم جزئیات نادرست بوده اند. خاطرات اصلاح شده جایگزین خاطرات زودتر و دقیق تر شده بود ، اما خاطرات جدید هنوز احساس واقعیت می کردند. یکی از دانش آموزان اولین توصیف خود را نشان داد ، سه سال قبل نوشت ، و گفت ، "من می دانم که این دست خط من است ، اما من نمی توانستم آن را بنویسم."

خاطرات با توجه به احساساتی که در آن زمان وجود داشته اند و همچنین با بازیابی حافظه شکل می گیرند. به عنوان مثال ، چگونگی س asksال کسی بر جزئیات یک رویداد تأثیر می گذارد. الیزابت لوفتوس فیلم کوتاهی از یک تصادف اتومبیل را به شرکت کنندگان نشان داد و پس از آن ، از آنها س askedالاتی پرسید ، اما متوجه شد که کلماتی که وی به کار می برد ، بر آنچه حافظان به یاد می آورند تأثیر می گذارد. به عنوان مثال ، او از مردم پرسید که ماشین با برخورد به ماشین دیگر با چه سرعتی حرکت می کند. اما وقتی او کلمه "ضربه" را به "خرد" تغییر داد ، تخمین سرعت بالاتر بود. هنگامی که وی از نسخه "خرد شده" نیز درخواست می کرد ، بیشتر مردم به یاد می آوردند که شیشه شکسته شده است.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

اگر حافظه خدمت کند. . .

اگر یک شریک در حالی که عصبانی است داستانی را به یاد بیاورد ، جزئیات بیشتر منفی خواهد بود. مغزها برای پشتیبانی از نسخه عصبانی خلأهایی را پر می کنند و حافظه در خدمت صاحب آن است. جزئیاتی که مناسب نیستند رها می شوند و سایر موارد برای انسجام و لذت بخش کردن حافظه اضافه می شوند. فقط چند روز طول می کشد تا رویدادی تغییر کند و جزئیات تغییر کند. استن و شلبی ممکن است از زمان استن ماه کباب پز کردن ، خاطرات اولیه مشابه داشته باشند ، اما مشکلات ازدواج فعلی آنها خاطرات را تاریک می کرد. اکنون استن به یاد می آورد که شلبی مغرض و منتقد است و او را به عنوان فردی شدید و خشن به یاد می آورد.

این فیلتر منفی علامت بدی بود. زن و شوهرهایی که وضعیت خوبی ندارند ، جمله هایی از این قبیل را بیان می کنند: "ما خیلی جوان ازدواج کردیم ، در آن زمان من نمی دیدم که چه پسر بچه ای است." یا "او مرا فریب داد تا فکر کنم واقعاً از رابطه جنسی هیجان زده خواهد شد." در یک مطالعه ، محققان با پنجاه و شش زوج مصاحبه کردند ، هیچ یک از آنها قصد طلاق نداشتند. با این حال ، این تیم هفت زوج را که طلاق می گرفتند ، به طور دقیق پیش بینی کردند ، بر اساس روش منفی که در مورد تاریخ خود صحبت کردند. پس از شکست روابط ، همسران متمایل به "بدبینی بازگشت گرایانه" هستند ، جایی که آنها مشکلات را به گونه ای به یاد می آورند که به نظر می رسد اجتناب ناپذیر است: "این از همان ابتدا محکوم به فنا بود."

عکس این نیز صادق است. وقتی زوجین احساس محبت می کنند سخاوتمندانه چیزها را به یاد می آورند. شرکای راضی تاریخچه خود را با عبارات مثبت توصیف می کنند و از دست اندازها و سو mis تفاهم های قبلی می خندند. وقتی رئیس جمهور کندی ترور شد ، غم و اندوه در ایالات متحده جاری بود. در یک نظرسنجی بعد ، دو سوم پاسخ دهندگان رأی دادن به او را در انتخابات قبلی به خاطر آوردند ، در حالی که فقط نیمی از آنها رأی داده بودند. خاطرات مردم تغییر کرد تا با احساسات مثبتی که از رئیس جمهور شهیدشان احساس می کردند سازگار باشد.

