علم روانشناسی

طبقه بندی موضوعی

۳۳ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

انحلال ازدواج تقریباً همیشه یک واقعه ناراحت کننده است ، حداقل در ناامیدی و از بین رفتن رویاها و انتظارات.

علاوه بر این ، چالش های حقوقی ، مالی ، والدین ، عاطفی و عملی وجود دارد که نیاز به زمان ، انرژی و تغییر در مسئولیت ها دارد. برای بازیابی تعادل می تواند سال ها طول بکشد. با این وجود ، طلاق از نظر قانونی و عاطفی عملکرد مهمی را ارائه می دهد.

چرا مردم طلاق می گیرند

یکی از مهمترین وقایع قرن بیستم ، تغییر در نقش هایی بود که زنان می توانند در زندگی خصوصی و عمومی به عهده بگیرند و به زنان فرصت های بیشتری برای رضایت و خوشبختی می داد. با تغییر نقش در داخل و خارج از خانه ، تغییر و تحولات مسئولیت در داخل خانه - و اغلب بحث برانگیز - اتفاق افتاد ، یکی از عوامل بسیاری باعث افزایش عمومی در میزان طلاق و آزادسازی قوانین طلاق شد.

خیانت از دیرباز همراه با تحولات مالی عامل اصلی طلاق بوده است. اما یکی از پیامدهای نگرش آزاد شده به طلاق ، یکی دیگر از موارد مهم در این لیست است - جستجوی نزدیکی عاطفی. امروزه افراد انتظار بالایی از رضایت رابطه دارند.

چگونه از طلاق شفا یابیم

طلاق به همان اندازه یک روند عاطفی است و یک روند قانونی است و برای شروع روند تقسیم شجاعت لازم است. ممکن است یک یا هر دو شریک امواج شک و تردید را تجربه کنند. هر دو به مهارت های زیادی نیاز دارند تا بتوانند درگیری ها و ناامیدی های اجتناب ناپذیر حاصل شوند.

در طول طلاق ، دو نفر باید با شکست رابطه کنار بیایند ، زندگی عاطفی و معمولاً از نظر اقتصادی مستقل برقرار کنند و رابطه را محکم در گذشته بگذارند. درک و پذیرفتن نقشی که هر یک از شرکا در تجزیه روابط داشته است مهم است. غالباً برای شرکای طلاق کار تنظیم قوانین درگیری برای محدود کردن تماس با یکدیگر مفید است. نگاه بیرونی یک مشاور حرفه ای می تواند به ویژه مفید باشد.

سرانجام ، تلاطم عاطفی فروکش می کند و امکان پذیر و ضروری می شود - یک داستان غنی از روابط ، عدم موفقیت آن ، طلاق و رشد عاطفی ناشی از آن را در هویت فرد گنجانید. بسیاری از اشیاء برای استفاده از نوعی آئین - مانند مبادله نامه یا هدایا - برای علامت گذاری به پایان می رسند ، گذشته را با هم تصدیق می کنند و به سمت آینده جدا می شوند ، مفید هستند.

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

متأسفانه ، حتی یک بحران وجودی بهداشت عمومی مانند همه گیر جهانی ، عمیقاً درگیر سیاست های حزبی است. طبق یک نظرسنجی ، 35٪ از محافظه کاران نسبت به 68٪ از سلبریتی ها ابراز نگرانی کرده اند. و تنها 42٪ از جمهوریخواهان از اینکه آنها یا یک خانواده در معرض ویروس باشند می ترسیدند - اما 73٪ دموکرات ها و 64٪ مستقلان ابراز ترس کردند.

این نظرسنجی ها برخلاف تحقیقات نشان می دهد که محافظه کاران در واقع نسبت به لیبرال ها نسبت به تهدیدات بیماری حساس هستند. تحقیقات رابطه محکمی بین محافظه کاری و انزجار برقرار کرده اند ، این یک مکانیسم روانی است که به ما کمک می کند تا از چیزهایی که باعث بیمار شدن ما می شوند ، خودداری کنیم. این موارد شامل طعم های بد یا بوی ناخوشایند است که مانع از مصرف چیزی تهدیدآمیز یا مضر برای زندگی می شوند. به طور مثال ، آزمایش های آزمایشگاهی نشان داده است که افراد اولیه ترجیح می دهند در مورد چیزهای منزجر کننده فکر کنند و حتی خود Covid-19 نیز محافظه کاری اجتماعی را افزایش می دهد.