نه تنها خاطرات احساس واقعی می شوند ، بلکه به راحتی اصلاح نمی شوند. وقتی کسی به یک داستان وابسته است ، آن را با اطلاعات مخالف به چالش می کشد

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

انسانهای مدرن سرعت رشد بالاتری از خود نشان دادند و سریعتر از نئاندرتالها مهاجرت کردند ، بنابراین به آنها اجازه می دهد تا مناطق را با بهره وری موثرتر جمعیت و دوباره جمعیت کنند.
تعیین میزان عوامل محیطی مانند تغییر آب و هوا یا فوران آتشفشان ها در انقراض نئاندرتال غیرممکن است.
تحقیقات آینده می تواند بر مدل سازی مبتنی بر عامل از جمله تکنیک های شکار یا مقاومت در برابر عوامل بیماری زا متمرکز شود.
شکی نیست که انسانهای مدرن مسئول انقراض گونه های بی شماری بوده اند. جالب توجه است ، با توجه به نتایج یک مدل جدید تجزیه و تحلیل فعل و انفعالات هومینین در محیط های مختلف آب و هوایی ، مزایای رقابتی ما می توانست پایان نئاندرتال ها باشد. نتایج این مطالعه در شماره اخیر Quaternary Science Review منتشر شده است.

آکسل تیمرمن نوشت: "انسانهای مدرن تنها بازمانده گروهی از انسانها هستند که در آخرین عصر یخبندان در سیاره ما سکنی گزیدند و از جمله شامل انسانهای نئاندرتالن ، همو دنیسوا و همو ارکتوس بودند." "اینکه آیا انقراض انسانهای قبلی توسط عوامل خارجی مانند تغییرات ناگهانی آب و هوا ، فوران های آتشفشان ایجاد شده است یا اینکه رقابت و آمیختگی نقش مهمی در نابودی آنها داشته است ، هنوز حل نشده است."

irstone / 123RF
irstone / 123RF منبع: irstone / 123RF
نویسنده دریافت که محرومیت رقابتی احتمالاً عامل اصلی در نئاندرتال ها است. در اکولوژی ، طرد رقابتی این اصل است که دو گونه به دلیل رقابت برای منابع محدود ، مدتها قبل از منقرض شدن یک گیاه قادر به همزیستی در یک طاقچه اکولوژیکی نیستند. پیش فرض محرومیت رقابتی این است که انسانهای آناتومیکی مدرن (AMH) در مقایسه با نئاندرتال ها در استفاده از منابع غذایی موجود دو برابر مهارت داشتند.

از مزایای انسانهای مدرن می توان به مهاجرت سریعتر اشاره کرد

انسانهای مدرن همچنین نرخ رشد بالاتری را به نمایش گذاشتند و سریعتر مهاجرت کردند ، بنابراین به آنها امکان می دهد پس از کاهش سریع جمعیت نئاندرتال ، به طور مثال با وقایع Dansgaard – Ochchger (DO Events) ، که تغییرات سریع آب و هوایی رخ داده است ، مناطق را با بازدهی بیشتری کار کنند. در آخرین دوره یخبندان به گفته نویسنده ، این نواحی دوباره پرجمعیت از تراکم شروع بیشتری از هومو ساپینس برخوردار بودند که از نظر رقابت در شرایط ناسازگار نئاندرتال ها نقش داشته است.

در نهایت ، اگرچه از نظر منطقه ای مهم است ، اما تغییرات ناگهانی آب و هوا احتمالاً فقط نقش محدودی در سقوط جهانی نئاندرتال ها داشته است. علاوه بر این ، با توجه به مدل ، تلفیق و جذب ، که به عنوان عوامل مهمی در مرگ نئاندرتال های اروپایی پیشنهاد می شوند ، فقط در از بین بردن گونه ها در مناطق کم رقابت غذایی موثر هستند.

نویسنده همچنین خاطرنشان کرد که انسانهای مدرن نسبت به نئاندرتالها ابزار بهتری در اختیار داشتند. به طور خاص ، Homo sapiens دارای تیغه و ابزار استخوان / شاخ است. علاوه بر این ، ممکن است انسان مدرن مهارت های شکار بهتری از جمله استفاده از سگهای اهلی و همچنین مقاومت در برابر عوامل بیماری زای ناشی از قاره آفریقا را به نمایش گذاشته باشد. (همو ساپینس حدود 100000 سال پیش از آفریقا مهاجرت کرده است.) در مجموع ، این عوامل می توانند به انسان مدرن یک مزیت رقابتی نسبت به نئاندرتال بدهند ، بنابراین روند محرومیت از رقابت را تسهیل می کنند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

آنچه می دانیم و آینده مطالعاتی را بررسی می کند

تحقیقات آینده می تواند بر مدلسازی مبتنی بر عامل یا مدل سازی پارامترهای فله ای از جمله برتری اجتماعی / فرهنگی هومو ساپینس ، تکنیک های شکار یا مقاومت در برابر عوامل بیماری زا متمرکز شود.

انقراض سریع نئاندرتال ها بین 35000 تا 50،000 سال پیش اتفاق افتاد. این اتفاق پس از سکونت انسان های مدرن در مناطق نیمه گرمسیری و خارج گرمسیری اروپا و آسیا از 40 تا 60 هزار سال پیش رخ داده است. نئاندرتال ها در مناطق محدود از نظر آب و هوا و محیط زیست ساکن شدند و طبق تحقیقات قبلی احتمالاً در گروه های کوچکتر و پراکنده زندگی می کردند.

نویسنده نتیجه گیری کرد: "این مطالعه این تصور را تأیید می کند که ژنرالیست های نوآور [Homo sapiens] با سطح تحرک ، باروری و انعطاف پذیری بالاتر ، متخصصان برتر رقابت [Homo neanderthalens] ، که در زیستگاه های کوچکتر و پراکنده زندگی می کردند ،" "مشخصاً چه چیزی مزیت اصلی رقابت HS نسبت به HN را تشکیل می دهد."

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

یک انتخاب ضد فرهنگی

انتخاب چشم پوشی از مادری هنوز یک انتخاب نسبتاً نادر است. تقریباً 15٪ از زنان در ایالات متحده تا 50 سالگی بچه ندارند. این آمار هم شامل زنانی می شود که کودک نمی خواهند اما هم نمی توانند آنها را داشته باشند و هم زنانی که مادر خود را انتخاب نکرده اند ، درصد زنانی که "به انتخاب خود فرزند ندارند" به میزان قابل توجهی کمتر از 15٪ است. این پست مربوط به پیمایش آن انتخاب است.

Suhyeon Choi / Unsplash
منبع: Suhyeon Choi / Unsplash
مانند ماهی در آب ، ما در یک سیستم ایدئولوژیک غوطه ور هستیم که فرض می کند زاد و ولد یک وظیفه است و به زن بودن = مادر بودن می آموزد. فرهنگ ما زنان را از روز اول زندگی به سمت مادر شدن سوق می دهد. با وجود تمام دستاوردهایی که زنان به دست آورده اند ، آنها همچنان با فشار و انتظار زیادی برای مادر شدن روبرو هستند. یک زن بدون کودک اغلب "غیرطبیعی" یا "خودخواه" تلقی می شود ، و معمولاً تصور می شود که در طول زندگی او اشتباهی رخ داده است که باعث شده او به سرنوشت تولیدمثلی خود پشت کند. بسیاری از زنان بدون کودک احساس لکه بینی ، سو mis تفاهم و تنها بودن می کنند. برخی از زنان نه از روی میل بلکه از ترس - از ترس از دست دادن ، ترس از انزوای اجتماعی ، ترس از انگ ، ترس از تنها ماندن در سنین پیری و ... بچه دار شدن را انتخاب می کنند. ما باید بیشتر به این مشکل توجه کنیم.

یک فرآیند تشخیص ظریف

من به عنوان یک روانشناس در کارهای خصوصی ، بسیاری از زنان را می بینم که در مورد تمایل به بچه دار شدن صریح هستند. آنها احساس می کنند مادر شده اند و هیچ تعارضی در مورد انتخاب ندارند. من همچنین زنانی را می بینم که تعداد آنها بسیار کمتر است اما در مورد تمایل به بچه دار نشدن واضح و بدون تعارض هستند. گروه سوم بخش قابل توجهی از مشتریان من را تشکیل می دهد - زنان در سنین باروری که نسبت به بچه دار شدن عمیقاً دوپهلو هستند. اگرچه ممکن است دلیل اصلی ورود آنها به درمان نباشد ، اما سوالی است که آنها در نهایت با آن کشتی می گیرند. وظیفه ما به عنوان درمانگر و مشتری این است که این س seriouslyال را جدی بگیریم و به آن احترامی که شایسته آن است بپردازیم.

این س ofال که آیا بچه دار شدن ، برای بسیاری از زنان ، به یک فرآیند تشخیص ظریف نیاز دارد که به نتیجه می رسد. کار این است که از نزدیک به روان خود گوش دهید و خواسته خود را از افراد دیگر و جامعه بزرگتر جدا کنید: مال شما چیست و آنها چیست؟ کار این است که تا آنجا که ممکن است از ترس خود آگاه باشید - ترس از مادر شدن (به عنوان مثال ترس از پدر و مادر بد بودن ، احساس خستگی مفرط ، از دست دادن استقلال) و همچنین انتخاب نکردن مادر بودن (به عنوان مثال ترس از حسرت آینده ، تنها ماندن در پیری). صادق بودن در مورد ترس های ما آزاد کننده است. گذاشتن هیولاها از گنجه و نگاه خوب به آنها ، قدرت ما را سست می کند و به ما امکان می دهد با وضوح بیشتری به جلو حرکت کنیم.