بنابراین اگر محافظه کاران از بیمار شدن بیشتر از لیبرالها می ترسند ، چرا آنها کمتر نگران کروناویروس هستند؟ این سؤال محور مطالعه جدیدی بود که توسط لوسیان کانوی از دانشگاه مونتانا رهبری شد. به طور خاص ، او و تیمش می خواستند تشخیص دهند که این به دلیل تجربه است یا سیاست.

در یک حساب کاربری مبتنی بر تجربه ، محافظه کاران ممکن است کمتر تحت تأثیر این بیماری از لیبرال ها در ایالات متحده قرار گیرند. از این گذشته ، لیبرال ها و محافظه کاران غالباً در مناطق مختلف کشور و با میزان های مختلفی از مواجهه با ویروس سکونت دارند. بنابراین ، کاهش نگرانی می تواند در تجربه واقعی باشد.

در یک حساب سیاسی مبتنی بر ، محافظه کاران ممکن است اعتقاداتی داشته باشند که باعث می شود جدی بودن این بیماری همه گیر شود. این توضیحات بر شناخت ایدئولوژیک با انگیزه استوار است ، و معتقد است که ایدئولوژی های موجود از قبل باعث ایجاد رفتار ، اعتقادات شکل گرفته و نحوه تفسیر رویدادها می شوند. از این منظر ، نظرات سیاسی از قبل موجود ممکن است با همه گیر شدن در ارتباط باشد و باعث می شود محافظه کاران جدیت خود را کنار بگذارند.

برای بررسی اینکه نگرانی محافظه کاران از نظر تجربی یا سیاسی کاهش یافته است ، کانوی و همکاران وی با ارزیابی نزدیک به 1000 شرکت کننده در شش بعد که محافظه کاران و لیبرال ها ممکن است در دیدگاه های خود در مورد واکنش دولت نسبت به همه گیری متفاوت باشند ، شروع کردند:

محدودیت - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند شهروندان را محدود کند تا شیوع ویروس را کاهش دهد (به عنوان مثال پناهگاه در محل).

مجازات - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند شهروندانی که دستورات دوردست اجتماعی را نقض می کردند مجازات کند.

واکنش - درجه ای که شرکت کنندگان احساس عصبانیت کردند که دولت در هنگام اضطراری آزادی خود را محدود می کرد.

تحقیق - درجه ای که شرکت کنندگان از دولت می خواستند تحقیقاتی را در مورد Covid-19 تأمین کند.

محرک - درجه ای که شرکت کنندگان می خواستند دولت برای کمک به اقتصاد پول محرک را به افراد بدهد.

آلودگی اطلاعاتی - درجه ای که شرکت کنندگان احساس کردند که نمی توانند به دولت اعتماد کنند تا در هنگام اضطراری اطلاعات دقیق ارائه دهند.

سپس محققان سه مجموعه تحلیل انجام دادند. چه چیزی پیدا کردند؟

محافظه کاران گزارش دادند که کمتر تحت تأثیر کروناویروس قرار گرفته اند. با این حال ، داده ها در توضیح اینکه چرا آنها به طور کلی نسبت به لیبرال ها در مورد coronavirus بی تاب تر بودند ، بسیار فاصله نگرفتند.

در عوض ، یافته ها نشان داد که محافظه کاران به دلیل عقاید سیاسی خود بیشتر از لیبرال ها از ابتلا به این بیماری رنج می برند. به عبارت ساده تر ، از آنجایی که معمولاً محافظه کاران از محدودیت های دولت پشتیبانی نمی کنند ، آنها انگیزه می گیرند تا جدی بودن تهدید را کاهش دهند. اگر تهدید را جدی تر می گرفتند ، باید اقدامات دولت را که با عقایدشان ناسازگار است ، در نظر بگیرند.