بخش دیگری از فرایند تشخیص این است که بررسی کنید آیا بخشهای دشوار تاریخ شخصی شما (به عنوان مثال رها کردن یا غفلت در دوران کودکی) ممکن است باعث شود شما در برابر تمایل به فرزندآوری دفاع کنید. بررسی دفاعیات خود درمورد مادر بودن می تواند به آنها در جای خود کمک کند و به میل شما برای تماس گرفتن کمک کند.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

کت استوکس؟ Unsplash
منبع: کت استوکس؟ Unsplash
کار این است که به همه "صدای" درونی رقیب خود حق خود را بدهید. کار نشستن با دوسوگرایی و تنش عدم دانستن است ، تا زمانی که چیزی واضح تر شود. کار این نیست که امیدوار باشیم زمان تمام شود بنابراین شما مجبور به تصمیم گیری نشوید ، و همچنین تصمیم گیری عجولانه نیست فقط برای "پایان کار از قبل". کار صبور بودن و گوش دادن است.

برخورد با قضاوت: مال خود و شما

اگر ترجیح می دهید بچه دار نشوید ، ممکن است به دلیل آن به سختی مورد قضاوت قرار بگیرید. کاملاً صریح: کار شما این است که از پس آن برآیید. قضاوت درونی شما تنها قضاوتی است که واقعاً مهم است.

اگر واقعاً خود را در قضاوت دیگران گرفتار کرده اید ، ممکن است از خود بپرسید که آیا در برخی از سطوح نظیر یکسانی را دارید؟ ما اغلب نظرات منفور خود (کسانی که در درون ما راحت نیستند) را به دیگران می پردازیم - تصور می کنیم که آنها درباره ما روش خاصی فکر می کنند ، در حالی که احساس واقعی ما این است. یا شاید دیگران این دیدگاه را در مورد ما دارند ، اما دلیل این که این همه ما را آزار می دهد این است که در برخی از سطح ها نیز چنین می کنیم. خودت قضاوت می کنی؟ خبر خوب در مورد فرافکنی این است که ما تا حدی بر خود داوری های خود کنترل داریم. اما بررسی و برچیدن پیش بینی های ما به صداقت و شجاعت نیاز دارد. کار سختی است ، اما ارزشش را دارد.

Debaditya Chatterjee / Unsplash
منبع: Debaditya Chatterjee / Unsplash
نیاز به بتونه

مادر بودن می تواند وسیله ای برای رشد روانی و معنوی باشد. تجربه بارداری ، زایمان و والدین می تواند به معنای عمیق شدن زندگی یک زن منجر شود. این فرصت را به او می دهد تا عشق ببخشد و دریافت کند ، از منیت خودش فراتر رود ، و احساس کند با چیزی بزرگتر از خودش ارتباط دارد. برای بسیاری از زنان ، ممکن است کار سخت مادرانه به عنوان یک قلوه سنگ تلقی شود که منجر به تحول روحی و روانی می شود. مهم است که توجه داشته باشید هفتم

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

پست الکترونیک
این قطعه از Healthy at 100 گرفته شده است: چگونه می توانید در هر سنی به طور چشمگیری طول زندگی و طول سلامتی خود را افزایش دهید توسط جان رابینز

قلبی که دوست دارد همیشه جوان است. pro ضرب المثل یونانی

یک جنبه از زندگی ما وجود دارد که فرهنگ های سنتی سالم همیشه درک کرده اند که برای سعادت ، رفاه و طول عمر انسان از اهمیت بالایی برخوردار است: آنها معتقدند هیچ چیز مهمتر از کیفیت روابط انسانی آنها نیست. به عنوان افراد و به عنوان جوامع ، با تعهد بی حد و حصر خود برای حمایت از یکدیگر و آمادگی کامل خود برای ارائه کمک متقابل در هر زمان ، در انواع سختی ها پایدار می مانند.

اگر اتفاقاً کیف پول خود را در پیاده رو در اوکیناوا بگذارید ، می توانید کاملا انتظار داشته باشید که روز بعد برگردید و آن را هنوز در آنجا پیدا کنید. اگر

ID5688709 / Pixabay
منبع: ID5688709 / Pixabay
از بین رفته است ، احتمالاً فقط به این دلیل است که برخی از غریبه های گمنام که آن را برداشتند ، به زودی آن را کاملاً سالم به شما بازگردانند.