یافته های محققان همچنین حاکی از آن است که با افزایش تجربیات و تأثیرات کورو ویروس ، ایدئولوژی سیاسی در ارزیابی خطر ویروس اهمیت کمتری دارد. این مفهوم همچنین مطابق با تحقیقات است که نشان می دهد ترس و همدلی باعث تطابق بیشتر با دوری جسمی از ایدئولوژی سیاسی می شوند.

آیا شیوع بیماری های اخیر در ایالات متحده آمریکا به ما کمک می کند تا تهدید را با وضوح بیشتری ببینیم؟ بیایید امیدوار باشیم که ، زیرا در مورد Covid-19 حزب سیاسی می تواند قدرت کشتن داشته باشد.

منبع : https://www.psychologytoday.com

  • amirreza asadi
  • ۰
  • ۰

یک مطالعه جدید می گوید ، استعمال سیگار ، نوشیدن زیاد و طلاق از جمله عوامل اجتماعی و رفتاری است که به شدت با مرگ زودرس مرتبط است.

محققان داده های بیش از 13.600 بزرگسال آمریکایی را بین سالهای 1992 تا 2008 مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و 57 عامل اجتماعی و رفتاری را در بین کسانی که بین سالهای 2008 تا 2014 درگذشتند ، مورد بررسی قرار دادند.

10 عامل که از نزدیک با مرگ در ارتباط هستند عبارتند از: سیگاری بودن فعلی. تاریخ طلاق؛ تاریخ سوء مصرف الکل؛ مشکلات مالی اخیر؛ تاریخ بیکاری؛ سیگار کشیدن گذشته رضایت از زندگی پایین؛ هرگز ازدواج نکرده؛ تاریخچه تمبرهای غذایی و تأثیرگذاری منفی.

الی پوتمن ، نویسنده اصلی استاد کینزیولوژی در دانشگاه بریتیش کلمبیا (UBC) در ونکوور گفت: "این نشان می دهد که یک رویکرد طول عمر برای درک واقعی سلامت و مرگ و میر لازم است." وی این پژوهش را با محققان دانشگاه جان هاپکینز ، دانشگاه پنسیلوانیا ، دانشگاه کالیفرنیا ، سان فرانسیسکو و دانشگاه استنفورد همکاری کرد.

مثلاً پوترمن خاطرنشان کرد که او و همکارانش به 16 سال سابقه بیکاری نگاه می کردند ، نه فقط اینکه آیا مردم در حال حاضر از سر کار نبودند.

پوتمن در انتشار اخبار خبری UBC توضیح داد: "این چیزی بیش از عکس لحظهای یک بار در زندگی افراد است ، جایی که ممکن است چیزی از دست برود زیرا این اتفاق نیفتاد." "رویکرد ما نگاهی به تأثیرات احتمالی بلند مدت از طریق لنزهای طول عمر می دهد."

امید به زندگی در ایالات متحده به مدت سه دهه در مقایسه با سایر کشورهای صنعتی رکود بوده است ، اما دلایل آن مشخص نیست.

عوامل زیست شناختی و شرایط پزشکی به عنوان عوامل اصلی در خطر مرگ شناخته می شوند ، بنابراین نویسندگان در عوض بر عوامل اجتماعی ، روانشناختی ، اقتصادی و رفتاری متمرکز شدند.

پوتمن گفت: "اگر ما می خواهیم پول و تلاش خود را برای مداخلات یا تغییر سیاست بکار گیریم ، این مناطق به طور بالقوه می توانند بیشترین بازده آن سرمایه گذاری را فراهم کنند."

وی گفت: شناسایی عاملی مانند تأثیر منفی - ایده ای که شما در زندگی تمایل به دیدن و احساس نکات منفی تر دارید - نشان می دهد که مداخلات جدید و هدفمند ممکن است لازم باشد.

این یافته ها 22 ژوئن در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم منتشر شد.

  • amirreza asadi