به همین ترتیب ، در آبخازیا ، مردم بیش از هر چیز دیگری ارزش دارند. ثروت نه با توجه به مبلغی که فرد در اختیار دارد ، بلکه با توجه به تعداد و کیفیت روابطی که او برقرار می کند ، محاسبه می شود. گفته می شود در آبخازیا ، مردم در نتیجه داشتن یک حساب بانکی بزرگ ، زمین زیاد یا دارایی های بسیار موفق می شوند. در عوض ، افراد در صورت داشتن یک شبکه گسترده و پر جنب و جوش از افراد وفادار و فداکار در خانه ، خانواده بزرگ و جامعه خود ، موفق شناخته می شوند.

در ویلکابامبا ، اکوادور و دره هونزا در پاکستان نیز ، احساس پیوند مردم با یکدیگر و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر از اهمیت اساسی برخوردار است. سخاوت و اشتراک بالاترین ارزشها هستند. هیچ چیز مهمتر از نحوه برخورد افراد با یکدیگر نیست.

عشق و بهداشت
سی سال پیش ، هرکسی که می گفت عواقب پزشکی عمیقی بر روابط انسانی دارد ، علم مدرن زیر سوال می برد. و هر کسی که تنهایی را مقصر بیماریهای جسمی می داند ، مورد خنده قرار می گرفت. اما در چند دهه گذشته ، درک علمی درباره ارتباطات عمیق بین روابط بین فردی و سلامتی وجود داشته است.

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

همانطور که می دانید ، در طب غربی نگرانی زیادی در مورد عوامل خطر مانند فشار خون بالا ، کلسترول بالا ، سیگار کشیدن و چاقی وجود دارد - و به همین دلیل کاملاً شایسته است ، زیرا این عوامل اغلب با بیماری جدی در ارتباط هستند. اما مجموعه تحقیقات پزشکی که به طور فزاینده ای در حال افزایش است ، به این نتیجه شگفت آور رسیده است که کیفیت روابط شما با افراد دیگر برای سلامتی شما به اندازه این شاخص ها مهم است ، اگر نه بیشتر. تنهایی مزمن اکنون یکی از کشنده ترین عوامل خطر تعیین کننده مرگ زودرس در کشورهای صنعتی مدرن است.

گرچه این دانش در طی سی سال گذشته در حال جمع شدن بوده است ، اما بسیاری از پزشکان این عقیده را پذیرفته اند که چیزی غیر مشهود به عنوان روابط بین فردی می تواند دارای اهمیت پزشکی باشد. آنها تمایل دارند عشق را به عنوان یک چیز پر زرق و برق یا تجمل گرایی تلقی کنند ، چیزی که توجه شما را از رویکرد منطقی مراقبت از بیمار منحرف می کند.

این بیان ناراحت کننده ای در مورد پزشکی مدرن است که بسیاری از پزشکان وظیفه حرفه ای خود می دانند که از نظر عاطفی از بیماران خود فاصله بگیرند در حالی که در حقیقت قدرت بهبود عشق و رابطه در تعداد فزاینده ای از علمی که به خوبی طراحی شده است به اثبات رسیده است مطالعات مربوط به صدها هزار نفر در سراسر جهان است.

تحقیقات مدرن اکنون بارها و بارها دریافتند که رابطه شما با دیگران از نظر پزشکی قوی است. روابط شما با افراد قابل توجهی در زندگی شما مثبت و دوست داشتنی است و می تواند از بیماری ناشی از استرس جلوگیری کند ، یا بیشتر "عالی" به سلامتی و بهبودی شما کمک می کند و سالها به زندگی شما می افزاید. بسیاری از روابط مثبت و معنی دار یکی از اسرار سالم ترین و با دوام ترین مردم جهان است.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

جامعه آمریکا به طور فزاینده ای متنوع است. این یک واقعیت است. این انتقال باعث استقبال مثبت و خوشامدانه در بین برخی می شود. و ترس - حتی مخالفت و نفرت - از دیگران. هر دو پاسخ تأثیر مستقیمی در شکل گیری سیاست های سیاسی و اجتماعی در تمام قلمروهای جامعه دارند. این شامل محل کار ، تعریف "خانواده" و همچنین سنتهای اجتماعی و فرهنگی است. همه اینها می تواند آنچه را که ما آمریکایی "واقعی" تعریف می کنیم تغییر دهد.

داده های جمعیتی نشان می دهد که چه اتفاقی می افتد: ایالات متحده در طی چند سال آینده به سمت اکثریت جامعه غیر سفیدپوست ، چند قومی ، نژادی پیش می رود. در حال حاضر ، اکثر موالید در همان اکثریت فزاینده قرار دارند ، و همچنین جمعیت کالیفرنیا ، نیومکزیکو و تگزاس.

با توجه به این تغییر جامعه ، مفید خواهد بود که به آنچه واقعاً درباره چگونگی تفکر ، احساس و واکنش مردم نسبت به آن می دانیم ، بپردازیم. در مورد تأثیر واقعی تنوع بر زندگی شخصی مردم ، آرزوهای آنها چه چیزی می توان مشاهده کرد. حتی سلامتی آنها؟

در اینجا چند کشف روشن ، مبتنی بر تحقیق آورده شده است:

مردم هنگام قرار گرفتن در معرض "دیگران" متناسب می شوند

یک مطالعه مشترک اخیر از دانشگاههای پرینستون و آکسفورد اهمیت خاصی برای زندگی روزمره و همچنین برای رهبری سیاسی دارد که بسیار مهم است. این تحقیق نشان داد که مردم می توانند با تنوع جامعه سازگار شوند و آنها را سازگار کنند. و در واقع از آن بهره مند شوید. علاوه بر این ، صاحبان قدرت به ویژه لحن ادغام افراد در جامعه رو به پیشرفت ما را تعیین می کنند. این تحقیق اذعان داشت که بخشهایی از جامعه از آنچه که آنها بعنوان تعریفی تغییر یافته از آمریکا همانطور که می شناسند ، تهدید می شوند و انتظار دارند که بماند. اما این ناامنی ها بی دلیل است: این مطالعه نشان داد که با گذشت زمان ، مردم می توانند سازگار شوند و همچنین مزایای جدیدی از تنوع را تجربه کنند. "اگر به افرادی که با شما متفاوت هستند نیمی از فرصت بدهید ، آنها کاملاً در جامعه ادغام می شوند. هنگامی که شما آنها را به طور هدفمند بیرون می کشید یا موانعی را در برابر آنها برمی دارید ، مشکلات است که ایجاد می شود »، گفت: Princeton’s Douglas Massey. و "برای رهبران سیاسی ما مهم است که لحن مناسب را تنظیم کنند ، بنابراین می تواند ادغام مناسب رخ دهد."

این تحقیق بر اساس بررسی 22 سال داده های روانشناختی ، جامعه شناسی و جمعیت شناختی از سه مجموعه داده بود ، که در اینجا به طور کاملتر شرح داده شد و در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم (PNAS) منتشر شد.

کارگران جوان تنوع و شمول را یک الزام می دانند

جنیفر میلر اخیراً در واشنگتن پست در مورد تغییر محل کار خود نوشت ، کارگران Millennial و Gen Z از شرکت هایی که نیروی کار متنوعی ندارند اجتناب خواهند کرد. و این شامل دیدن تعهد مدیریت برای مقابله با نژادپرستی سیستمی در داخل شرکت است. مسیرهای خود را برای ارتقا and و پاداش. میلر یکی از نمونه های نسل جوان را ذکر می کند که یک کارفرمای بالقوه را برای تأکید بر تنوع ، عدالت و شمول بررسی کرده است. وی همچنین گزارش های Glassdoor ، LinkedIn و Indeed را اسکن کرد و به دنبال بررسی کارمندان در مورد سیاست های آن شرکت بود - تمام معیارهای وی در مورد اینکه آیا می خواهد در آنجا کار کند.

میلر از آلوین بی. تیلری جونیور ، رئیس مرکز تنوع و دموکراسی در دانشگاه نورث وسترن نقل می کند ، که تأکید می کند که "این یک تغییر نسل در این باور است که این ارزش ها واقعاً برای تجربیات خود به عنوان کارگر مهم و اساسی هستند." "شما می توانید بگویید نژادپرستی سیستمی وجود ندارد ، اما هزاره ها و ژنرال Z این را باور ندارند. اگر زیر 35 سال ندارید ، انتظار این مکالمات را دارید و اگر آنها را ارائه ندهید ، در جذب نیرو مشکلی خواهید داشت. "

مقاله پس از تبلیغات ادامه می یابد

تحمل تنوع به عنوان یک نرمال درک می شود

به همین ترتیب ، تحقیقاتی از دانشگاه ویسکانسین نشان داد که نشان دادن احساس افراد هم سن و سالانشان نسبت به تنوع در محافل اجتماعی خود ، احساسات و نگرش های مثبت آنها را در مورد آن افزایش می دهد. یعنی دیدن یا شنیدن اینکه دیگران در محیط پیرامون خود دارای نگرشهای مثبت و فراگیر در مورد تنوع هستند - که آنها آن را عادی می دانند - تحمل خودشان را افزایش می دهد.

همانطور که مارکوس براوئر ، محقق ارشد ، اشاره کرد ، "در هر حوزه دیگری از بهداشت عمومی ... این مسئله اصلی است که باید ارتباط برقرار شود: این کار صحیحی است ، همتایان شما آن را انجام می دهند و همسالان شما نیز در واقع تصدیق می کنند که شما این کار را انجام دهید." این مطالعه نگرش شرکت کنندگان در مورد قدردانی از تنوع و اقدامات مربوط به آن را طی حدود 12 هفته ارزیابی کرد و دریافت که افرادی که در معرض دیدن تنوع به عنوان یک هنجار اجتماعی هستند ، نگرش مثبت تری نسبت به اعضای گروه های دیگر و تأیید قویتر تنوع را گزارش کردند. در مجله Nature Human Behavior.

شمول با رشد سالم در طول زندگی ارتباط دارد

این گزارش از انجمن Gerontological America تأثیر سلامت نابرابری ها را بر اساس رنگ پوست مردم ، محل زندگی ، جنسیت و افرادی که دوست دارند بررسی کرد. تأثیر همه گیر COVID-19 بود. از این منظر ، این گزارش توصیف می کند که شرکت ها و سایر کارفرمایان هنگام افزایش تنوع و شمول ، اثر مفیدی دارند. خاص

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

پست الکترونیک
(برگرفته از نگرانی کمتر ، بیشتر زندگی کنید)

 "اگر در فروشگاه مواد غذایی در معرض COVID-19 قرار بگیرم چه؟" "اگر نتوانم این پروژه را به پایان برسانم چه؟" "اگر این شخص من را دوست نداشته باشد چطور؟" "اگر از این فرصت محروم شوم چه می شود؟"

'الکس گرین / پیکسل'
منبع: 'Alex Green / Pexels'
همه ما به طور طبیعی افکار مربوط به آینده را تجربه می کنیم. از یک طرف ، توانایی ما در تصور آینده و برنامه ریزی برای آن یکی از بزرگترین توانایی های انسانی ماست. این یک ابزار اساسی برای بقا است که حل خلاقانه مشکلات را تسهیل می کند. از طرف دیگر ، ظرفیت تصور تهدیدهای بیشمار ما را در معرض خطر نگرانی مزمن قرار می دهد. به دلیل تمایلات ارثی ، الگوسازی از افراد مهم در زندگی ما ، یا استرس و تهدید مزمن که به طور طبیعی ما را وادار به مراقبت کرده است ، می توانیم درگیر یک چرخه بی پایان نگرانی و استرس شدید شویم که کیفیت زندگی ما را پایین می آورد.

حضور و پاسخگویی به افکار درباره آینده در برخی شرایط می تواند بسیار مفید و در موارد دیگر باعث حواس پرتی و تخلیه شود. چرا این اتفاق می افتد؟ و چگونه می توان تفاوت را تشخیص داد؟

یکی از راههای کار موثرتر با افکار آینده ، تمرین توجه کردن به هنگام انعکاس حل مسئله و زمان انعکاس نگرانی است. به عنوان مثال ، آماده شدن برای یک ملاقات از راه دور از نظر اجتماعی با یکی از اعضای خانواده ، حضور در افکار مانند: "ضدعفونی کننده دست و ماسک خود را از کجا می توانم قرار دهم تا بیاورم که آنها را بیاورم مفید خواهد بود؟" چه مسیری را می توان طی کرد که کمترین شلوغی را داشته باشد؟ " روی آوردن به سمت این افکار و درگیر شدن با آنها ممکن است احتمال ملاقات ایمن تری را افزایش دهد.

از طرف دیگر ، تمرکز دقیق روی افکار درباره تهدیدات و نتایج آینده که نمی توانیم کنترل کنیم ، می تواند ناراحتی ما را افزایش دهد. وقتی این افکار وجود دارد: «اگر علیرغم تمام تلاش خود در معرض دید قرار بگیرم چه؟ اگر دوستم فکر کند که من به اندازه کافی مراقب نیستم چه؟ " بوجود می آیند ، می توان به راحتی مجذوب آنها شد. ما به سلامتی خود و آنچه دیگران درباره ما فکر می کنند اهمیت می دهیم و ترسناک است که تصور کنیم کنترل کاملی بر این موارد نداریم. اما ، به محض اینکه ما بخاطر نتایج غیرقابل کنترل به این چرخه نگرانی کشیده می شویم ، غالباً فراموش نمی کنیم که چرا به بازدید اهمیت می دهیم و در عوض روی همه راههایی که ممکن است اشتباه انجام شود تمرکز می کنیم ، که می تواند رضایت از بازدید را کاهش دهد.

تشخیص نگرانی از حل مسئله می تواند مشکل باشد. و ، گاهی اوقات ما شروع به آماده سازی یا حل مسئله می کنیم تا به نوعی زندگی خود را ارتقا دهیم و سپس بدون آگاهی دچار نگرانی در مورد اتفاقاتی می شویم که ممکن است نشده باشد. یکی از عادت هایی که می توانیم روی آن کار کنیم ، این است که وقتی در فکر آینده هستیم ، توجه کنیم و س questionsالات زیر را در نظر بگیریم:

آیا این اتفاقی است که احتمال دارد رخ دهد؟ اگر روی چیزهایی تمرکز کنیم که احتمال وقوع آنها بیشتر است ، از منابع ذهنی خود به طور مثرتری استفاده می کنیم. البته طبیعی است که افکاری درباره نتایج بعید به وجود آمده باشد. با تمرین ، وقتی متوجه نتایج غیرممکن هستیم ، می توانیم متوجه شویم و به آرامی ، با دلسوزی توجه خود را به مواردی برگردانیم که ممکن است از توجه ذهنی ما بهره مند شوند.
آیا این کاری است که بتوانم برای آماده شدن یا اجتناب از آن انجام دهم؟ گاهی اوقات ما به نتیجه آینده بسیار اهمیت می دهیم ، اما کنترل محدودی بر وقوع آن داریم. از طرف دیگر ، برخی از مواردی که ممکن است بتوانیم با برخی اقدامات مشخص به آنها بپردازیم. ما می توانیم قبل از خروج از خانه وضعیت هوا را بررسی کنیم تا مطمئن شویم که لباس گرم کافی داریم ، اگرچه نمی توانیم از برف آن جلوگیری کنیم.
آیا صرف وقت بیشتر با این افکار مشکل من را حل می کند؟ هنگامی که کودک شما تب ، بثورات بینی و آبریزش بینی دارد ، مشاوره با مطب پزشک می تواند مفید باشد. همچنین ممکن است خواندن مقاله در اینترنت آموزنده باشد. اما صرف 10 ساعت خواندن در مورد بیماری های احتمالی احتمالاً دو برابر بیشتر از 5 ساعت خواندن اطلاعات فراهم نمی کند.
آیا می خواهم مشکلی را حل کنم یا از عدم اطمینان جلوگیری کنم؟ ما نگران خیلی چیزها هستیم زیرا می خواهیم دنیا را مطمئن کنیم. با این وجود این در واقع امکان پذیر نیست (واقعیت چالشی که همه ما در طی این همه گیری با آن درگیر هستیم). اگرچه ما به دنبال اطمینان به عنوان راهی برای احساس امنیت و امنیت بیشتر هستیم ، متأسفانه ، این اغلب نتیجه معکوس می دهد. هرچه بیشتر وقت و تلاش خود را صرف تلاش برای یافتن اطمینان در عدم اطمینان کنیم ، ناامید ، درمانده و دلسرد می شویم. وقتی این الگوی را مشاهده کردیم ، می توانیم به جای پذیرفتن عدم اطمینان متمرکز شویم و توجه خود را به مناطقی معطوف کنیم که کنترل آنها را در اختیار داریم (به عبارت دیگر ، اقداماتی که انتخاب می کنیم).
آیا توجه به افکار و نگرانی های من به من کمک می کند تا به سمت چیزی که برای آن مهم هستم پیش بروم یا سر راه خودم قرار بگیرم؟ نگرانی ها غالباً ناشی از تمایل به کنترل مواردی است که شخصاً بیشترین اهمیت را برای ما دارند. به عنوان مثال ، عشق و تمایل به ارتباط عمیق با فرزندان ما می تواند ما را به انجام اقداماتی با هدف افزایش ایمنی و اطمینان از خوشبختی آنها تحریک کند. اما ، اگر نتوانیم اجتناب ناپذیری را بپذیریم که فرزندان ما با مشکل روبرو می شوند و دردی را تجربه می کنند ، ممکن است رفتارهای نگران کننده ای را شروع کنیم که به روابط ما آسیب می رساند. ثابت

  • amirreza asadi